• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 6 بهمن 1401
کد مطلب : 184059
+
-

90سال از انتشار «نامه تَنسَر» تصحیح مجتبی مینُوی گذشت

نامه مینو

کتاب خوب
نامه مینو

حمیدرضا محمدی

«مجتبی مینُوی طهرانی» که امروز (ششم بهمن)، چهل‌وششمین سال‎‌یادش است، آدم خوش‌خُلقی نبود. سرِ کلاس و در کار با اطرافیانش تندی می‌کرد؛ اما هرچه تحریر کرد، جملگی مرجع و منبع شدند. یکی از آنها و شاید درست‌تر باشد بگوییم، نخستین‌شان، «نامه تَنسَر به گُشنَسب» است که وقتی تصحیح کرد، اگرچه 30سال بیشتر نداشت و در اوج جوانی بود اما مداقه‌اش در این اثر بر بلندای پختگی بود.
او این کتاب را که اکنون و امسال، از انتشار آن 90سال گذشت، وقتی منتج به نشر کرد که پس از مأموریت سیدحسن تقی‌زاده به او مبنی بر سرپرستی محصلان اعزامی به لندن، در تهران گذران عمر می‌کرد و به‌همراه صادق هدایت، بزرگ‌علوی و مسعود فرزاد، یکی از اصحاب ربعه بود و اگرچه تابستان 41سال بعد، مقدمه‌ای محققانه در 37صفحه بر آن نوشت و این‌بار _البته با همکاری محمداسماعیل رضوانی _ در هیأتی وزین در زمستان، همان‌سال از سوی شرکت سهامی انتشارات خوارزمی نشر یافت اما هیچ از ارزش آن طبع نخست کم نمی‌شود.
به شهادت مصحح، آغاز آشنایی‌اش با «نامه تنسر» به 24سالگی‌اش و «طی مجالس درس پهلوی در محضر مرحوم پروفسور ارنست هرتزفلد» برمی‌گردد که «نسخه‌ای از چاپ [جیمز] دارمِستِتِر [شرق‌شناس فرانسوی] را که با مقدمه و ترجمه آن از دوره سالانه مجله آسیایی (سال1894) مجزا و جلد کرده بودند به اینجانب به امانت دادند.» علاقه به این اثر زمانی افزون شد که سرگرم ترجمه کتاب «وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهی ساسانیان» بود که «دیدم پروفسور آرتور کریستن‌سن، مؤلف آن کتاب از این نامه استفاده بسیار کرده است.» پس او ترغیب و تشویق شد تا آن را انتشار دهد چنان‌که خود نوشته است؛ «همواره درصدد بودم که این سند معتبر و مهم تاریخی بازمانده از روزگار ساسانیان را به طبع رسانیده در دسترس هموطنان بگذارم.»
نامه تنسر رساله کوچکی است به‌ پهلوی که ابن مقفّع آن را به عربی ترجمه‌ کرد و سپس در سده هفتم هجری و به‌طور مشخص، آن‌طورکه مینوی گفته در حوالی سال‌های 611 تا 612 به‌دست ابن‌اسفندیار به فارسی برگردانده و در کتاب تاریخ طبرستان گنجانده‌ شد «اما تا حدی که ما اطلاع داریم امروزه نه ترجمه عربی این رساله در دست است و نه اصل پهلوی آن» اما «در اینکه نامه تنسر باید بعد از آمدن مجموعه کلیله‌و‌دمنه به ایران انشاء شده باشد شکی نیست.»
تنسر که «در همراهی با اعمال اردشیر [مؤسس دودمان ساسانیان] و به کرسی نشاندن منظور او سهم مهمی داشت زاهدی بود تنسر نام که از زادگان ملوک طوایف بود و افلاطونی‌مذهب» البته خالق این اثر نیست و به اعتقاد مینوی، اینکه «شخصی در زمان انوشیروان خسرو اول و در سنوات مابین 557 و 570 میلادی به قصد آشنا ساختن معاصرین خویش با مسائل سیاسی و اداری و اجتماعی و دینی دوره زندگانی خویش این رساله را به‌وجود آورده... در کمال صحت است و جنبه مجعولیت و موضوعیت آن فقط در اِسناد دادن تألیف به تنسر و نسبت دادن چگونگی اوضاع به دوره اردشیر پاپکان است و قطعاً مصنف برای نضج مواد رساله خویش از رساله وصیتنامه اردشیر پاپکان استفاده بسیار کرده است.»
این مصحح، مورخ و مترجم فقید، این رساله را از «مستحدثات اسلامی» دانسته است؛ زیرا «ابن‌مقفّع برخی مطالب جدید که با موضوع تألیفات او مناسبت داشته در اصل گنجانده است و طبعاً برای آنکه این متن زردشتی را مطبوع طبع خوانندگان مسلمان خود سازد... خودِ او آنها را از متن جدا می‌کند» و افزون بر این نباید الحاقات
ابن اسفندیار همچون «شعرهای عربی و فارسی و بعضی آیات قرآنی» را هم از نظر دور کرد که «گاهی دنبال عبارت‌پردازی رفته و به تفصیل مجمل و آراستن کلام پرداخته و نامه را از آنچه بوده است اندکی بزرگ‌تر ساخته است.»



 

این خبر را به اشتراک بگذارید