ضیافت مبتذل
مرور مهمترین اتفاقات جشن هنر شیراز
1346
بیستم شهریورماه سال 1346بود که نخستین جشن هنر شیراز با حضور فرح پهلوی کارش را آغاز کرد. در این جشن که 10روز ادامه داشت، موسیقی سنتی ایرانی و کشورهای مشرقزمین و موسیقی کلاسیک غربی اجرا شد. «ولایتخان» از کشور هند و ارکستر دومن موزیکال فرانسه به رهبری «ژیلبر آمی» از هنرمندان و گروههای خارجی شرکتکننده در این جشن بودند.
1347
دومین جشن هنر شیراز در بیستویکم شهریور ۱۳۴۷ بهدلیل زلزله جنوب خراسان بدون تشریفات و یک روز دیرتر آغاز شد. در این جشن از هنرمندان و منتقدان بسیاری از سراسر جهان دعوت شده بود. یانیس گزناکیس، ارکستر مجلسی تولوز به رهبری «اوریا کمب»، سولیستهای کر رادیو و تلویزیون فرانسه به رهبری «مارسل کورو»، «کریستیان فراس» و «پیر باریزه»، ارکستر مجلسی تلویزیون ملی ایران و «بسماللهخان» نوازنده شهنای از هند در این جشن حضور داشتند.
1348
خودشان سومین سال از برگزاری جشن هنر را که سال پیام صوتها گذاشته و معتقد بودند این جشن بیش از پیش بر پایه صوت و آوا بوده است. سوژه جشن هم سازهای ضربی جهان بود و سازهایی چون تنبک، مردنگان (ساز هندی) و گاملان (سازی از بالی اندونزی) نواخته شد.
1349
جشن هنر شیراز در چهارمین سالش به نمایش بیش از گذشته تکیه کرد. در این جشن تئاتر «ویس و رامین» روی صحنه رفت که با جنجال بسیاری همراه شد. گروهی که از آمریکا آمده بودند هم نمایش فاجعهباری را در کنار قلعه شیراز اجرا کردند.
1350
جشن هنر سال 1350با نگاهی به گذشته و گزیدهای از تمهای پیشین اجرا شد. در این جشن تلاش شد تا مکان اجرای نمایش از فرم کلاسیک آن بیرون آورده شود.
1351
در جشن هنر ششم هم افراد و گروههای خارجی بسیاری حضور داشتند. در این سال اجرای نمایش رستم و سهراب توسط گروه کاتاکالی از هندوستان به نمایش درآمد. تئاتری که قصد داشت یک حماسه ایرانی را بازسازی کند اما هنرمندان هندیاش از پس آن برنیامدند. اجرای تئاتر در برخی مکانهای خاص دیگر آنقدر فاجعه بود که موجب اعتراض و عصبانیت عموم مردم شد تا آنجا که ساواک در گزارشی نوشت:«....مردم اظهار میکردند برگزاری موسیقی در سرای مشیر و بالای کوه هفتنان که از مکانهای متبرکه و موقوفه است لجبازی با متدینین و برخلاف رسم و اصول مذهب است... .»
1352
هر چه جشن هنر شیراز جلوتر میرفت، بر جنجالهای آن افزوده میشد. اجرای تئاتر «ملوسها و نسناسها» در سال 1352این جنجال را تکمیل کرد. تخت جمشید، نقش رستم، آرامگاه حافظ، گنبد عضد، خانههای قدیمی، کاروانسراها و قهوهخانههای شیراز محل اجرای کنسرتها و نمایشها شد. ثریا صدر دانش و بهنام بهروز در گزارش «ملوسها و نسناسها» برای کیهان نوشتند: «چی بود؟ چی شد؟ یعنی چه؟ معرفینامه نمایش «ملوسها و نسناسها» هم آشکارا میگوید هیچ کس داستان را نمیفهمد. با این حساب باید منتظر اجرایی بود که امکانات تازهای را در صحنه کشف کرده باشد؟ منتظر تماشای یک شو به معنی کابارهای آن که مشتریانی روشنفکر دارد... .»
1353
در روز افتتاحیه هشتمین سال برپایی جشن هنر شیراز، رقص نمایش نبرد با اهریمن در حضور فرح پهلوی و جمعی از مسئولان اجرا شد. این نمایش آنقدر جنجالی بود که «هویلیام شوکراس» نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی، به انتقاد از این جشن پرداخت. کارگردان نمایشِ ظاهرا آیینی«اعمال مقدس»، «ویکتور گارسیا» بود که چند سال پیش از آن هم با تئاتر«کلفَتها» از ژان ژنه در جشن حضور داشت. نمایشنامه تئاتر اعمال مقدس اقتضا داشت که بازیگران به صورت برهنه در صحنه ظاهر شوند. این تئاتر یک بار به طور کامل در جشنواره اجرا شد. اما واکنش مخاطبان به گونهای بود که مسئولان برگزاری نمایش باوجود اصرار فرح از اجرای دوباره آن منصرف شدند.
1354
در این سال گروه تئاتر نو در جشن هنر شیراز حضور داشتند و این برای برگزارکنندگان جشن افتخار بزرگی بود.البته شرایط برگزاری جشنها بهگونهای بود که هر چه بیشتر مردم را از خود میراند. چنانچه برخی دستاندرکاران این جشنها به این موضوع اشاره داشتند: «مردم چندان مشتاق نبودند آن هم به لحاظ عدمتناسخ فرهنگی با موضوعات و برنامههای اجراشده. اغلب مردم شیراز و بافت فرهنگی آن، مذهبی- سنتی بودند و مردم شیراز در واقع در جشن شرکت نمیکنند و اکثر تماشاچیان هرساله بهصورت مشخص و مداوم از تهران در زمان برگزاری جشن به شیراز میآیند.»
1355
اوج ابتذال جشن هنر شیراز در سال 1355 (دهمین دوره جشن) و سال 1356 (یازدهمین دوره جشن) صورت گرفت. در سال 1355 برنامههایی از جمله فیلم
« هزار و یک شب» در سینما آریانا که روابط جنسی بین زنان و مردان را به نحو کاملا عریان نشان میداد، «کشتی جنون» در سرای مشیر که طی آن زنی کاملا لخت روی صحنه ظاهر و توجه تماشاگران را از سایر صحنههای نمایش سلب و به خود معطوف کرده بود و برنامه دیگری در باغ جهاننما که ظاهرا آنهم پیرامون مسائل جنسی دور میزد، در این سال نشان داده شد.
1356
یازدهمین و آخرین جشن هنر با تأکید بر تئاتر در حالی برپا شد که بیاخلاقیهای این دوره به حدی بود که حتی اروپاییان هم از این وضع تعجب کردند. مسئولان جشن هنر، در واکنش به انتقادها و اعتراضهای عمومی به سیاستهای جشن هنر، میخواستند در برنامههای آینده آن تجدیدنظر کرده و رویکرد هنری محافظهکارانهتری را در نمایش برهنگی و تئاترهای جسورانه و آوانگارد در پیش بگیرند، باز هم بی فایده بود چرا که انقلاب از راه رسید و دیگر آیندهای برای جشن هنر و فعالیتهایی از این دست باقی نگذاشت و بساط آن را برای همیشه ریشه کن کرد.