• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 21 آذر 1401
کد مطلب : 179763
+
-

خودانتقادگری

مصطفی ملکیان: مردم ما به این توهم دچار هستند که گویا اگر هر چیزی که در بیرون‌شان هست، درست شود، دیگر روی خوشی و کامروایی و شادکامی‌ را می‌بینند. من به این عقیده ندارم و واقعاً و قاطعاً به این قائلم که باید به مردم نوعی آموزش و پرورش داده شود که نتیجه آن آموزش و پرورش این است که شهروندان جامعه، اگر هر چیزی که بیرون شما هست هم به بهترین صورت سامان داده شود اما درون خودتان باورها یا احساسات و عواطف یا خواسته‌هایی مناسب یا مساعد آن بیرونی‌ها نداشته باشید، روی خوشی و شادکامی ‌را نمی‌بینید. به‌نظر می‌آید این امر برای مردم هم مغفول است و حتی بعضاً انکار می‌شود. به این صورت انکار می‌شود که در شب‌نشینی‌ها و جلسات می‌بینیم که نقد مردم دائما معطوف به بیرون خودشان است، یعنی می‌گویند اگر رژیم سیاسی فلان نمی‌کرد یا فلان گونه نبود یا اگر اقتصاد ما فلان صورت را می‌داشت و به این صورت الان نبود، وضع ما بهتر می‌شود. مردم ما هیچ‌وقت نقد معطوف به درون ندارند. یعنی متوجه نیستند که ممکن است باورهایی داشته باشند که گذشته از موانع بیرونی، سنگ بر سر راه پیشرفت یا توسعه یا رشد جامعه می‌گذارد. من این خودنقدگری یا خودانتقادگری (self criticism) را در میان خودمان نمی‌بینیم که معطوف به درون است. آنچه باعث شده بر آن تأکید کنم، این است که می‌بینم نه روشنفکران و نه خود مردم به این نکته یا توجه ندارند یا توجه دارند اما آگاهانه آن را پس می‌رانند. این نکته که فرهنگ درون مردم مهم است. اینکه دائما بر فرهنگ درون مردم تأکید می‌کنم به این معناست که گمان نکنیم وقتی از فرهنگ می‌گوییم، به این معناست که به تعداد عناوین کتاب‌هایی که در سال منتشر می‌شود، اشاره دارم یا تیراژ کتاب‌ها. بحث من اصلا این موارد نیست. ممکن است خود من کسی باشم که کتاب‌ها و مقالات فراوانی هم نوشته و منتشر کرده باشم و به لحاظ فرهنگ بیرونی از عوامل مؤثر و سهیم بوده باشم اما آن فرهنگی که محل بحث من است، در خودم وجود نداشته باشد. بنابراین بحث من از درون است، وگرنه ما در کشورمان هم کتاب داریم و هم تئاتر و سینما و همه‌چیزهایی که مظاهر فرهنگ بیرونی است. آن چیزی که نیست، فرهنگ درونی است که محل بحث است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :
خودانتقادگری