
رئال و بارسلونا در شکست مفتضحانه هم از روی دست هم تقلب میکنند
الکلاسیکوی تحقیر

در هفته هشتم لالیگا همهچیز آماده بود تا بارسلونا با صدرنشینی به فیفادی برود؛ آن هم مقابل حریف مورد علاقهاش سویا که ۱۰سال و ۲روز از آخرین باختشان به این تیم میگذشت، ولی بارسا 4بر یک بهسویا باخت و حداقل 4گل دیگر هم نخورد. آنها وقتی 2بر یک عقب بودند، لواندوفسکی یک پنالتی هم خراب کرد و داور هم یک پنالتی سویا را رد کرد. این دومین شکست پیاپی بارسا در این فصل بود؛ بعد از باخت 2بر یک خانگی به پاریسنژرمن.
بدترین باخت ۷۴سال اخیر به سویا؛ 4بر صفر آوریل 1951و 4بر یک اکتبر 2025.
این باخت قفل بسیاری از آمارها و رکوردهای منفی را برای بارسلونا باز کرد؛ سنگینترین شکست بارسلونا دربرابر سویا پس از باخت 4بر صفر در سال۱۹۵۱، نخستین برد لالیگایی سویا مقابل بارسا از اکتبر۲۰۱۵، ۲شکست پیاپی فلیک در تمامی رقابتها برای اولینبار از دسامبر۲۰۲۴ و اولین شکست بارسای فلیک با اختلاف بیش از 3گل. بارسلونا تا قبل دیدار با سویا در 7بازی فقط 5گل خورده بود. این بزرگترین باخت بارسا در لالیگا از سال2015(4بر یک مقابل سلتاویگو) بود.
این شکست و باخت خانگی به پاریسنژرمن میتواند بارسا را بهخودش بیاورد. بارسلونای فلیک فصل پیش هم دقیقا در همین هفته هشتم از اوساسونا 4تا خورد و در بازیهای بعدی با این نتایج جبران کرد؛ پیروزی 5بر صفر مقابل یانگ بویز، برد 3بر صفر از آلاوس، پیروزی 5بر یک از سویا، 4بر یک مقابل بایرن، پیروزی 4بر صفر در برابر رئالمادرید، برد 3بر یک برابر اسپانیول و پیروزی 5بر 2مقابل ستارهسرخ.
فصل قبل هم شرایط بارسا تا هفته هشتم تقریبا همین بود ولی بارسای فلیک در انتهای فصل سهگانه داخلی برد. آمار بارسلونا در ۹بازی نخست فصل گذشته و این فصل در همه رقابتها:
فصل گذشته: ۷پیروزی، ۲شکست، ۲۶گل زده و ۱۱گل خورده.
این فصل: ۷پیروزی، یکتساوی، یکشکست، ۲۴گل زده و ۸گل خورده.
بارسا بدترین شکستهای خودش را در لالیگا مقابل همین حریف تجربه کرده بود؛ سال 1931باخت 12بر یک، سال 1940شکست 11بر یک، سال 1946باخت 8بر صفر و آن باخت تاریخی 11بر یک به رئالمادرید هم که در جام حذفی رخ داده بود.
هر 23پنالتی آخری که حریفان بارسا به سمت دروازه این تیم زدهاند، تبدیل به گل شده است؛ ترشتگن 10گل از روی پنالتی خورده، پنیا 7تا، شزنی 5تا و خوان گارسیا یکی.
چرا بارسا افت کرد؟
محمدرضا نصیری | آیا بارسا افت کرده؟ با 2شکست نمیتوان بهطور قطعی نظر داد، اما با موشکافی کل بازیهای این فصل شاید بتوان اینچنین نتیجه گرفت. بارسلونا تیم وحشی و بیرحم فصل پیش نیست؛ البته زیاد گل میزند و در همه بازیها موفق به گلزنی میشود، اما تفاوتهایی با فصل پیش دارد.
فلیک هر جا که بوده، فصل اول درخشانی داشته، اما در فصل دوم افت کرده. شاید حریفان دستش را میخوانند یا خودش انگیزهاش کم میشود.
