فیلم، فیگور، فلسفه
کتاب «تاملاتی در زیباییشناسی دینی سینما؛ فیلم، فیگور، فلسفه» توسط نشر معارف به چاپ رسید. در معرفی این کتاب آمده است: اولا در ایران معمولا قتل با انگیزه قبلی نداریم. ثانیا اکثر قریب به اتفاق انگیزههای قتل در ایران حیثیتی است نه مادی... و ثالثا با بدترین طراحی و نقشه و در نامناسبترین زمانها و مکانها اتفاق میافتد. مثلا تنها نقشه و طراحی قاتل این بوده که پارهآجری از گوشهای بردارد و اتفاقی بزند به گیجگاه مقتول... پس یک کارآگاه فیلم پلیسی ایرانی معمولا خیلی لازم نیست بهدنبال سرنخهای خاص و پنهان باشد.
نویسنده در مقدمه این کتاب مینویسد: «گاهی با خود فکر میکنم اگر به جای نوشتن از عالم و آدم، جرأت داشتم که از اوضاع روزگار خویش بنویسم، هم آموزانندهتر میشد، هم خواندنیتر. چطور ممکن است آدم خودش نتواند خوب زندگی کند و بخواهد خوب زندگی کردن را به دیگران بیاموزد؟ پناه میبرم به خدای مهربان اگر بناست این حرفها بویی از ناشکری بدهد. قطعاً منظورم این نیست، یا قطعاً و حتماً امیدوارم اینگونه نباشد. در مضامین برخی از احادیث میتوان اینگونه برداشت نمود (به تعبیر بنده) که خداوند میفرمایدای بنده من، هروقت خواستی با من خلوت کن و آرزوهایت را از من بخواه که حوایج تو را برطرف کنم، اما بندهداری به من یاد نده! یعنی من میدانم و فقط من میدانم هروقت و در هر لحظه چه مرگت است اما بهترین چیز برای تو و در هرلحظه و همه وقت، همین چیزهایی است که برایت اتفاق میافتد.» این کتاب در 7بخش به موضوعاتی نظیر سینما چه نیست؟، ملاحظاتی در جامعهشناسی سینمای ایران، از دیدن جمعی تا دیدهشدن جمعی و ... میپردازد.