روایت دیگران
داستان پنجاه و پنج کلمهای
انتخاب و ترجمه: اسدالله امرایی|نویسنده داستان: ناتانیل نائورت
شروع کردم به نوشتن داستانهای پنجاه و پنج کلمهای. ناگهان صدای همهمهای به گوش رسید. در را باز کردم و یک سفینه فضایی دیدم. چهار موجود کوچولو از آن بیرون آمدند. تعارف کردم. آمدند تو تا چای بنوشند. داستانم را برای آنها خواندم. گفتند مزخرف است. گفتم چه کار کنم؟ گفتند از ما بنویس که خواننده پیدا کنی. درباره آنها نوشتم.
در همینه زمینه :