
طغیان کرم برگخوار در قلب زاگرس
هجوم بیسابقه کرم برگخوار بلوط زخم تازهای بر پیکر نیمهجان جنگلهای زاگرس انداخت

گروه سرزمین من
هجوم ریزگردها، خشکسالیهای پیدرپی، بهرهبرداری مردم محلی و فشار بیش ازتوان به این عرصه، سالهاست درختان این زیستبوم کهن را پیر و فرتوت کرده و امکان زادآوری بلوطزارها را به صفر رسانده است. حالا اما طغیان گسترده آفت کرم برگخوار بلوط به وسیعترین دژ طبیعی کشور در برابر بیابانزایی این روزها زاگرس را با بحرانی تازه مواجه کرده است. این آفت مهاجم که سالهاست، دامنه خود را وسیعتر کرده، اکنون به بخشهای زیادی از لرستان، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و کرمانشاه سرایت و خسارتهای جبرانناپذیری به درختان بلوط وارد کرده است.
آغاز مقابله با آفت برگخوار
مدیرکل حفاظت محیطزیست لرستان با بیان اینکه «کرم جوانهخوار» در جنگلهای لرستان بهصورت وحشتناکی طغیان کرده است، گفت: «این آفت به مناطق تحت مدیریت محیطزیست هم سرایت کرده است. برهمین اساس با همکاری منابع طبیعی مجوزی از سازمان محیطزیست گرفتیم و در یک وسعت خاص در مناطق حفاظتشده استان، محلولپاشی جنگلها را انجام دادیم و امیدواریم بتوانیم این آفت را کنترل کنیم.»
کامران فرمانپور افزود: «راهکار مقابله با این بیماری فقط محلولپاشی است و هیچ کار دیگری نمیتوانیم انجام دهیم. این بیماری و آفت در همه جنگلهای استان طغیان کرده است. فقط در منطقه سفیدکوه خرمآباد، ۲۰۰ هکتار از جنگلها درگیر این آفت شدهاند.»
مرگ تدریجی بلوطها
آفت کرم برگخوار یا جوانهخوار با تغذیه از برگ درختان، آنها را تا حد مرگ تضعیف میکند؛ درختانی که برای بازسازی خود به سالها زمان نیاز دارند، حالا یکییکی به زوال میروند. مرگ تدریجی بلوطها، یعنی مرگ چرخه حیات در زاگرس، زیرا این درختان منبع اصلی تغذیه دامها، پناهگاه حیاتوحش، منبع آبهای زیرزمینی و مهمترین تکیهگاه زندگی اقتصادی بسیاری از روستاییان و عشایر منطقهاند.
کارشناسان محیطزیست هشدار میدهند که تداوم این وضعیت میتواند مهاجرت گسترده از روستاهای زاگرس و تبدیل آنها به مناطق خالی از سکنه را در پی داشته باشد.
الهه محمدی، پژوهشگر منابع طبیعی، میگوید: «وقتی جنگل از بین میرود، فرهنگ و اقتصاد منطقه هم نابود می شود. این فرآیند اگر مهار نشود امنیت زیستی منطقه را
به خطر میاندازد.»
رضا احمدی، مجری طرح کاشت یک میلیارد درخت نیز با اشاره به مرگ تدریجی درختان زاگرسی گفت: «یک میلیون هکتار از جنگلهای زاگرسی در نیمههای 2 دهه ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ نابود شدند که بخش اصلی خشکیدگی درختان بلوط مربوط به خشکسالیهای پیدرپی است. جنگلهای زاگرس، طبیعتی با ۱۳ هزار سال قدمت با چالشهای بیسابقهای مانند فقر ژنتیک و فرسایش اکوسیستمی روبهروست.»
با وجود هشدارهای مکرر فعالان محیطزیست اقدام جدی و فراگیر برای مقابله با این آفت دیده نمیشود. نبود برنامه منسجم مقابله بیولوژیکی، کمبود بودجه ونبود آگاهیرسانی مؤثر به روستاییان ازجمله دلایل گسترش بحران به شمار میآید. نفس زاگرس به شماره افتاده و اگر اقدامی فوری و علمی برای نجات این زیستبوم حیاتی انجام نشود در آیندهای نهچندان دور زاگرس فقط خاطرهای سبز در دل کوهستانهای خاکستری خواهد ماند.