• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
یکشنبه 16 بهمن 1401
کد مطلب : 184775
+
-

خاندان ایران‌خوار

فعالیت اقتصادی خاندان پهلوی حد‌و‌حصری نداشت و آنان در هر زمینه سودآوری حضور داشتند و با استفاده از رانت خانوادگی در هر فعالیت اقتصادی صاحب سهم بودند. از این‌رو با وجود انحصار بی‌حد‌و‌حصر در بازار داخلی، دیگر کسی‌ را یارای‌ رقابت‌ با آنها نبود.

احمدرضا پهلوی ؛  مافیای کشاورزی

احمدرضا، برادر دیگر پهلوی‌دوم برخلاف سایر برادرانش در امور سیاسی و اجتماعی دخالت چندانی نمی‌کرد، با این حال او هم به واسطه خویشاوندی با شاه، از خوان بی‌حد‌و‌حصر رانت خانوادگی بی‌نصیب نمانده بود و به واسطه استفاده از موقعیت خاندان خود صاحب و سهامدار چند مؤسسه اقتصادی بود. در کتاب «مفاسد خاندان پهلوی» از انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به این شرکت‌ها اشاره شده است: «شرکت کشت و صنعت شاهین‌کی، شرکت کشاورزی شهرناز، شرکت کشاورزی شهپرن، شرکت تهران یوره، مرکز بین‌المللی پروژه‌های ایران، شرکت توسعه تجارت شهاوران و شرکت کارخانه‌های نان ماشینی و... .»

غلامرضا پهلوی؛ سهام خوار بزرگ

غلامرضاپهلوی نمی‌گذاشت‌ کسی‌ اجازه‌ تاسیس‌ کارخانه‌ سیمان‌ بگیرد و در نتیجه‌ این‌ مسئله‌ بود که‌ مملکت‌ دچار کمبود سیمان‌ شد. غلامرضا در سهامداری و سهام‌خواری شرکت‌های اقتصادی هم ید‌طولایی داشت. براساس کتاب «خاندان پهلوی به روایت اسناد» از مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، بخشی از سهام شرکت‌ها و دارایی غلامرضا و همسرش منیژه که از طریق رانت خانوادگی تصاحب کرده بود به این شرح است: «سهام کارخانجات آزمایش، شرکت ریسندگی و بافندگی کرج، شرکت کارخانجات نورد و پروفیل ساوه و تمیشان، شرکت اینداستریال هومز اینترنشنال و کشت و صنعت تمیشان، کشاورزی پارسی‌شهر، کشت و صنعت آبی، شرکت کشاورزی و عمرانی سبزدشت، شرکت تولیدی سیاک، کلوپ ورزشی دریاکنار، بنیاد پهلوی،  سرمایه‌گذاری در بانک منهتن بالغ بر پانصد هزار‌دلار، شرکت سهامی خاص کالای الکتریک و... .»

عبدالرضا پهلوی سلطان شکار ایران

عبدالرضا، چهارمین پسر رضاشاه علاقه زیادی به آب‌و‌هوای خوش شمال کشور داشت و جزو ملاکان و زمین‌داران بزرگ استان مازندران به‌ویژه شهر ساری بود. از زمین‌های سرسبز و حاصلخیز شمال، نزدیک به 3هزار‌و700هکتار به این شاهزاده واگذار شده بود که از فروش گندم آن به وزارت کشاورزی سود سرشاری عایدش می‌شد. علاوه بر اینها عبدالرضا در صنایع هم دست داشت و جزو سهامداران گروه کارخانه‌های نورد آلومینیم و شرکت ماشین‌آلات کشاورزی جاندیر بود. او که به‌خاطر علاقه‌ افراطی‌اش به شکار گونه‌های وحشی حیوانات کمیاب، به نوعی سلطان شکار ایران نام گرفته بود، مالکیت شرکت شکار ایران را هم در اختیار داشت. عبدالرضا به اینها قانع نبود و برای افزایش درآمدهای خود به معاملات غیرقانونی و دریافت رشوه از شرکت‌های اقتصادی برای عقد قراردادهای ساختگی مشغول بود. طبق اسناد پایگاه «اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر»، یکی از ده‌ها مورد رشوه‌خواری عبدالرضا مربوط به قرارداد ساخت کارخانه‌ کاغذسازی در شمال ایران توسط یک شرکت کانادایی بود. در این معامله، عبدالرضا با استفاده از نفوذ خود از وزیر دارایی می‌خواهد که مبلغ قرارداد ساخت کارخانه از 80میلیون به یکصد‌میلیون دلار افزایش دهد و در مقابل شرکت کانادایی، مبلغ 12میلیون دلار به‌حساب او واریز می‌کند.

