• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 12 دی 1401
کد مطلب : 181680
+
-

بهترین بازی‌های گروهی، بازی‌هایی هستند که حرکت افراد بر هم تأثیر بگذارد

ردپای کار گروهی در بازی‌های کودکانه

گزارش
ردپای کار گروهی در بازی‌های کودکانه

مهدیه تقوی‌راد-روزنامه‌نگار

در روزهایی که بازی‌های جام‌جهانی فوتبال در جریان بود، برای هزارمین بار این سؤال در ذهنم تداعی شد که چرا ما در ورزش‌های جمعی مثل فوتبال بسیار ضعیف‌تر از ورزش‌های فردی مثل کشتی و وزنه‌برداری ظاهر می‌شویم. چرا در فوتبال هرکدام از بازیکنان مثل یک جزیره هستند؛ در حالی که هر کدامشان به‌خودی خود حرفه‌ای، سریع و باهوش هستند اما وقتی در تیم قرار می‌گیرند عاجزند از کار گروهی و بازی تیمی؛ پاس‌های بی‌هدف، از هم‌گسیختگی مشهود و در نتیجه یک بازی گروهی ضعیف! بسیاری از ما در موقعیت‌های گروهی مختلفی که قرار داریم چه ورزش، چه جامعه و چه در محل کارمان با این مشکل مواجهیم؛ هر کدام‌مان می‌توانیم به تنهایی مهره‌ای سازنده و کارآمد باشیم اما وقتی در گروه قرار می‌گیریم از هم‌سازی و هماهنگی با افراد دیگر و حرکت به‌سوی هدفی مشترک و البته پیدا‌کردن جایگاه مناسب در گروه عاجزیم. شاید بخش بزرگی از دلیل این موضوع، به دوران کودکی و نوعی که بارآمده‌ایم و آموزش دیده‌ایم برگردد؛ اینکه چقدر در کودکی‌هایمان کار و بازی گروهی کرده باشیم. چقدر جمع‌پذیری را تجربه کرده باشیم و چقدر راهبری و تابعیت در گروه را آموخته باشیم.
بازی‌های گروهی از عوامل رشد اجتماعی، شخصیتی، جسمی و ذهنی و عاطفی و رفتاری در کودکان هستند. کودکان در بازی‌های گروهی همکاری، رعایت حق دیگران و مهارت‌های اجتماعی را بهتر یاد می‌گیرند و می‌آموزند که هم به ایده‌های دیگران اهمیت دهند و تجربه‌های جدید داشته باشند و هم ایده‌های خود را در معرض نظرخواهی دیگر بچه‌ها قرار دهند و برای رسیدن به هدف با دیگر هم گروهی‌های خود متحد شوند. بازی گروهی با کودکان از همان یکی دو سالگی نقش مهمی در رشد اجتماعی، عاطفی، جسمی و ذهنی کودک دارد. با وجود این تا سن 2تا 3سالگی نباید انتظار داشت که بچه‌ها به سمت بازی‌های گروهی بروند اما بعد از این سن بیشتر به این بازی‌ها روی می‌آورند.

