رضا کیانیان: مخالف تحریم جشنوارهام
رضا کیانیان میگوید: «من جشنواره فیلم فجر را تحریم نمیکنم و معتقدم باید بگذارم کسانی که به جشنواره اعتقاد دارند، آن را برگزار کنند. برخی نمیتوانند مخالف خود را تحمل کنند، ولی من میتوانم مخالف خود را تحمل کنم؛ حتی اگر در قدرت باشم هم میتوانم مخالف خود را تحمل کنم.» کیانیان در گفتوگویی با نشریه روزنامه جشنواره، خاطراتش از فیلم فجر را مرور کرده است که بخشهایی از آن را پیشرو دارید.
فیلم «آژانس شیشهای» زمان دولت هاشمیرفسنجانی ساخته و زمان آقای خاتمی نمایش داده شد؛ فیلمی که هم مورد ستایش روزنامه کیهان بهعنوان منتهیالیه جناح راست قرار گرفت و هم مورد تأیید روزنامههای اصلاحطلبی مثل جامعه و... . همه از این فیلم تعریف میکردند که در مورد کمتر فیلمی این اتفاق میافتد. خود ما هم انتظار نداشتیم و حتی کارگردان فیلم انتظار نداشت اینقدر فیلمش مورد استقبال طیفهای مختلف قرار بگیرد.
در طول ساخت «آژانس شیشهای» در کنار حاتمیکیا بودم و هر روز نکاتی را یادآوری میکردم؛ چون دستیارش بودم. او خیلی بازتر از حالا بود و به پیشنهادها گوش میکرد و البته متأسفانه همان هم باعث شد تا ما از هم جدا شویم! بهخاطر اینکه حاسدان و ناقدان به ابراهیم حاتمیکیا گفتند که فیلم «آژانس شیشهای» فیلم تو نیست و فیلم رضا کیانیان است؛ متأسفانه! من البته در همه مصاحبهها میگفتم که این فیلم، فیلم آقای حاتمیکیاست و من دستیار او بودم، ولی آن کسانی که دوست نداشتند این همکاری ادامه پیدا کند، باعث شدند که این همکاری ادامه پیدا نکند، ولی حاصل خوبی داشت. در این فیلم، هم حرف این طرف خوب زده میشد و هم حرف آن طرف زده میشد. من به حاتمیکیا گفتم تو به لحاظ عاطفی میتوانی طرفدار حاج کاظم باشی، ولی بگذار من به لحاظ عقلانی طرفدار سلحشور باشم.
موقع نمایش و اکران فیلم، تهیهکننده میگفت از میدان انقلاب به پایین، طرفدار حاج کاظم هستند و از میدان انقلاب به بالا طرفدار سلحشور. الان این طرز فکر سلحشور رشد کرده و طرفدار بیشتری دارد؛ چون سلحشور به حاج کاظم میگوید تو اصلا برای بچهات برنامهریزی داری؟ میدانی فردایش چه میشود؟
من چند تا فیلم با حاتمیکیا کار کردم میگفتند تو بازیگر فیلمهای حاتمیکیا هستی وچند تا فیلم هم با کمال تبریزی کار کردم میگفتند تو بازیگر کمال تبریزی هستی و بعد با آقای فرمان آرا... انگزدن کار را آسان میکند. من انگ نمیزنم، تحلیل میکنم. آنهایی که پرچمشان جلوتر از خودشان حرکت میکند، خیلی زیاد قابل اعتماد نیستند. نوع حرف زدن، نوع آرایش سرو صورت و.... اینها پرچم میشود. قبل از خودشان پرچمشان را میبینیم. قبل از آنکه خودشان بیایند پرچمشان میآید. آنها پشت پرچم و عقایدشان پنهان شدهاند، درصورتی که من مهمتر ازعقایدم هستم. چون عقایدم ممکن است زمانی تغییر بکند. من که عوض نمیشوم. من یک دورهای درس طلبگی خواندم. یا در دورهای چپ مارکسیست بودم. یا در دورهای دیگر، مارکسیست را کنار گذاشتم و به اشکال دیگری از تفکر رو آوردم. حرف آدم تغییر میکند چون آدم تغییر میکند. در جامعه ما همانهایی که پرچمشان جلوتر از خودشان حرکت میکند. آنها دوست دارند بقیه را مثل خودشان بستهبندی کنند. چون خودشان را در نوعی تفکر خاص بسته بندی کردند، چون از طریق بستهبندی بقیه را میشناسند.
از زمان احمدینژاد جشنواره از رونق افتاد. من جشنواره را تحریم نمیکنم؛ مثل دوران ۸۸ که تلویزیون را تحریم نکردم؛ چون تلویزیون برای ماست و آن را تحریم نمیکنم. من به تلویزیون میگفتم اگر برنامه زنده داشته باشی میآیم. من جشنواره فیلم فجر را تحریم نمیکنم و معتقدم باید بگذارم کسانی که به جشنواره اعتقاد دارند، آن را برگزار کنند. برخی نمیتوانند مخالف خود را تحمل کنند، ولی من میتوانم مخالف خود را تحمل کنم؛ حتی اگر در قدرت باشم هم میتوانم مخالف خود را تحمل کنم.
من سالهاست جشنواره نمیروم و این بهعلت مخالفت با مدیران و دولت فعلی نیست. آنهایی که ادعای آزادی دارند و تمرین آزادی میکنند باید بگذارند مخالف آنها هم حرف خود را بزند. اگر بگذارند مخالف حرف خود را بزند، گفتوگو اتفاق میافتد؛ همان چالشی که سالهاست در کشور ما فراموش شده است. برای گفتوگو در کشور هیچوقت دیر نیست. بگذارید جشنواره کار خودش را بکند و بعد آن را نقد کنید. به هر حال، من به این دلایل به جشنواره نمیروم.