محمودرضا پهلوی شریک کارخانه‌های بزرگ


محمودرضا، برادر دیگر پهلوی‌دوم در سهام بسیاری از شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگ سهیم بود. کسب سهام بسیاری از کارخانجات و مؤسسات اقتصادی توسط محمودرضا، به‌دلیل جایگاهش به‌عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی بود، چون این جایگاه می‌توانست برای صاحبان و سایر سهامداران سودآور و پول‌ساز باشد. صاحبان شرکت‌ها با کمک شریک درباری‌شان می‌توانستند از موانع قانونی گمرکی و مالیاتی به راحتی عبور کنند. بر اساس کتاب «خاندان پهلوی به روایت اسناد» از مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، محمدرضا مالک 24مؤسسه‌ صنعتی، چندین معدن، یک کارخانه آجر و یک کارخانه لاستیک اتومبیل بود. اسامی بانک‌ها و مؤسساتی که با محمودرضا پهلوی شراکت داشته‌اند عبارتند از: شرکت فیروزه‌ مشهد، شرکت صنعتی شهوند، شرکت معدنی دونا، شرکت معدنی ایران و رومانی، شرکت دونا سنگ، شرکت معدنی نورگان، شرکت شه‌باف، شرکت بریجستون ایران، شرکت ایران پوبلن، شرکت آجر جنوب، شرکت ساختمانی کلید، شرکت عمران ملک‌شهر، شرکت خانه‌سازی و توسعه تهران بزرگ، شرکت شهرسازی و ساختمانی فرح‌آباد، شرکت کشت و صنعت شهیاران، شرکت کشاورزی کیان‌شهر، شرکت کشاورزی و دامپروری ایران، شرکت صنایع و کشاورزی کل‌تپه و... .

اشرف پهلوی ثروتمندترین فرد بعد از شاه

اشرف، خواهر دوقلوی محمدرضا، بعد از برادرش ثروتمندترین فرد خانواده‌ پهلوی به‌حساب می‌آمد. دفتر او با نفوذی که در کشور داشت، به‌صورت یک سازمان موازی با دولت در برنامه‌ریزی و مدیریت طرح‌های اقتصادی و تجاری بسیار فعال بود. او توانست از راه‌های غیرقانونی و سوءاستفاده از موقعیتش یکی از ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایه‌داران بزرگ جهان شود. براساس اسناد به‌دست آمده از دوره پهلوی، اشرف در تحمیل هزینه سفر به دولت، گوی سبقت را از دیگر اعضای خانواده ربوده بود. بخشی از این هزینه‌ها به این شرح است: مبلغ 2میلیون دلار برای مسافرت به سوئیس، 300هزار دلار برای مسافرت یک‌ماه‌و‌نیمه به سوئیس و تایلند، 3میلیون فرانک فرانسه برای مسافرت به پاریس.» اشرف با سوءاستفاده از قدرتش سازمان‌های دولتی را وادار می‌کرد خارج از مقررات مناقصه با یک شرکت خارجی قرارداد ببندند و خود نیز مبالغ هنگفتی از این معامله نصیبش می‌شد. فریدون هویدا در کتابش آورده است:‌ «اشرف به وسیله پسر بزرگش توانسته است کمیسیون کلانی به‌خاطر عقد قرارداد مقاطعه‌کاری با چند کنسرسیوم بین‌المللی، فروش‌های کمپانی فرانسوی «داسو» به ایران، پروژه نیروگاه حرارتی ساخت کمپانی «براون باوری» سوئیس و مقاطعه تأسیسات بندر چابهار توسط کمپانی «براون اندروت» دریافت کند. »