فریماه سادات ایجادی، روانشناس کودک، با بیان اینکه کودکان زیر 3سال عموما بازی‌های مستقل از دیگر بچه‌ها را تجربه می‌کنند، می‌گوید: در این سن بچه‌ها بیشتر تنهایی و با اسباب‌بازی‌هایشان بازی می‌کنند. حتی ممکن است در کنار مادر بنشینند و باز هم تنهایی بازی کنند. در این سن مفهوم مشارکت و تعامل با هم‌سن و سال‌ها وجود ندارد چون کودک همه‌‌چیز را مال خودش می‌بیند و خودمحور است و این مسئله نباید برای والدین نگرانی ایجاد کند.
هم‌بازی‌شدن با کودک علاوه بر اینکه او را غرق لذت و شادی می‌کند و صمیمیت را افزایش می‌دهد، اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی را در کودک تقویت می‌کند. علاوه بر آن، در ضمن بازی، بسیاری از اصول اخلاقی را می‌توان به‌طور مستقیم و غیرمستقیم به کودک آموزش داد و این فرصت مناسبی است که نباید آن را از دست داد. بنابراین می‌توان گفت که یکی از روش‌های پرورش شخصیت کودکان، مشارکت در بازی با آنهاست. مطالعه در زندگانی عملی پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) نیز نشان می‌دهد که آنها توجه خاصی به هم‌بازی‌شدن با کودکان داشتند و آن را وسیله مناسبی برای پرورش شخصیت آنها می‌دانستند.
ایجادی با اشاره به اینکه بعد از 3سالگی کودکان کم‌کم وارد تعامل با هم‌سن و سال‌های خودشان می‌شوند، ‌می‌گوید:‌ این مسئله تا سن 8 و 9سالگی ادامه دارد. دوباره در سن دبستان بازی‌های گروهی ختم به بازی‌های دو‌نفره و بازی با دوست صمیمی می‌شود.
به عقیده این روانشناس کودک، بازی‌های گروهی، بازی‌هایی هستند که هم‌بازی کودک بیشتر از یک نفر باشد و بازی قوانین خاص خودش را داشته باشد. در این بازی، ‌اعضا با یکدیگر تعامل دارند و هر فرد نقش دیگری را تکمیل می‌کند و روی دیگران تأثیر می‌گذارد.     
اما چطور می‌توان بچه‌ها را به بازی‌های گروهی ترغیب کرد؟ ‌به عقیده ایجادی، هرقدر از سنین پایین‌تر مثلا یک تا 3سالگی با بچه، بازی شود و در این بازی‌ها تعامل بین مادر و کودک برقرار شود، طبیعتا توانایی مشارکت و تعامل در کودک بیشتر می‌شود. همچنین هرقدر گروه هم‌سال در اطراف کودک بیشتر باشد –خواهر، برادر، فرزندان اقوام و یا دوستان مهدکودک-
کودک یاد می‌گیرد تا تعامل بیشتری با دیگران داشته باشد. با وجود این، تقویت رشد مغزی در کودکان را هم نباید نادیده گرفت تا از این طریق کودک بتواند خود را از مرکز جهان‌بودن جدا کرده و با دیگران به تعامل برسد.
به عقیده او، برخی کودکان تک‌فرزند به‌دلیل حمایت بیش از حد والدین، ترس از شکست دارند و به همین دلیل نمی‌توانند وارد بازی‌های گروهی شوند و تعامل آنها با هم‌سن و سال‌ها و اطرافیانشان بسیار کم است. به همین دلیل است که گفته می‌شود هرقدر تعداد افراد هم‌سن در کنار بچه‌ها بیشتر باشد تعامل آنها با اطرافیان بیشتر می‌شود.

یک لقمه حواس جمع
زمانی که کودکان به سن بازی با دیگر هم‌سن‌وسال‌هایشان می‌رسد والدین چه وظایفی دارند؟ آیا باید همیشه مراقب آنها باشند یا کودکان را حین بازی به حال خود رها کنند؟ ایجادی می‌گوید:‌ هنگامی که کودکان با هم‌سن و سال‌های خودشان در حال بازی‌کردن هستند والدین باید دورادور مراقب آنها باشند. این مسئله درخصوص کودکان کم‌سن و سال‌تر اهمیت بیشتری دارد؛ چرا‌که در این سن بچه‌ها بیشتر با یکدیگر چالش پیدا می‌کنند. در زمانی که کودکان با یکدیگر چالش پیدا می‌کنند والدین باید وارد ماجرا شوند و به آنها در حل چالش و مشکلی که پیش آمده کمک کنند، اما باید مراقب باشند تا از هیچ‌کدام از طرفین جانبداری نکنند.
ایجادی درخصوص زمانی که کودک با والدین خود بازی می‌کند نیز می‌گوید: برخی مواقع بازی‌ها دارای قوانینی است که باید براساس آن بازی کرد؛ مثل بازی «روپولی». یک زمانی هم بازی آزاد است و طرفین بازی براساس سلیقه خودشان برای آن بازی قوانینی وضع می‌کنند که این قوانین قابل‌تغییر است. در بازی‌های قانون‌دار باید به مرور بچه را به این سمت هدایت کرد که همانند دیگران قوانین بازی را بپذیرد اما در عین حال والدین می‌توانند طوری بازی را هدایت کنند که کودک به‌دلیل بی‌تجربه‌بودن در بازی با والدین مدام بازنده نباشد.
به‌گفته او، کودکان در سن 6سالگی به بعد راحت‌تر می‌توانند قوانین بازی را بپذیرند و زیر این سن باید قوانین بازی متناسب با سن کودک باشد تا کودک براساس توانمندی خود بتواند بازی را پیش ببرد. در عین حال نباید بازی چنان باشد که حس رقابت را در کودک بیدار کند و او توقع داشته باشد که باید همیشه برنده باشد و درصورت باختن، بازی را به هم بزند و نه چنان باشد که کودک، منفعل بازی کند و برد و باخت برایش اهمیتی نداشته باشد. بهترین حالت بازی کودک با والدین حالتی است که برد والد و کودک به‌صورت تناوبی باشد تا کودک به حس «من می‌توانم» دست پیدا کند.

