![رونق عباسآباد مثل استادیوم974](/img/newspaper_pages/1401/09-azar/26/parvande/24-01.jpg)
رونق عباسآباد مثل استادیوم974
مهرداد مالعزیزی، معمار و طراح بوستان آب و آتش: باید به فکر آزاد نگه داشتن فضای عمومی باشیم
![رونق عباسآباد مثل استادیوم974](/img/newspaper_pages/1401/09-azar/26/parvande/24-01.jpg)
محمد سرابی-روزنامهنگار
2سالونیم بحران کرونا فضاهای گردشگری را به شکل تعطیل و نیمهتعطیل درآورد و بازگشایی دوباره آنها که از چند ماه پیش آغاز شده است نیاز به طرحهای جدیدی دارد که توجه شهروندان را جلب کند. پروژه اقیانوسپارک تلاشی برای جذب دوباره شهروندان به این نقطه از شهر است تا با جذب سرمایه، نیازهای تفریحی اهالی تهران را هم تامین کند. مهرداد مالعزیزی در گفتوگو با همشهری تأکید میکند که با توجه به تراکم مسکونی شهر تهران و کمبود سرانههای آن، هر تغییری در فضاهای گردشگری باید با پرهیز از تودهگذاری و ساختوساز ثابت انجام شود تا شهروندان همچنان جایی برای گذراندن اوقاتفراغت بهدور از انبوه ساختمانهای شهر داشته باشند.
آیا با وجود وقفه کرونا، باز هم سرمایهگذاران به حوزه گردشگری توجه نشان میدهند؟
ابتدا درباره کرونا باید گفت که این موضوعی جهانی و یک پدیده محیطزیستی بود که به بشریت نشان داد هر تخلفی که انسان روی کره زمین انجام دهد از سوی طبیعت پاسخ داده میشود؛ درباره پروژه اراضی عباسآباد که در سالهای 87-86 آن را طراحی کردیم و ساختیم، رویکرد اصلی این بود که به ازای هر کسی که در این شهر زندگی میکند 10 تا 15مترمربع فضا برای تامین روحیات، خلقیات و فرهنگ محاسبه کنیم؛ همان چیزی که اصطلاحا سرانههای اوقاتفراغت نامیده میشود و باید به میزان استاندارد باشد تا هرکس بتواند اعصاب و روان خود را پس از درگیریهای شهری تلطیف کند. نیاز به این استاندارد باعث شد که بخشهایی به نام پل طبیعت و پارک آب و آتش و... از راه آزاد کردن فضا ساخته شوند.
چرا پایتخت تا این حد نیاز به فضای باز مانند بوستان و میدانگاه دارد؟
شهر تهران سختافزاری است؛ نه نرم افزاری. این موضوع را میتوان به دیگر شهرهای کشور هم تسری داد. مدیرانی که در 4دهه پیش این شهرها را اداره میکردند بیشتر «تودهگذاری» کردهاند؛ نه اینکه آزادسازی کنند. در دوطرف خیابانهایی که فقط 6متر عرض دارند، ساختمانهای 6طبقه و برج ساخته شده است. از حریم تهران هم نگذشتهاند؛ شهر از شرق و غرب توسعه پیدا کرد؛ درحالیکه تهران دیگر ظرفیت تودهگذاری ندارد.
آیا پروژههایی مانند اقیانوس پارک میتواند در رونق دوباره اراضی عباسآباد تأثیرگذار باشد؟
اراضی عباسآباد 600هکتار ظرفیت برای آزادسازی در وسط شهر تهران است که نباید در آن ساختمان بسازیم؛ حتی تیر چراغبرق هم نگذاریم. در پروژهای که مهندسان مشاور چغازنبیل در اراضی عباسآباد طراحی کردند، حتی پایه چراغ برق هم وجود نداشت و روشنایی باید به شکل دیگری تامین میشد. به این دلیل که در دامنه دید مردم چراغها هم بهعنوان یک مانع فیزیکی وجود نداشته باشند. اگر بخواهیم اقیانوسپارک در اراضی عباسآباد بسازیم باید بدانیم که این منطقه ظرفیت هیچ بارگذاریای ندارد که گویا همین ملاحظه مورد توجه بوده است. در اراضی عباسآباد نیمدرصد تراکم دیده شده است. مدیری موفق است که بتواند ساختمانها را به پارک و پاتوق و مجموعه عمومی تبدیل کند. درواقع هنر مدیریت این است؛ چه تهران باشد، چه مشهد، اهواز، تبریز یا شهرهای دیگر. اما تودهگذاری را هرکسی میتواند انجام دهد؛ بهدلیل اینکه رانت اقتصادی دارد، اما آزادسازی یک هنر مدیریت شهری است؛ اینکه مدیری بتواند بگوید چه پادگانهایی را از شهر به بیرون انتقال داده و فضای آنرا تبدیل به پارک کرده است. موردی که شهرداری فعلی برای پادگان جی اکنون جدیت به خرج میدهد؛ با وجود اینکه مصوبه هیأت دولت، این پادگانها را هنوز بعد از حدود 20سال از شهر خارج نکردهاند. اگر پادگان06 را از تهران بیرون ببرند، نزدیک 70هکتار به فضای باز شهری اضافه میشود. اگر شهرداری توانست این کار را انجام دهد و فضایی را آزاد کند، من به آن شهردار موفق میگویم.
از سازههای موقت میتوان استفاده کرد؟
اتفاقا در اراضی عباسآباد باید همه سازهها پیچ و مهرهای باشند که بتوان محل آنها را تغییر داد. قبلا سیرکهای چادری بهترین نوع توسعه پایدار شهری بودند؛ زیرا از شهری به شهر دیگری میرفتند و نمایش خود را در یک زمین خالی اجرا میکردند. عدهای به اشکال مختلف از اجرای این نمایش منتفع میشدند. بعد از پایان کارهم اراضی دوباره آزاد میشد.
امروزه پروژههای موقت پیچ و مهرهای بهترین سازهها در زمینه گذران فضای اوقاتفراغت هستند. در دنیا الان هتل موقت در ساحل دریا میسازند و بعد از پایان فصل گردشگری هتل جابهجا میشود که بهصورت یک تودهگذاری بزرگ مردم را آزار ندهد.
استادیوم 974 جامجهانی قطر هم با کانتینر ساخته شده بود که بعد از پایان بازیها جمعآوری شد. الان هم در بوستان آب و آتش با استفاده از این سازهها یک روز بازار خوداشتغالی، یکبار مسابقه ورزشی، یک بار برنامه بانوان سرپرست خانوار و... به اجرا درمیآید و بعد تغییر میکند.
آیا بدون ساختوساز هم میتوان سرمایهگذار جلب کرد؟
در زمینه پروژههای آزادسازی سرمایهگذارانی وجود دارند که میدانند سود فقط در ساختمانسازی نیست. ساختمان به همان اندازه که سرمایه را مصرف میکند، به همان اندازه هم سود میدهد. وقتی در پروژه آزادسازی مجبور به صرف سرمایه زیادی نباشد و در مقابل، سود وجود داشته باشد، توجه آنها را جلب میکند. این بهانه است که سرمایه وجود ندارد. کشور ایران آنقدر جای کار دارد که بتوان باز هم در بخشهای مختلف آن سرمایهگذاری کرد. آنقدر سرمایه در بانکها و بازارهای کاذب خودرو و... سرگردان شدهاند که مشارکت در پروژههای عمومی برای آنها جذابیت دارد. سرمایه ترسوست، ولی اگر جایی ببیند که خطر وجود ندارد و امکان کار خداپسندانه هم وجود دارد، وارد آن میشود.