• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
پنج شنبه 20 بهمن 1401
کد مطلب : 185226
+
-

غربت شهید برایم مهم بود

محمدحسین لطیفی از ساخت «غریب» ؛ فیلم زندگی شهید «محمد بروجردی» می‌گوید

گفت‌وگو
غربت شهید برایم مهم بود

فهیمه پناه‌آذر- روزنامه‌نگار

محمدحسین لطیفی در این سال‌ها در تلویزیون و سینما و شبکه نمایش خانگی فعالیت مستمر داشته و ژانرهای مختلفی را تجربه کرده است. «سفر سبز»، «صاحبدلان»، «همسایه‌ها»، «تنهایی لیلا»، «کت جادویی»، «قلب یخی»، «سرعت»، «عینک دودی»، «دختر ایرونی» و «خوابگاه دختران» فیلم‌هایی هستند که در کارنامه لطیفی دیده می‌شوند. لطیفی امسال «غریب» را به جشنواره فیلم فجر آورده و این فیلم دومین تجربه‌اش در سینمای دفاع‌مقدس است.  نخستین فیلم لطیفی «روز سوم» بود که سال1385 سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فجر را از داوران گرفت.  لطیفی فیلمنامه «غریب» را هم نوشته و تهیه‌کننده این فیلم حامد عنقاست. سال‌هاست می‌شنویم قرار است فیلم یا سریالی درباره شهیدمحمد بروجردی ساخته شود، اما این مهم رخ نداد و حالا لطیفی «غریب» را ساخته است.  اولین‌بار گریم بابک حمیدیان برای بازی در نقش شهیدبروجردی منتشر شد؛ بازیگری که پیش‌تر نقش اصغر وصالی را بازی کرده بود. علاوه بر حمیدیان، در این فیلم مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام‌احمدی، پردیس پورعابدینی، محمدرسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، فرهاد قائمیان، جعفر دهقان و... بازی کرده‌اند‌. ‌ امروز 20 بهمن«غریب» در جشنواره فجر رونمایی می‌شود. محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است و به مقطعی از دوران فرماندهی شهید محمد بروجردی در منطقه غرب، پیش از آغاز جنگ تحمیلی و دفاع‌مقدس می‌پردازد. فیلم، شمایلی از احوالات باطنی، سبک زندگی و شیوه فرماندهی شهید بروجردی با نگاهی به دوره‌ای کوتاه از زندگی و تلاش او برای ایجاد اتحاد در غرب کشور است. به بهانه این رویداد «همشهری» به گفت‌وگو با کارگردان این اثر پرداخته است.

آقای لطیفی! شما بعد از موفقیت «روز سوم» سراغ سوژه‌هایی در حوزه جنگ و دفاع‌مقدس نرفتید. بعد از این سال‌ها چطور شد که «غریب» را ساختید؟
در اصل این طلسم زمانی شکسته شد که آقای حامد عنقا سفارش این کار را به من داد. پیش از آن من چندبار دورخیز کردم و می‌خواستم چند کار خاص و متفاوت در این حوزه بسازم، اما نشده بود. این بار الحمدلله کار به سرانجام رسید. یکی از دلایلش هم رابطه خاصی است که بین من و حامد وجود دارد؛ اعتماد مطلقی بین ما وجود دارد. بعد از توافقمان فیلمنامه جلو رفت  و تکمیل شد.

جنگ 8ساله ما فرماندهان بسیاری به‌خودش دیده که شاید به اندازه انگشتان دست هم در سینما و تلویزیون به آنها پرداخته نشده؛ از بین اینها چرا سراغ شهید بروجردی رفتید؟
حتی اگر حامد عنقای عزیز شهید دیگری را به من معرفی می‌کرد، مطمئن باشید نمی‌پذیرفتم و اساسا حاضر نبودم به سمت تاریخ معاصر و فیلم بیوگرافی حرکت کنم، اما درباره شهید بروجردی به‌خاطر شناخت قبلی که نسبت به ایشان داشتم، خیلی راغب بودم. به قول امروزی‌ها، ایشان را می‌توان پدر شهدا به‌حساب آورد و اکثر شهدا و فرماندهانی که درباره‎شان صحبت می‌کنیم، دست‌پرورده ایشان هستند. در وهله دوم غربت این شهید برایم حائز اهمیت بود. روحیه‌ای که از وی سراغ داشتم نیز برایم مهم بود. شهید بروجردی را خیلی می‌فهمم و او را درک می‌کنم. همینطور غربت او را که اسم فیلم هم وامدار همین بخش از زندگی‌اش است.

به شناخت قبلی نسبت به شهیدبروجردی اشاره کردید. مبدأ این شناخت کجاست؟
من امروز که با شما صحبت می‌کنم 60سال دارم. در 20 یا 30سالگی نمی‌توانستم سراغ این فیلم بیایم و اثری برای شهید بروجردی بسازم. اگر به قبل برگردیم باید به آشنایی‌ام با مقوله کردستان در آغاز جنگ اشاره کنم.
 شاید خیلی‌ها ندانند، من سال 58، 59 در جهاد خراسان مشغول به‌کار بودم؛ البته کار افتخاری نه اینکه استخدام باشم. قاعدتا از طریق عزیزانی که در کردستان در همان سال‌ها بودند و دوستان مشترک من و شهید بروجردی به‌حساب می‌آمدند با ایشان آشنا شدم.

یعنی روزی که خبر شهادت ایشان را شنیدید،  یادتان هست؟
همان سال‌ها می‌دانستم او دارد چه کارهای بزرگی می‌کند و همان غربتی که می‌گویم به ذهنم می‌آید. اسم فیلم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. امیدوارم حق مطلب ادا شده باشد.

به‌نظر شما ضرورت پرداخت به زندگی فرماندهان و شهدای شاخص در سینما چقدر احساس می‌شود؟
من بارها به مسئولان گفته‌ام زهی خیال باطل اگر فکر کنیم که در منطقه ما با این شرایطی که وجود دارد، جنگی اتفاق نیفتد. ما اهل صلح هستیم، اما دشمن همیشه با ما کار دارد؛ ضمن آنکه شرایط امروز هم بی‌شباهت به جنگ نیست؛ پس با ساختن فیلم‌های خوب و الگو دادن، می‌توانیم جامعه را واکسینه کنیم.   من نزدیک به 2سال با مردم کردستان زندگی کردم و وقتی نظرشان را درباره شهید بروجردی جویا می‌شدم، می‌گفتند: «او که حسابش جداست.» یک آدم اینچنینی که خاطره خوب در میان مردم گذاشته است، انگیزه مرا برای ساخت یک کار خوب دوچندان کرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید