ولیالله خلیلی/ خبرنگار:
دو روز پیش در حالی رئیسجمهور برای سالگرد رونمایی از منشور حقوق شهروندی و ارائه گزارش عملکرد یکساله این منشور به سالن اجلاس سران رفت که چند روزی است پایتخت در لایهای از دود و آلودگی غرق شده و مهمترین انتظار هر شهروند ساکن کلانشهری همچون تهران و البته نخستین آن از حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور، رئیس قوه مجریه کشور و مجری منشور حقوق شهروندی، داشتن حق بهرهمندی از «هوای سالم» است. موضوعی که به درستی در ماده 113منشور حقوق شهروندی هم به آن اشاره شده است:« هر شهروند حق بهرهمندی از محیطزیست سالم، پاک و عاری از انواع آلودگی، ازجمله آلودگی هوا، آب و آلودگیهای ناشی از امواج و تشعشعات مضر و آگاهی از میزان و تبعات آلایندههای محیطزیست را دارد. دستگاههای اجرایی برای کاهش آلایندههای زیستمحیطی بهویژه در شهرهای بزرگ تدابیر لازم را اتخاذ میکنند.»
اما سؤال این است که به همین «نخستین حق» در سالها و حتی دهههای گذشته چقدر توجه شده است؟ آیا توسعه و رشد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... ایران بدون داشتن شهروندانی سالم تحقق پیدا خواهد کرد و آیا مردم این کشور بدون داشتن هوا و محیطزیست سالم میتوانند به آینده «امید» داشته باشند و به زندگی بهتر بیندیشند؟ آلودگی هوا در تهران، اصفهان، اراک، تبریز، مشهد، کرج، ارومیه، اهواز و... حتما چالش امروز و دیروز و یک دولت و شهرداری و... نیست، بلکه معضلی ریشه دار بوده که سالهای متمادی است گریبان بیش از نیمی از جمعیت کشور را گرفته و تا جایی پیشرفته و ادامه داشته که دیگر حتی مردم هم در برابر اخبار آن بیحس و احساس شدهاند.
«وارونگی هوا» حالا برای ساکنان بسیاری از شهرهای ایران به کلمهای آشنا تبدیل شده است که در ماههایی از سال زندگی آنها را دگرگون میکند. البته در کنار مسئولان و نهادها حتما باید سهمی هم در ایجاد شرایط کنونی برای بخشی از شهروندان قائل بود؛ افرادی که حتی در روزهای آلودهای مانند امروز تکسرنشین با خودروهایشان راهی خیابانها میشوند، آنهایی که علاقه چندانی به معاینه فنی خودروهایشان ندارند، رانندگانی که خودروهای فرسودیشان را تعویض نمیکنند و... اما نکته این است که وقتی از همین شهروندان برای اینکه چرا به حقوق دیگران احترام نمیگذارند سؤال میشود، از فراهم نبودن زیرساختها و کافی نبودن وسایل حملونقل عمومی ازجمله مترو، اتوبوس و تاکسی شکایت میکنند، از استاندارد نبودن خودروهای تولید داخل گلایه دارند، کرایههای بالا و چندبرابر شدن آن در روزهای غیرعادی مانند روزهای آلوده را بیان میکنند و دهها نکته دیگری که بازهم به نوعی به عملکرد مسئولان و دستگاههای مختلف بازمیگردد. آیا واقعا راهکار پایان دادن به شرایط کنونی هوا « دعا کردن برای باد» است.
روز سه شنبه ، عیسی کلانتری در پاسخ به خبرنگاران گفت:«بیشتر آلودگی هوا مربوط گازوئیل و ماشینهاست. دولت چارهای ندارد. اگر جلوی خودروها را بگیریم تا هوا را آلوده نکنند حملونقل از بین میرود. گازوئیلها هم غیراستاندارد است. بالاخره باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد. باید دعا کنیم باد بیاید تا آلودگیها را جابهجا کند وگرنه میتوانیم بدون خودرو و بدون سوخت زندگی کنیم؟» بهنظر میرسد که بعد از چندین سال و دهه از ریشه دواندن چالش آلودگی هوا، دیگر زمان آن رسیده است که به فکر راهکارهایی اساسی بود نه، باد و باران و... . ساکنان تهران در سالجاری باتوجه به شاخص آلودگی هوا که از سوی سازمان کنترل کیفیت هوا منتشر میشود 62 روز یعنی 2ماه را در شرایط «ناسالم برای گروههای حساس» نفس کشیدهاند و تنها 12روز «پاک» را تجربه کردهاند؛ آیا در چنین شرایطی میتوان انتظار «لبخند» را از شهروندان داشت؟ البته این وضعیت تنها در تهران حاکم نیست بلکه شهرهای دیگر همچون اهواز، اراک، تبریز و... اگر شرایط بدتری نداشته باشند حتما وضعیت چندان بهتری را تجربه نمیکنند و این شرایط زیستی در کشور سؤالات بسیاری را مطرح میکند.
حالا تکتک شهروندان از مسئولان (دولت و شهرداریها) انتظار دارند تا در راستای شفافسازی اطلاعات و طبق قانون « انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» در ارتباط با معضل آلودگی هوا گزارشی کامل ارائه دهند و به سؤالات اصلی مردم در این ارتباط پاسخگو باشند: 1- مقصران اصلی وضعیت کنونی آلودگی هوا در شهرهای مختلف و ادامه این شرایط چه دستگاهها و نهادهایی هستند؟ 2- چه برنامههای جدی برای کاهش آلودگی هوا در شهرهای مختلف کشور در دست بررسی و اجراست؟ 3- آلودگی هوا در شهرهای مختلف کشور سالانه جان چه تعدادی از شهروندان ایرانی را میگیرد و چه آسیبهای جسمی و روانی را برجا میگذارد؟ 4- چرا دستگاههای قضایی و انتظامی با متخلفانی که در آلودگی شهرهای کشور نقش دارند، برخورد قضایی نمیکنند؟ تاکنون چه تعداد پرونده قضایی در این خصوص تشکیل شده است؟ 5- آلودگی هوا در کشور سالانه چقدر خسارت اقتصادی بهدنبال دارد؟