اینیگو مارتینس در فصل پیش نقشی کلیدی در دفاع تیم داشت. او با دریافت پیشنهاد از النصر جدا شد تا در سالهای آخر فوتبالش پول در بیاورد. با وجود او، تیمهای حریف به طرز عجیبی در دام آفساید گیر میافتادند، ولی این فصل بارها پیش آمده که مهاجمان از تله آفساید فرار کرده و صاحب موقعیت شدهاند. اگر آرائوخو در ترکیب باشد، فرار از آفساید مهاجمان حریف، تضمینی است.
آرائوخو که در مقطعی نماد تعصب تیم بود و همه او را با پویول مقایسه میکردند و مورد علاقه بایرنمونیخ و پاریسنژرمن هم شد، گول تعریفها را خورد. او هم مثل رائول آسنسیو در رئالمادرید، بیشتر سعی کرد در نقش کسی که با او مقایسه میشد -خودش با پویول و آسنسیو با سرخیو راموس- فرو برود و راه رفتن خودش هم یادش رفت. او یکی از نقاط ضعف بارسلوناست. آرائوخو در نیمهاول بازی با سویا پنالتی داد و یکبار آفساید را پر کرد و در نیمهدوم تعویض شد.
مصدومیتها تأثیرگذار است، خصوصا مصدومیت اخیر رافینیا. بازیکن برزیلی فصل پیش بیشترین تأثیر گل را داشت و خیلی از بازیها و الکلاسیکوها را برای بارسا در آورد اما برای توپ طلا به حقش نرسید. شاید او میتوانست حداقل به جای یامال در رده دوم بایستد اما مافیای رسانهای، بازیکن نوجوان بارسلونا را که پدیده بود، از رافینیا که نقشی کلیدیتر داشت، بالاتر نشاند.
پدری مهمترین بازیکن فعلی تیم است. اگر فوتبال 45یا نهایتا 60دقیقه باشد، پدری باید توپ طلا ببرد. او را ترکیبی از ژاوی و اینیستا دانستهاند که خیلی هم اغراق نیست. اما این هافبک جوان همیشه در نیمههای دوم کم میآورد. در همین بازی با سویا 56لمس توپ داشت که در استانداردهای خودش 50درصد افت نشان میداد؛ چون او در هر بازی بیش از 110لمس توپ یا پاس دارد. در بازی با پاریس هم فقط نیم ساعت درخشید و آنگاه به تماشای درخشش و هنر ویتینیا در تیم رقیب نشست.
مربی و بازیکنان اعتراف کردهاند که تیم مثل قبل جنگنده نیست و پرس نمیکند. کوبارسی در دفاع از مدافعان تیم تقصیر را گردن مهاجمان و هافبکها انداخته است و تا حدودی درست میگوید. بازیکنان بارسا تقریبا تمام نبردهای تنبهتن و توپهای دوم را باختند و نتوانستند از زیر فشار سنگین بازیکنان سویا خارج شوند.
تیم از لحاظ بدنی کم میآورد. فصل قبل انگار دوپینگ کرده بودند ولی امسال خیلی زود خسته میشوند. برخی بازیکنان مثل دنی اولمو اصلا در جریان بازی نیستند و انگار وجود خارجی ندارند. دییونگ هم مثل فصل پیش، درخشان نیست. تعداد زیاد مصدومان و کمبود بازیکن، دست فلیک را برای سیستم چرخشی و استفاده از نیروهای تازهنفس بسته است.
گاوی جراحی کرده و مدت زیادی در دسترس نیست. او البته پس از مصدومیت پارگی رباط صلیبی افت شدیدی کرده بود ولی حضورش مفید بود. فرمین لوپس از او تأثیرگذارتر بود و شم گلزنی هم داشت. چلسی این بازیکن را میخواست اما نرفت و بلافاصله دچار مصدومیت طولانی شد. یامال هم مصدوم است، سبک زندگی او بهویژه پس از 18سالگی چیزی است که باید باشگاه را بترساند. خوان گارسیا و تر اشتگن، دروازهبانان اول و دوم تیم مصدوم شدهاند. البته فصل پیش همه جامها با شزنی بهدست آمده بود.