نسلی با جهانهای موازی
رحمانی، جامعه شناس: دهه هشتادیها، واقعگرایان جسوری هستند که با تکنولوژی و فناوری رفاقت میکنند
سحر جعفریان-روزنامهنگار
دهه هشتادیها از زمانی در اذهان عمومی جامعه، تصویری از خود ساختند که با یک قرار ساده در فضای مجازی در یکی از مجتمعهای تجاری معروف شهر، گرد هم آمدند یا از زمانی که با اسکیتهای جورواجورشان از بالای خیابان ولیعصر به سمت پارک دانشجو سرازیر شدند. یا حتی از وقتی که در پیادهراههای نوستالژیک، گعدههای خودمانی گرفتند؛ تصاویری ذهنی که کمتر اثری از حرکتهای آرمانی یا ارزشمدارانه در میانشان یافت میشود. دهه هشتادیها به عقیده «جبار رحمانی»، جامعهشناس و عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نسل عجیب و غریبی نیستند. آنها حاصل تربیت نسلهای پیشینی هستند که انقلاب و جنگ را تجربه کردهاند. آنها ویژگیهای خاص و به روز شدهای دارند که ضمن آگاهیبخشی میتوانند سودمند واقع شوند.
ما با نسلهای جدیدی مانند دهه هشتادیها روبهرو هستیم که با وجود تفاوتهای قابل توجهشان با نسلهای پیش از خود، چندان مورد مطالعه با هدف شناخت بهتر و بیشتر قرار نگرفتهاند. این نسل از نظر شما چه خصوصیاتی دارند؟
دهه هشتادیها برخلاف آنچه در تصور عموم جا خوش کرده است، خیلی عجیب و غریب نیستند. به هر حال آنها چه خوب و چه بد، متولد شده و تربیت یافته در همین محیطهایی هستند که ما و نسلهای پیش در آن قرار گرفتهاند و اکنون نیز در همین محیط مشترک با تغییرات مختص گذر زمان قرار داریم. آنها حاصل تربیت نسلهایی هستند که انقلاب و جنگ تحمیلی را تجربه کردهاند. نسلهایی که با تجربههای غنی به فرزندآوری و پرورش آنها پرداختهاند. اتفاقاً دهه هشتادیها ظرفیتهای خوبی مانند واقعبینی و طراحی زندگی بر پایه واقعیتهای محض دارند که آنها را از آرمانخواهی توهمگونه دور میکند طوری که تکلیفشان با زندگی و جامعه مشخص است و میدانند که از زندگی خود چه میخواهند. البته اینها بهمعنای خوب و بدون ایراد بودن این نسل حاضر نیست. این بدان معناست که باید دهه هشتادیها را به خوبی شناخت و با مطالعاتی میدانی و پیوستهای تحقیقاتی از ظرفیتها و ویژگیهای سودمند آنها به نفع خودشان و جامعه بهره برد.
با توجه به توضیحاتی که دادید، تفاوت نسلهای تازه با نسلهای پیشین جامعه، چیست؟
این نسل دارای ویژگیهای قابل تأملی است. بهعنوان مثال همان واقعگرایی که اشاره کردم یا هوش و مهارت بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین، شبکهسازی و البته جسور بودن که همگی در کنار هم میتوانند زمینهساز پیشرفت و توسعه پایدار گروههای جمعی باشند.
به عقیده شما، حضور تقریباً پر رنگ دهه هشتادیها در حوادث اخیر جامعه به چه معناست؟
اگر حضور دهه هشتادیها در حوادث اخیر جامعه پر رنگ بوده، به سبب ماهیتی است که اساساً این گروه سنی دارد. در همه جهان و در همه دورهها و البته در هر جامعه حضور نوجوانان و جوانان در جنبشها و اعتراضات قابل توجه است. چرا که این گروه سنی کمترین میزان مسئولیت و دغدغههای روزمره را با بیشترین میزان مطالبهگری دارد. از سویی در هر دوره یکسری مسائل ازجمله مسائل اجتماعی و اقتصادی نمود پیدا میکنند که نوجوانان و جوانان، که در اینجا منظورمان همان دهه هشتادیهاست، به آن مسائل واکنش نشان میدهند. دامنه این واکنشها در نوسان است؛ نوسان از نادیده گرفتن مقطعی و گفتوگو تا بیان عقاید در جایگاههای مختلف و اعتراض. ابتدا باید این نسل را به خوبی مورد مطالعه از ابعاد گوناگون قرار دهیم و در گام بعدی نیز به گفتوگوهای مستقیم با آنها برخیزیم. گفتوگوهایی آموزشمحور که انرژی این نسل را در مسیر درست ساماندهی کند. از سویی باید زمینه ورود نسلهای تازهنفس به عرصههای مختلف از علم و صنعت گرفته تا سیاست و محیطزیست فراهم شود تا ضمن تحقق بخشیدن به اصل توسعه پایدار، برچسبهای مصرفگرابودن و بیانگیزه بودن از آنها برداشته شود. در واقع سیاستگذاران نباید صورت مسئله دهه هشتادیها را پاک کنند باید به کنشگری آنها با آگاهیبخشی و آموزش، جهت ببخشند.
توجه فراوان دهههشتادیها به زیست مجازی و استفاده روزافزون از شبکههای مجازی ناشی از چیست؟
نکتهای در مورد هر نسل وجود دارد: اینکه هر نسل با توجه به اقتضائات زمانه خود، یک رسانه مخصوص دارد که توجه فراوانی از آن نسل روی آن رسانه متمرکز میشود. این رسانه مشترک و غالب در دوره و زمانه دهه هشتادیها، همانا گوشیهای هوشمند و سایر وسایل ارتباط جمعی پیشرفته است. دهه هشتادیها به کمک این رسانه منحصر به فردشان، تجربه زیست مجازی را از سر گذرانده و میگذرانند. آنها به مدد همین رسانهها و امکاناتی که در اختیارشان گذاشته است در فضای روباتیک و هایتک (صنایع فوقپیشرفته) موفق عمل کردهاند. در واقع آنها به تجربه زیست در فضای مجازی به اندازه زندگی و حضور در فضای فیزیکی و واقعی اهمیت میدهند و هر دو جهان را موازی با هم پیش میبرند؛ حتی با وجود پدیده فردگرایی که از پیامدهای استفاده از فضاهای مجازی است.
بنابراین با توجه به اثربخشی رسانههای غالب و پیشرفته عصر حاضر، نمیتوان دهه هشتادیها را فقط و فقط میراثدار دنیای دیجیتال دانست و از فعالیتها، مناسبات و دستاوردهای آنها در زیست واقعی مغفول ماند. دهه هشتادیها با توجه به انس با شبکههای مجازی و آشنایی با موضوعی با نام فرهنگ مجازی، توانستهاند به خوبی دامنه تعاملات خود را به خارج از موقعیت زندگی بومی و محلی خود گسترش و توسعه دهند؛ اتفاقی نیک که گونهای از فعالیت گروهی مدرن با تکیه بر تکنولوژی محسوب میشود.