آسیب‌های بازی گروهی
بازی‌های گروهی اگرچه محاسن زیادی برای کودکان دارند اما درصورت بی‌توجهی می‌تواند معایبی هم داشته باشد. اگر نوع بازی و هم‌بازی‌ها متناسب با سن کودک نباشند این بازی نه‌تنها باعث رشد کودک نمی‌شود که آسیب‌زا هم خواهد بود. بازی‌های گروهی باید قابلیت مدیریت‌کردن و حل مسئله و تعامل با یکدیگر را داشته باشند. کودکان در این بازی‌ها باید با هم‌سن و سال‌های خود بازی کنند و در عین حال نباید حس نتوانستن داشته باشند و یا تصور کنند او همیشه قهرمان است و دیگران باید بازنده باشند. بهترین نوع بازی‌های گروهی، بازی‌هایی هستند که حرکت هر فرد روی حرکت فرد دیگر تأثیر بگذارد و در عین حال هیجان نیز داشته باشد. دنبال‌بازی (گرگم به هوا)، ‌طناب بازی، لی‌لی، قایم‌باشک، صندلی بازی (البته نه به‌صورت رقابتی بلکه به‌صورت مشارکتی)، نقاشی‌های گروهی و ساخت کلاژ برخی بازی‌های تعاملی هستند.

مراقبت هنگام بازی
برخی بازی‌ها مثل کشتی‌گرفتن و یا تفنگ‌بازی هستند که سطح هیجان کودک را بالا می‌برند. بهتر است این بازی‌ها برای کودکان زیر‌6سال انجام نشود؛ چرا که کودکان هنوز توانایی این را ندارند تا بین دنیای واقعی و دنیای بازی تفاوت ایجاد کنند و مرز تخیل و واقعیت را نمی‌توانند تشخیص دهند. آنها تصور می‌کنند اگر در خانه می‌توانند با خواهر، برادر و یا پسرخاله خود کشتی بگیرند همین کار را هم در مهدکودک می‌توانند انجام دهند که می‌تواند آسیب‌زا باشد. با وجود این، کودکانی که از خردسالی وارد مهدکودک می‌شوند مستقل‌تر از کودکانی هستند که حضور در مهدکودک را تجربه نکرده‌اند و مهارت‌های آنها در بازی‌های گروهی، مهارت اجتماعی و دوست‌یابی، ‌دست‌ورزی و حرکتی بهتر از دیگر همسالان‌شان است. با  این وجود، منکر نمی‌شویم که در مهدکودک ممکن است بچه‌ها از دیگر هم‌سن‌های خود برخی کارها و الفاظ ناشایست را هم یاد بگیرند.
ایجادی درخصوص بازی‌های کامپیوتری مثل PS4 و امثال این بازی‌ها نیز می‌گوید: ‌این بازی‌ها را نمی‌توان جزو بازی‌های گروهی به‌حساب آورد؛ چرا که در این بازی‌ها شاهد تعامل دو فرد با یکدیگر نیستیم و تعامل غیرمستقیم است. در این بازی‌ها کودکان انباشت انرژی پیدا می‌کنند و غیر از اینکه دچار فقر حرکتی می‌شوند ممکن است دچار تنش نیز بشوند. در عین حال توصیه می‌شود زمان استفاده از این بازی‌ها و بازی با گوشی تلفن همراه و... در روز، تنها 45دقیقه باشد.

