تاوان پیری
4سال تفاوت میانگین سنی با آمریکا، خودش را در بازی آخر نشان داد
با شکست در برابر آمریکا، رویاپردازی تیم ملی فوتبال ایران برای حضور در مرحله حذفی جامجهانی هم به پایان رسید؛ یک پایان تلخ، آن هم در ششمین دوره از حضور در این مسابقات، در جایی که تصور میکردیم بالاخره نوبت صعود رسیده و قرار است سرنوشتی متفاوت از 5دوره قبلی رقم بخورد. شرایط اما باب میل پیش نرفت و تیم ملی با قبول 2شکست و رقمزدن یک پیروزی، به تهران بازگشت. داستان را همه میدانند؛ شکست پرگل و باورنکردنی مقابل انگلستان آغاز ماجرا بود، پیروزی بر ولز امیدها را زنده کرد و درست در شرایطی که بهنظر میرسید میشود یک مساوی از آمریکا گرفت و به دور بعد رسید، تیم ملی در برابر ایالات متحده شکست خورد. بعد از پایان مسابقه در مورد چرایی این شکست مطالب زیادی گفته شده است، اما شاید یکی از کلیدیترین اشارات همانی بود که سردار آزمون هنگام ورود به تهران به زبان آورد: «در بازی سوم بدن بچهها تخلیه کرده بود.» این اتفاقی بود که قبل از شروع جام هم میشد در موردش حدسهایی زد.
عوارض تیم پیر
از همان روز اول میشد حدس زد که میانگین سنی بالای تیم ملی ایران در این دوره از مسابقات به یک فاکتور منفی تبدیل خواهد شد. نیازی به تکرار نیست و همه میدانیم که ایران در این دوره از بازیها صاحب پیرترین تیم جامجهانی بود و البته کارلوس کیروش پیرترین تیم تمام تاریخ ایران را به جامجهانی قطر برد. به هر حال مسابقاتی در این سطح هم فشردگی و دشواری خاص خودش را دارد؛ در نتیجه بدن بازیکنان مستهلک میشود. اصلا به همین دلیل است که برخی مربیان در مرحله گروهی از سیستمهای چرخشی استفاده میکنند یا به محض اطمینان از صعود، به تعدادی از نفرات اصلی استراحت میدهند. تیم ملی ایران اما با میانگین 29سال جایی برای این کارها نداشت؛ بهخصوص که بازی اول را هم باخت و هر طور شده باید در 2مسابقه بعدی نتیجه میگرفت. به این ترتیب آنچه در بازی سوم رقم خورد، فرسودگی بازیکنان بود. این نقیصه بهویژه زمانی به چشم آمد که حریف، در زمره جوانترین تیمهای جام بود. آمریکا با میانگین سنی تقریبا 25سال، بعد از غنا صاحب دومین تیم جوان جام بود و این اختلاف 4ساله، در بازی آخر مرحله گروهی بدجوری توی چشم میزد.
سندروم بازیهای سوم
تیم ایران حتی پیش از حضور در این دوره هم تجربه خوبی از بازیهای سوم جامجهانی نداشت. به هر حال بهدلیل تفاوت سطح فوتبال ایران با اروپا، معمولا بازیکنان ما به بهترین شکل ممکن آماده نمیشوند و این موضوع خودش را در کورس فشرده بازیها نشان میدهد. تیم ایران هرگز در روز آخر مرحله گروهی موفق به کسب پیروزی نشده و شکستهای تلخی مثل بازی با پرو در سال1978، با آلمان در سال1998 و با بوسنی در سال2014 بهوضوح نشان از این نقطهضعف داشته است. حالا شکست مقابل آمریکا را هم باید به این فهرست بیفزاییم؛ باختی که با مسنترین تیم حاضر در جام، چندان هم دور از انتظار نبود.
همه موجودی کارلوس
نکته تاملبرانگیزتر این است که کیروش در این دوره از بازیها به مصرفگرایی صرف رو آورد. آمار میگوید هیچ تیمی در قطر به اندازه ایران شبیه تیم 4سال قبل نبود؛ بنابراین او آشناترین بازیکنان را با خودش به دوحه برد تا هر طور شده نتیجه بگیرد و برای نخستینبار طعم صعود از مرحله گروهی را بچشد. حالا این اتفاق رخ نداده و چیزی هم نکاشتهایم که قرار باشد بعدا برداشت کنیم. این بخش از ماجرا، کمی دردناکتر هم هست.