فرح پهلوی به نام خیریه به کام ملکه

فرح دیبا که پس از ازدواج با محمدرضا پهلوی به فرح پهلوی معروف شد، در آغاز با ورود به فعالیت‌های خیرخواهانه و تأسیس انجمن‌ها و نهادهایی در این راستا علاوه بر اینکه توانست نگاه مثبت مردم طبقه پایین و متوسط و تحصیل‌کرده جامعه را به‌دست آورد، نفوذ زیادی در میان صاحب‌منصبان دربار و سیاسیون نیز کسب کرد. از مهم‌ترین سازمان‌ها و نهادهایی که از سوی فرح تأسیس و توسط او اداره می‌شد، می‌توان موارد ذیل را برشمرد: جمعیت خیریه فرح پهلوی، جمعیت کمک به جذامیان ایران، جمعیت ملی مبارزه با سرطان، سازمان مهدکودک و ده‌ها سازمان دیگر که اداره این سازمان‌ها به تنهایی توسط فرح صورت نمی‌گرفت، حتی در بسیاری موارد فقط نام فرح به‌عنوان رئیس یکی از این سازمان‌ها مطرح بود و عملا اداره اینها که در اغلب موارد بودجه هنگفتی از دربار را به‌خود اختصاص می‌داد، توسط یکی از اطرافیان نزدیک فرح انجام می‌شد. براساس اسناد تاریخی افزایش دخالت فرح در مسائل مهم سیاسی و اقتصادی مملکتی به‌ خود وی محدود نمی‌شد و اکثر نزدیکان به وی مستقیم یا غیرمستقیم در تصمیمات مهم مملکتی تأثیرگذار بودند.

شمس پهلوی زمین‌خوار بزرگ

 نخستین فرزند رضا‌خان از همسر دومش، تاج‌الملوک و خواهر تنی محمدرضا شاه پهلوی که شاهدخت شمس پهلوی لقب داشت، در فعالیت‌های اقتصادی، تجاری و ملکی بسیار فعال بود. شمس علاوه بر زمین‌هایی که از پدرش به او ارث رسیده بود، با اتکا به موقعیت خانوادگی و توسل به فعالیت‌های زمین‌خواری، صاحب زمین‌های زیادی شد. فریدون هویدا در کتاب «سقوط شاه» آورده: «شمس علاوه بر سوءاستفاده از اموال دولتی برای منافع شخصی خود، به همراه همسر و فرزندانش صاحب یا سهامدار عمده‌ چندین مؤسسه اقتصادی از جمله: «شرکت پرشین متال فورمز، شرکت صنعتی آلوم شارس، شرکت ساختمانی فرامین، شرکت شهر صنعتی کورش، شرکت ساختمانی و مهندسی مهرشهر و ده‌ها شرکت و مؤسسه اقتصادی بود. به‌رغم ثروت هنگفت، شمس به تجارت الماس و تجارت خودرو و فروش غیرقانونی آثار باستانی علاقه زیادی داشت. فریدون هویدا در کتاب خاطرات خود در این‌باره نوشته است: «عمل زشتی که شمس انجام می‌داد، گرفتن مبالغ هنگفت از واردکنندگان اشیای گرانبها، طلا، جواهر و کالاهای پرقیمت بود. سرمایه‌داران به او باغ می‌دادند و در مقابل، کالاهای خود را به‌عنوان دربار شاهنشاهی وارد مملکت می‌کردند و از هرگونه بازرسی و مالیات معاف می‌شدند.»

توران امیرسلیمانی تصاحب روستا

در کنار فرزندان پهلوی اول، همسران وی نیز از موقعیت و جایگاهشان به‌منظور دستیابی به منافع اقتصادی بیشتر بهره‌برداری می‌کردند. ملکه توران امیرسلیمانی، سومین همسر رضاخان و مادر غلامرضا، که زندگی مشترکش با رضاشاه فقط یک سال دوام داشت، زمانی که از واگذاری املاک سلطنتی در مازندران به درباریان مطلع شد، از محمدرضا خواست یکی از دهات مزروعی مازندران را به او واگذار کند و شاه موافقت کرد. از این‌رو، ملکه توران یکی از زمین‌های مرغوب مازندران به نام ایزده از توابع آمل را که یک سویش به ساحل و سوی دیگرش تا جنگل امتداد داشت، انتخاب کرد و با پرداخت 300هزار تومان، مالک 3دانگ از دهستان ایزده شد‎ و ظرف مدت 3سال، زمین‌ها را به 500هکتار توسعه داد. به نوشته کتاب «خاندان پهلوی به روایت اسناد» ملکه توران وقتی از اعتبارات کلان دولت برای ساخت مسکن باخبر شد، به فکر استفاده از آن و ساخت شهرکی با نام تورانشهر افتاد. از این‌رو در اواخر سال53، با یک معمار آلمانی قراردادی بست تا این شهرک در زمینی به مساحت 700هزار مترمربع در جنوب تهران ساخته شود؛ هر چند به‌علت پاره‌ای مشکلات این پروژه ناکام ماند.