مکث
زنگ بازی


کودک با بازی گروهی یاد می‌گیرد با به‌کار انداختن خلاقیت خود سعی در برنده‌شدن داشته باشد و این موضوع حس رقابتی سالم را در ذهن او پرورش می‌دهد. با پیروزی در بازی حس زیبای آن را درک می‌کند و با شکست می‌آموزد برای برنده‌شدن باید تلاش بیشتری کند. همه‌جا به نوبت را در عمل با بازی گروهی یاد می‌گیرد و احترام به حق دیگران را درک می‌کند. کودک در بازی گروهی چندین حس را مثل شادی، خلاقیت، غم، روابط اجتماعی و احترام به حقوق دیگران  را تجربه می‌کند و این موضوع خود اهمیت این نوع از بازی را نشان می‌دهد.
 بازی‎های اکتشافی:  در این نوع بازی کودک به کند و کاو می‎پردازد و فرصت‎هایی برای تجربه‌کردن و آزمایش می‎یابد. اندازه‎ها، شباهت‎ها و تفاوت‎ها، رنگ‎ها، شکل و فرم، مفاهیم فضایی (پر، خالی، داخل، خارج و...) را از طریق استفاده از وسایل گوناگون (شن، ماسه، خاک، آب و...) می‎آموزد.
 بازی‎های حرکتی: ‌در این نوع بازی‎ها، کودک فعالانه جست‌وخیز می‎کند، می‎دود، بالا و پایین می‎پرد، توپ‎بازی می‎کند در نتیجه، انرژی‎اش را تخلیه می‎کند و مهارت‎های بدنی‎اش را ارتقا می‎دهد. بازی در فضای باز، فرصت شناخت باد، حشرات، سایه‎ها و ابرها را به کودک می‎دهد و او حین این بازی‎ها، با نکات ایمنی آشنا می‎شود و یاد می‎گیرد که از خودش مراقبت کند.
 بازی‎های خلاقانه: در این نوع بازی‎ها، کودک به بیان افکار و ایده‎هایش می‎پردازد و احساس می‎کند چیز تازه‎ای ساخته است. مثلاً وقتی با لگوها، شکلی یا شیئی می‎سازد، نکات بسیاری را در مورد اندازه، شکل، ماهیت و تعادل می‎آموزد و یا وقتی طرحی را با گل رس یا خمیر خلق می‎کند و آن را شرح می‎دهد، در واقع به بیان افکار و ایده‎هایش پرداخته است.
 بازی‎های تخیلی: در بازی‎های تخیلی و یا نمایشی، کودک خودش را به جای فرد دیگر و یا حیوانی تصور می‎کند. او نقش پدر، مادر، معلم و... را بازی و از آنها تقلید می‎کند. تقلید‌کردن از الگوهای رفتاری دیگران، به کودک کمک می‎کند چگونگی رفتار دیگران را با وضوح بیشتری درک کند. این نوع بازی‎ها در واقع راه‎هایی هستند تا کودک بسیاری از عواطف (ترس، خشم و...) خود را بشناسد و بتواند به مرور آنها را کنترل کند. همچنین بسیاری از آرزوها و تمایلات کودک، از طریق بازی‎های نمایشی محقق  می‌شوند.

بازی‌های گروهی، بازی‌هایی هستند که هم‌بازی کودک بیشتر از یک نفر باشد و بازی قوانین خاص خودش را داشته باشد. در این نوع بازی، ‌اعضا با یکدیگر تعامل دارند و هر فرد نقش دیگری را تکمیل می‌کند و روی دیگران تأثیر می‌گذارد.

هنگامی که کودکان با هم‌سن و سال‌های خودشان در حال بازی‌کردن هستند والدین باید دورادور مراقب آنها باشند. این مسئله درخصوص کودکان کم‌سن و سال‌تر اهمیت بیشتری دارد؛ چرا‌که در این سن بچه‌ها بیشتر با یکدیگر چالش پیدا می‌کنند.

برخی مواقع بازی‌ها دارای قوانینی است که باید براساس آن بازی کرد. بعضی بازی‌ها هم آزاد هستند و طرفین بازی خودشان قوانینی وضع می‌کنند که این قوانین قابل‌تغییر است. در بازی‌های قانون‌دار باید به مرور بچه را به آن سمت هدایت کند که همانند دیگران قوانین بازی را بپذیرد.

اگر نوع بازی و هم‌بازی‌ها متناسب با سن کودک نباشند این بازی نه‌تنها باعث رشد کودک نمی‌شود که آسیب‌زا هم خواهد بود. بازی‌های گروهی باید قابلیت مدیریت‌کردن و حل مسئله و تعامل با یکدیگر را داشته باشند.

‌بازی‌های کامپیوتری را نمی‌توان جزو بازی‌های گروهی به‌حساب آورد؛ چرا که در این بازی‌ها شاهد تعامل دو فرد با یکدیگر نیستیم و بیشتر، رقابت جریان دارد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید