• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
پنج شنبه 24 آذر 1401
کد مطلب : 180112
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xG6kB
+
-

نگاهی به مجموعه «بی‌گناه» مهران احمدی

بی‌گناهِ گناهکار

نقد
بی‌گناهِ گناهکار

جواد موسوی-روزنامه‌نگار

«بی‌گناه» مجموعه‌ای با عوامل حرفه‌ای، داستانی پرپیچ‌وخم و کارگردانی یکدست است. شباهتی هم با فیلم‌های سینمایی احمدی - به‌عنوان کارگردان - ندارد. به‌دلیل شناخت و درک درست احمدی از بازیگری، بی‌گناه جزو معدود آثار شبکه نمایش خانگی‌ است که همه بازیگران نقش خود را به‌خوبی درک کرده‌اند و بازی درستی ارائه می‌دهند.
این نکته حتی در مورد نقش‌های فرعی و کوتاه هم صدق می‌کند. با اینکه بسیاری از این نقش‌ها را بازیگران ناشناخته ایفا می‌کنند، اما کاملا مشخص است متناسب با نقش خود انتخاب شده‌اند و بازی‌ها یکدست از کار درآمده‌اند. اما معتقدم بی‌گناه بزرگ‌ترین لطمه را هم از این بخش خورده؛ یعنی انتخاب محسن کیایی برای نقش بهمن که از مهم‌ترین شخصیت‌های این مجموعه - و به همراه فروغ - بی‌گناهی واقعی است. کیایی که به‌عنوان مجری طرح و سرپرست نویسندگان هم در این مجموعه حضور دارد، اتفاقا نقش خود را بسیار خوب ایفا می‌کند.
 بهمن در جوانی، عاشقی دل‌باخته است و طی نقشه‌ای نه‌چندان پیچیده مجبور به فرار از ایران می‌شود. کیایی همه فراز و فرودهای شخصیت بهمن را به نحو باورپذیری بازی کرده است. اما مشکل از آنجا آغاز می‌شود که حدود 25سال از ماجرا می‌گذرد و محسن کیایی نقش میانسالی بهمن را نیز ایفا می‌کند. با اینکه او دیگر شر و شور جوانی را در بازی‌اش ندارد و به‌آرامی و نرمی سخن می‌گوید و آرام و آهسته حرکت می‌کند، اما بزرگ‌ترین مشکل این است که گریم به او کمک چندانی در باورپذیری نقشش نکرده است.
با اینکه برای او کلاه‌گیس بافته شده و ریش‌هایش را سفید کرده‌اند و کیایی نکات ریز را در بازیگری‌اش رعایت می‌کند، اما همچنان در نقش بهمنِ میانسال باورپذیر نیست. شاید قرار‌گرفتنش در کنار شبنم مقدمی (به‌عنوان عشق سال‌های جوانی‌اش فروغ در میانسالی) و  ماهور الوند (به‌عنوان دختر فروغ) در این باورناپذیری مؤثر باشد. از زمانی که کیایی و الوند در فیلم «چهارراه استانبول» در نقش 2عاشق دلداده بازی کرده بودند، خیلی نگذشته است. شیمی رابطه آن‌دو در آنجا جواب می‌داد اما در بی‌گناه جواب نمی‌دهد.
بی‌گناه عاشقانه‌ای ا‌ست که فلاش‌بک نقش مهمی در آن دارد. در این مجموعه که اتفاق‌های آن در زمان حال می‌گذرد، با فلاش‌بک‌ها به 3زمان مختلف می‌رویم؛

