۷۰سال شاعری
مفتون امینی در ۹۶سالگی درگذشت
یدالله مفتونامینی، سال۱۳۰۵ در شاهیندژ(آذربایجانغربی) به دنیا آمد و ۹۶سال عمر کرد. مرحوم امینی بیشترین سالهای عمرش را برخلاف شغلی که داشت به شاعری گذراند. به جرأت میتوان گفت که این شاعر در روزگاری زندگی کرد که توانست بخش اعظم اتفاقات تاریخی را تجربه کند. او جنگ جهانی اول و دوم و اشغال ایران و وقایع تبریز را در سالهای عمرش تجربه کرده و با شاعران بزرگ ایرانی نشست و برخاست داشته است. او یکی از شاعران قدیمی و معاصر ایرانی است که به 2زبان ترکی و فارسی شعر میسرود. طبق شناسنامه، نام اصلی وی یدالله امینی فرزند مرحوم عبدالله(خانمیرزا بیک) است. یدالله مفتون امینی پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در تبریز به تهران آمده و وارد دانشگاه شد. در سالهای ابتدایی که شعر میگفت؛ روزگاری مفتون امینی را با نام محزون میشناختند اما زمانی که میخواست شعری را در یکی از مجلات منتشر کند؛ فریدون مشیری نام کاملش را در مجله به چاپ رساند اما بعدها نامش را حذف کردند و مشیری، نام مفتون امینی را برای این شاعر باب کرد. میانه دهه۳۰ بود که نخستین دفتر شعرش را منتشر کرد. نامش دریاچه بود و نخستین دفتر شعر او بهحساب میآمد. امینی دانشآموخته رشته حقوق قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود. در شهرهای مختلف ازجمله خوی و مراغه در سمت دادیار کار کرد. او علاوه بر شعر فارسی، شعرهایی به زبان ترکی نیز سروده است. این شاعر وکالت خواند و سالهای سال با اینکه در وزارت دادگستری کار میکرد، اما شاعری را پسندید و با آمدنش به تهران وارد جمع شاعران شد. محمد زهری کتاب اولش«جزیره» را در تهران منتشر کرد. مفتون امینی ازجمله شاعرانی بود که با چند نسل از شاعران ایران حشر و نشر داشته و به نوعی خانهاش محل رفتوآمد چهرهای متفاوتی چون محمدحسین شهریار، عماد خراسانی، صمد بهرنگی و دیگر شاعران و نویسندگان بوده است. امینی در روایتی از آن مراودات در گفتوگویی عنوان کرده: «غیر از سپهری با همه در ارتباط بودهام. از پروین اعتصامی به این طرف با شاعران در ارتباط بودهام که ازجمله با رهیمعیری و دکتر صورتگر از سال ۲5-۲6 به این طرف در تماس بودم. آن موقع هم که شعر نمیگفتم، با اینها معاشرت داشتم. در تبریز هرکس به دیدار شهریار میآمد، شب خانه ما میخوابید. جلال آلاحمد هم 2شب خانه ما خوابید، عماد خراسانی آمد، نادرپور، سایه و اینها بعد از اینکه نیما مرحوم شد، آمدند سرسلامتی بدهند. سال۱۳۳۸ بود که آمدند خانه ما خوابیدند. یادم رفت بگویم یدالله رؤیایی هم بود که بعدا در تبریز به دیدار ما آمد.» امینی در آغاز فعالیتش شاعری کلاسیک و کهنپرداز بود، اما بعدها به شعر بیوزن و قالبهای نوپردازانه روی آورد. کامیار عابدی؛ پژوهشگر ادبی درباره مفتون امینی به ایسنا میگوید:«مرحوم امینی با اینکه دوستان ادبی بسیاری داشته و با شاعرانی چون شهریار، نیما، هوشنگ ابتهاج و شفیعی کدکنی، رضا براهنی و حسین منزوی و شاعران بسیار دیگر ارتباط داشته اما بهنظر میآید فضای فکری و فرهنگی شاعری او فضای تکروانهای بوده و همیشه در چارچوب و سبک خاص خود عمل میکرده و وارد حیطههای عمومی شعر نمیشده است.» بنابراین، میتوان گفت او شاعری تکرو بوده و در فضای شعری خود زندگی میکرده است، در عین حال بهعنوان شاعری معتبر و شناختهشده مورد احترام اغلب گرایشهای شعری بوده؛ یعنی هم غزلهایش در دهه۱۳۳۰ شناخته شد و هم شعرهای نیماییاش در دهه۱۳۴۰ گل کرد و در سالهای بعد از انقلاب هم شعرهای سپیدش در مجلات و دفترهای متعدد چاپ شد و در کنار آن شعرش به زبان ترکی بهصورت جوی باریکی همواره در کنار شعرهایش وجود داشت و آن را هم
ادامه میداد.
مجموعههای شعر «دریاچه»، «کولاک»، «انارستان»، «عاشیقلی کروان»، «فصل پنهان»، «یک تاکستان احتمال»، «سپیدخوانی روز»، «عصرانه در باغ رصدخانه»، «شب۱۰۰۲»، «من و خزان و تو»، «اکنونهای دور»، «نهنگ یا موج»، «از پرسه خیال در اطراف وقت سبز»، «جشن واژهها و حسها و حالها»، «طلایی/خاکستری/رگبار»، «گزینه اشعار»، «آجیچای»، «مستقیم تا نرسیده به صبح» ازجمله آثار منتشرشده این شاعرند.