سکانسهای ماندگار
رفقای خوب
ریو براوو هوارد هاکس 1959
سعید مروتی:
«ریو براوو سنتیترین فیلمهاست. تمامی هاکس بلافاصله پشتش است و تمامی سنت وسترن و در ورای آن خود هالیوود قرار دارد. اگر قرار میشد فیلمی انتخاب کنم که بر موجودیت هالیوود صحه بگذارد، تصور میکنم «ریو براوو» را انتخاب میکردم. هنگامی که کار هاکس سرسختانه سنتی است خود او کاملترین حالتهای شخصی و فردیاش را دارد: هرچه اساس آشناتر باشد، آزادانهتر احساس میکند خودش است. همه چیز را در ریو براوو میتوان با سنت وسترن دنبال کرد...» رابین وود ریو براوو به همراه «جویندگان» فورد، از عمیقترین و بهترین وسترنهای تاریخ سینماست. وسترنی که هاکس آنرا در واکنش به یک وسترن درجه یک دیگر یعنی «صلات ظهر» (فرد زینهمان) کارگردانی کرد. در صلات ظهر، گاری کوپر بهدنبال کمک گرفتن از دیگران است ولی هیچکس به او کمک نمیکند. هاکس این موضوع را نمیپسندید بنابراین وسترنی ساخت که در آن کلانتر نیاز به کمک دیگران دارد ولی حاضر به پذیرش همراهی هیچکس جز اعضای گروهش که شامل پیرمردی لنگ و مردی از کار افتاده، است نمیشود. ریو براوو فیلمی بهظاهر ساده است. وسترنی سنتی با تمام عناصر و نشانههای ژانر و دستمایهای که هاکس در تبلورش بهشدت استادانه عمل کرده است.
سکانس برگزیده: کلانترچنس (جان وین) و دود (دین مارتین) پس از زدن یکی از بدمنها به کلانتری میآیند. جایی که استامپی (والتر ماتیو) حضور دارد. در صحنه قبلی دود با تیراندازی بهموقع به یکی از دارودسته بدمنها حسابی گل کاشته. پس کانون محوری این سکانس به ستایش از دود اختصاص دارد که عزتنفسش را بازیافته و دوباره به آدم بهدردبخور گروه تبدیل شده است. در نمایی متوسط چنس، دود و استامپی را در قاب داریم. دود سعی میکند سیگاری بپیچد ولی لرزش دستانش اجازه این کار را به او نمیدهد. چنس این کار را برایش انجام میدهد. کنشی بهظاهر ساده که هاکس تأکیدی هم به آن نمیکند ولی با استادی عمق رفاقت میان این دو را نشانمان میدهد. نکتهای که هاکس هم در گفتوگویش با پیتر باگدانویچ به آن اشاره کرده است: «در ریو براوو دین مارتین تکهای داشت که باید سیگاری میپیچید. انگشتهایش از عهده این کار برنمیآمد و وین به او سیگار میداد. ناگهان درمییابید این دو دوستان فوقالعادهای هستند چه در غیر این صورت وین این کار را نمیکرد.»