 نخست فلاش‌بک‌هایی که به پیش از انقلاب بازمی‌گردد و معمولا هر قسمت با آن شروع می‌شود. در این بخش بازیگرانِ کاملا متفاوتی از بازیگران اصلی انتخاب شده‌اند اما به لحاظ چهره دقت زیادی در انتخاب آنها صورت گرفته است. البته در مورد بازیگر نقش رشید که به لحاظ چهره اتفاقا بی‌شباهت به مسعود رایگان (بازیگر زمان حال این شخصیت) نیست، یک نکته کوچک وجود دارد. اگر ایراد بنی‌اسرائیلی تلقی نشود، بینی بازیگر جوانی رشید عمل‌شده و باریک است و تناسبی با بینی بازیگر فعلی آن ندارد.
 می‌شد با پروتز، یک بینی مناسب برای این بازیگر درنظر گرفت تا بیشتر به باورپذیری نقش کمک کند.
فلاش‌بک‌های دوم به سال‌های اولیه انقلاب بازمی‌گردد که برخی از بازیگران اصلی ازجمله مسعود رایگان، مهرانه مهین‌ترابی، رؤیا تیموریان و محسن کیایی در نقش میانسالی و جوانی خود ظاهر شده‌اند که گریم به آنها کمک کرده و اگر از خیر فیزیک آنها بگذریم که در طول سال‌ها تغییری نکرده، باید به انتخاب بازیگرانی برای نقش جوانی شبنم مقدمی، ویشکا آسایش، نسرین نصرتی و... اشاره کنیم که آنها هم انتخاب‌های بسیار مناسبی هستند و مشخص است که گروه کارگردانی وقت زیادی برای انتخاب این بازیگران گذاشته‌اند.

فلاش‌بک‌های سوم فاصله زیادی با زمان حال ندارد که در آن پاسخ‌هایی به برخی سؤالات ایجادشده در مجموعه داده می‌شود. این ویژگی در فلاش‌بک‌های قدیمی بیشتر وجود دارد و به‌نوعی معرف شخصیت‌ها و شرایط آنها در گذشته است. البته تماشاگر در فلاش‌بک‌های قدیمی داستان را گم نمی‌کند اما گاهی در فلاش‌بک‌های زمان حال داستان از دست خارج می‌شود و تماشاگر قصه را گم می‌کند. یکی از مواردی که در بی‌گناه با آن زیاد مواجه می‌شویم، معماهایی‌ است که برای شخصیت‌های مختلف پیش می‌آید و سعی می‌شود در فلاش‌بک‌ها پاسخ‌هایی به آنها داده شود. گاهی هم برخی از موارد راز بین شخصیت‌هاست؛ مثل رازی که بین استاد فرشباف و ناهید وجود دارد، یا راز استاد با ابریشم. این رازها به‌مرور کشف می‌شود اما نه توسط شخصیت‌ها بلکه بیشتر با دیدن فلاش‌بکی از گذشته پی به آنها می‌بریم. اما برخی از رازها و معماها بسیار زودتر از نشان داده‌شدن در گذشته توسط مخاطب کشف می‌شوند.  حتی اینکه سینا همان کاسکت است هم خیلی زودتر از اعتراف سینا برای کیانا کاملا مشخص بود. تنها راز سربه‌مُهر مجموعه ماجرای قتل همسر اول ابریشم است که آن هم به‌دلیل اینکه اطلاعات چندانی در اختیار بیننده قرار نگرفته، مکشوف نیست و سازندگان بی‌گناه تنها رشید را در معرض اتهام قرار داده‌اند. بی‌گناه شخصیت‌های فراوانی دارد که هر کدام داستان خودشان را دارند و ارتباط‌های‌شان با هم منطقی است. احمدی در دل تعریف‌کردن داستان‌هایش و رفت و برگشت به گذشته و زمان حال، بدون اینکه گل‌درشت شود و تماشاگر را آزار بدهد، به معایب و محاسن فضای مجازی (تخریب ناجوانمردانه استاد کثرتی و تبلیغ فروشگاه فرش استاد فرشباف و رونق آن)، روابط غلط و درست پدر و مادر با فرزندان‌شان (در اینجا بیشتر رابطه نادرست پروین با فرزندانش و حمایت عطا از آنها)، پشت‌ صحنه فیلمسازی در خانه ناهید و... هم پرداخته است. احمدی در حالی نخستین مجموعه نمایش خانگی خود را ساخته که در فیلم‌های سینمایی‌اش نشان داده رگ خواب تماشاگران را در دست دارد و حالا هم مجموعه‌ای یکدست و دوست‌داشتنی ساخته که البته نباید از نقش مصطفی کیایی به‌عنوان تهیه‌کننده و نیما جعفری‌جوزانی به‌عنوان تدوینگر غافل شد.‌



 

این خبر را به اشتراک بگذارید