محمد خاتمی رشوه‌خوار حرفه‌ای

محمد خاتمی، شوهر فاطمه، خواهر شاه بود که با رشوه‌خواری و نفوذ خود در دربار به ثروت‌ هنگفتی رسیده بود. فریدون هویدا در کتاب خاطرات خود دراین‌باره نوشته است: «... یک‌بار کمیسیون تحقیق سنای آمریکا افشا کرد که در جریان یکی از معاملات با کمپانی‌های آمریکایی، عده زیادی ازجمله ارتشبد محمد خاتمی، شوهرخواهر شاه و فرمانده‌ نیروی هوایی ایران به اتفاق شهرام، پسر بزرگ والاحضرت اشرف، رشوه‌ هنگفتی دریافت کرده‌اند و... .» خاتمی که به‌علت خدماتی که به شاه کرد، موفق شد به کسوت دامادی شاه دربیاید و پست فرماندهی نیروی هوایی را به‌دست آورد، خرید تمامی ابزار، وسایل و سلاح‌های نیروی هوایی از خارج را به‌دست گرفت. در کتاب «خاندان پهلوی به روایت اسناد»، از مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران آمده است: «در جریان خرید هواپیماهای جنگی اف‌ـ14از کمپانی آمریکایی گرومن، مبلغ 9/3میلیون دلار به او پرداخت شد تا موافقت وی در این معامله به‌دست‌آید. در مورد دیگری کمپانی راکول آمریکا برای فروش سیستم جاسوسی و اطلاعات پیشرفته به ایران برای استفاده‌ دفاع هوایی که مبلغ 500میلیون دلار ارزش داشت، مبلغ قابل‌توجهی به خاتمی رشوه داد تا بتواند موافقت وی را برای انجام این معامله کسب کند.

مهدی و پرویز بوشهری  ثروت کلان با حمایت اشرف

مهدی بوشهری، همسر سوم اشرف پهلوی، مدیر شرکت «تکنی‌ساز» بود. این شرکت که سهام عمده‌‌اش متعلق به اشرف بود، اکثر مناقصات دولتی را به‌خود اختصاص می‌داد و پروژه‌های نان و آبدار را در دست می‌گرفت. بوشهری با استفاده از رانت همسر خود به قدرت و ثروت فراوانی دست یافت. او در هر فعالیت اقتصادی مانند ساختمان‌سازی، شهرک‌سازی، صنایع کشاورزی، دامداری و امور هنری و فیلمسازی با پشتوانه اشرف حضور داشت و منافع سرشاری را به‌دست می‌آورد. بوشهری پس از آنکه مورد‌غضب اشرف قرار گرفت، به پاریس رفت و با پشتیبانی دربار به فعالیت‌های اقتصادی خود ادامه داد. او پس از مراجعت به ایران شرکت گسترش صنایع سینمایی ایران را تأسیس کرد و از طریق آن موفق به دریافت وام‌ها و اعتبارات کلان و وسیع از بانک‌های رژیم شد. بوشهری به بهانه اعتلای سینمای ایران و با استفاده از نفوذ همسرش، مبالغ کلانی را از خزانه مملکت به غارت برد. پرویز، برادر مهدی هم جزو رجال سیاسی و نظامی ایران محسوب می‌شد. براساس کتاب «من و خاندان پهلوی» نوشته محمدعلی مسعود انصاری، پرویز به تجارت و دادوستد مشغول بود و شاید در میان تمامی افراد حلقه نزدیک فرح، هیچ‌کس به اندازه او از زدوبندها و رانت‌های درباری برای رسیدن به پول و ثروت بیشتر استفاده نکرده بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید