نگاهی متفاوت به زندگی شهید مفتح در سالروز شهادتش
از ساخت مسجد قبا تا همراهی با دکتر شریعتی
الناز عباسیان-روزنامهنگار
اگر امروز کسی از ما درباره شهید مفتح بپرسد چه جوابی خواهیم داد؟ واقعا چقدر از شهید مفتح شناخت داریم. متأسفانه شناخت ما از این روحانی روشنفکر و قدمهای مؤثری که برای اسلام و انقلاب برداشته است محدود است. برای آشنایی با سبک زندگی و منش این استاد چهکسی بهتر از خانواده و دوستانش میتواند باشد. در ادامه خاطراتی کمتر شنیدهشده از شهید دکتر مفتح را با هم مرور میکنیم.
ماجرای آبکشیدن استکان شهید مفتح در حوزه
محمدصادق مفتح، فرزند چهارم شهید مفتح در بیان ناگفتههایی از زندگی و طرز تفکر پدر میگوید: «پدر در شرایط سختی از قم به تهران میآمدند. در دهه40فضا و زیرساختهای مسیر بین قم و تهران را درنظر بگیرید که 5الی 6ساعت طول میکشید. ساعتها میایستاده تا اتوبوس یا ماشینی بیاید که هم هزینهبر و هم وقتبر بوده است. مادرم تعریف میکرد برای اینکه 8صبح برسد، 2صبح حرکت میکرد و چندبار گرگ دنبال ایشان کرده است. اینها عزم جدی پدر را نشان میدهد و این فشار را تحمل میکردند تا این پل ارتباطی بین حوزه و دانشگاه برقرار شود. تلاش میکردند که نشان دهند نه همه دانشگاهیان لامذهب و دینگریز و لاابالی بوده و نه روحانیون یک قشر دور از واقعیتهای اجتماعی هستند و سعی کردند این سرپل را ایجاد کنند. از طرفی شهید مفتح نه از جانب حوزه حمایت میشد و نه در دانشگاه سینه و آغوش بازی برای پذیرش ایشان بود. حوزه کاملا ایشان را سرزنش میکرد و میگفتند که دنبال پست هستی؟ دنبال مال دنیا هستی؟ در دانشگاه چه کار میکنی؟ جالب است برخی افراد، شهید مفتح را به این بهانه که از دین خارج شده، طرد کردند تا جایی که ایشان میگفت استکان من را آب میکشیدند. این فشار روانی سنگین از طرف حوزه روی ایشان بوده است. »
شهید مفتح هم با اندیشمندان داخل و هم با متفکرین خارج رابطه صمیمانهای داشتند و از آنها برای شرکت در جلسات و سخنرانیها دعوت میکردند، ازجمله با انجمن اسلامی پزشکان، نهضت آزادی و...، دکتر شریعتی هم طبیعتاً یکی از آنها بود. محمدصادق، پسر شهید مفتح در اینباره میگوید: «پدر با دکتر شریعتی رابطه بسیار خوبی داشتند. حتی آخرین جلسهای که قبل از رفتن دکتر شریعتی به انگلیس بود که به شادی ختم شد، دکتر شریعتی تازه از زندان آزاد شده بود و روزنامه کیهان آن زمان سلسله مقالاتی از دکتر شریعتی را چاپ کرد. سلسله مقالاتی به نام اسلام و مارکسیسم که خیلی هم سروصدا کرد. بحث مفصلی درگرفت که شهید مفتح از دکتر حمایت کردند. البته هر دو بحثهای مفصل و فراوانی با هم میکردند، اما شریعتی را قبول داشتند وحتی بعد از شهادت دکتر شریعتی، شهید مفتح به سوریه رفتند و در تشییع جنازه وی شرکت کردند.»
مسجد تاریخساز قبا؛ یادگار دکتر مفتح
یکی از معروفترین و تاریخسازترین مساجد شهر تهران در خیابان دکتر علی شریعتی و مجاورت حسینیه ارشاد قرار گرفته است. مسجدی به نام قبا که در سال۱۳۵۳شمسی به امامت آیتالله شهید محمدمفتح بنیانگذاری شد و از همان روزهای ابتدای فعالیت خود به برکت مجاهدت و تلاشهای این شهید به یکی از پایگاههای اصلی مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. بعد از پیروزی انقلاب هم به مرکز مهمی برای حمایتهای مالی از محرومان جامعه تبدیل شد. حجتالاسلام سیدصدرالدین شریعتی، امامجماعت مسجدر قبا و استاد دانشگاه در این زمینه میگوید: «یکی از ابتکارات شهید مفتح در مسجد قبا بهمنظور حمایت از قشر محروم، ایجاد صندوق قرضالحسنه بوده است، صندوق قرضالحسنه مسجد قبا در سال ۵۶ به همت شهید مفتح در مسجد قبا ایجاد شد که از همان ابتدای تاسیس این صندوق بدون دریافت کارمزد اقدام به اعطای وام به مردم میکرد تا بتواند در خرید منزل، ازدواج، درمان و شهریههای دانشجویی به مردم کمک کند. پس از شهادت شهید مفتح که در اوایل انقلاب هم، فعالیتهای این صندوق استمرار یافت. در دوران دفاعمقدس هم این مسجد به مرکز پشتیبانی از جبهه تبدیل شد و ستاد حمایتی از جبهه در این مسجد شکل گرفت و جمعآوری کمکهای مردمی و اعزام رزمندگان اسلام در 8سال جنگ تحمیلی و امدادرسانی به محرومان و مستضعفین در این مسجد انجام میشد. پس از پایان جنگ تحمیلی یکی از شاخصترین فعالیتهای مسجد قبا تشکیل ستاد جهیزیه بوده است. همچنین در مناطق محروم کشور با مشارکت خیرین اقدام به ساخت ۱۰ مسجد کرده است.»