• پنج شنبه 20 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 1 ذی القعده 1445
  • 2024 May 09
سه شنبه 29 آذر 1401
کد مطلب : 180566
+
-

تأخیر در اطلاع‌رسانی چالش بحران‌ها

اکبر نصراللهی-کارشناس رسانه

 فکر می‌کنم برخلاف دیدگاه برخی افراد که تلاش دارند وضعیت کشور را عادی نشان دهند، ما اکنون در بحرانی جدی قرار داریم که نباید آن را نادیده گرفت. این بحران تمام ویژگی‌های بحران‌های دیگر را از نظر ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با دربرگیری بالایی در خود دارد، اما بر این باور هستم که بعد اصلی این بحران جنبه‌ای رسانه‌ای دارد. در جریان بحران اخیر شاهد این هستیم که طولانی‌ترین مدت زمان قطع برنامه‌های عادی یک شبکه (شبه‌رسانه) تلویزیونی برای پوشش رویدادهای اخیر ایران در طول تاریخ تاسیس آن تلویزیون از سال 1936به وقوع پیوسته است. تاکنون دیده و شنیده نشده است یک به‌اصطلاح رسانه صرفا به پوشش یک رویداد با خشن‌ترین و غیراخلاقی‌ترین پوشش خبری برای رسیدن به اهداف خود اقدام کند. شبه‌رسانه ایران اینترنشنال، در این پوشش رسانه‌ای ساخت کوکتل مولوتوف، چگونگی انجام خشونت، شناسایی مأموران و تعقیب و گریز را به افراد آموزش می‌دهد.  جالب است بدانید در اسفند سال 1400، فدراسیون بین‌المللی روزنامه‌نگاران از آقای ماشاءالله شمس‌الواعظین از روزنامه‌نگاران سرشناس اصلاح‌طلب می‌پرسد: آیا روح‌الله زم را روزنامه‌نگار می‌داند؟ آقای شمس‌الواعظین در پاسخ می‌گویند که زم در حال آموزش ساخت کوکتل مولوتوف و رفتارهای خشن به افراد بود؛ چطور می‌توان فردی مانند زم را روزنامه‌نگار دانست؛ چراکه او در کانال تلگرامی خود آموزش ساخت کوکتل مولوتوف می‌دهد. اینترنشنال و بی‌بی‌سی بر سر پوند و تولید اخبار جعلی در حال رقابت هستند و به شکل جانبدارانه و غیراخلاقی محتوا تولید می‌کنند.  این اظهارات آقای شمس‌الواعظین مربوط به قبل از زمان رفتارهای امروز بی‌بی‌سی و اینترنشنال است و قطعا این چالش جدی‌تر شده است؛ بنابراین اغتشاشات اخیر از حیث چندوجهی بودن، موج‌آفرینی و جوسازی رسانه‌ای، مدیریت رسانه‌ای آن و ‌هم‌افزایی بی‌سابقه سلبریتی‌های داخلی و خارجی، فاصله کم میان اغتشاش و اعتراض، شدت و نوع خشونت، افزایش ساختارشکنی‌ها با آتش‌زدن پرچم و انگاره‌های دینی و مذهبی و مدت اعتراض را می‌توان از ویژگی‌های بارز اغتشاشات اخیر دانست. برای ریشه‌یابی علل بروز اغتشاشات باید به موضوع و خاستگاه آن‌که وجه رسانه‌ای قالبی دارد نیز توجه کرد. برای تحلیل ارتباطی اغتشاشات باید به این موضوع توجه کرد که اکنون مقدار و نوع مصرف رسانه‌ای افراد تغییرات جدی و محسوسی داشته است. اگر در گذشته مردم به رسانه‌های سنتی مانند رادیو، تلویزیون و روزنامه برای کسب اطلاعات مراجعه می‌کردند، نسل امروز خصوصا در دوران کرونا این ارتباط را در بسترهای دیگری مانند فضای مجازی جست‌وجو و دنبال می‌کنند.
 براساس آمارهای موجود اکنون، 90درصد افراد زیر 30سال روزانه دست‌کم 5ساعت از وقت خود را در فضای مجازی سپری می‌کنند که این مصرف رسانه‌ای نیازمند مدیریت از سوی برنامه‌ریزان است که به اهمیت آن توجه نشده است. این مسئله نشان می‌دهد مسئولان درک درستی از آرایش جدید رسانه‌ای در کشور ندارند و نتوانسته‌اند آنطور که باید و شاید در این زمینه برنامه‌ریزی کنند.
ازسوی دیگر، ضعف مسئولان در برقراری ارتباط با جوانان و نیز نبود زبان مشترک با جوانان برای شناخت نیازها و پاسخ به آن در کنار فرصت‌طلبی دشمن از وجود چنین ضعفی، سبب شده تا نتوانیم سیاستگذاری مدون و دقیقی را برای پاسخ به مطالباتی که جوانان دارند، انجام دهیم.
علاوه بر این موارد، جدی نگرفتن مخاطرات و بحران‌ها خصوصا در 20سال اخیر از سوی مسئولان مرتبط با مسائل امنیتی نیز چالشی است که با آن از گذشته تا امروز دست به گریبان بوده‌ایم. اشتباهاتی را داشتیم مانند ماجرای بنزین و اظهارات رئیس‌جمهور وقت که مدعی شد او نیز همزمان با مردم در صبح جمعه متوجه افزایش قیمت بنزین شده را مردم هرگز فراموش نمی‌کنند. تأخیر زیاد در اطلاع‌رسانی به مردم سبب غیرقابل پذیرش شدن موضوعات ازسوی آنان می‌شود. در سال 1401نیز این اتفاق این بار در ماجرای درگذشت مهسا امینی تکرار شد. باید بگویم که متأسفانه اصرار داریم تجربه‌های قبلی را دوباره تجربه کنیم. در ماجرای مهسا و از نگاه کنشگران رسانه‌ای اتفاقات نابخشودنی بزرگی رخ داده است. در همان ایام هم رسما اعلام کردم تأخیر و نقص در روایت میان نیروهای امنیتی موضوع جدیدی نیست و این بار درباره امینی در حال تکرار است. فراجا از زمان دستگیری مهسا تا زمان بروز عارضه با تأخیر 48ساعته اطلاعیه داد و وعده کرد اطلاعات تکمیلی را به‌زودی منتشر می‌کند.
در چنین شرایطی، رسانه‌های رسمی به‌خصوص  صداوسیما هم خبری در این‌باره منتشر نکردند؛ درحالی‌که در فضای مجازی غوغایی برپا بود. غیراز شخصیت‌های سیاسی و سلبریتی‌های فرصت‌طلب، بی‌بی‌سی در همان ایام گزارش مفصلی از ماجرای مهسا منتشر کرد. در چنین شرایطی که فضای احساسی در حال فوران بود اطلاع‌رسانی رسمی به شکل دیرهنگام و با تأخیر همراه بود که گرچه انجام شد، اما تأثیرگذاری چندانی بر افکارعمومی نداشت و مصداق این موضوع شد که اگر مستندات داریم زود اطلاع‌رسانی کنیم وگرنه خیلی زود دیر می‌شود؛
بنابرابن نتیجه این است که در تمام بحران‌ها، مخاطرات اشکال اساسی ناشی از فراموشی، غفلت، بی‌توجهی و درس نگرفتن از گذشته است. اگر این روند ادامه یابد باز هم در مورد مسائل ساده‌ای که به‌سادگی قابل پیش‌بینی هستند دچار بحران‌های کلان خواهیم شد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید