مروری بر کتاب «مهرنجون»
حماسه اهالی یک روستا در دوران دفاعمقدس
مریمالسادات موسوی
ادبیات دفاعمقدس از بخشهای مختلفی تشکیل شده که یکی از آنها «خاطرات خودنوشت» است که در میان آثار تألیفی این حوزه، مخاطبان بسیاری دارد؛ چراکه نویسنده آن از اتفاقهایی مینویسد که اشراف کامل به جزئیات آن دارد. این موضوع را میتوان در کتاب مهرنجون نوشته محمد محمودی نورآبادی دید. خاطرات خودنوشت نویسنده از روزهای کودکی، نوجوانی و جوانی این نویسنده است که در ایام دفاعمقدس سپری شده است. این اثر خاطرات نویسنده از دو عملیات کربلای 4و 5 است که شخصیتها و نقشآفرینان آن از روستای زاگرسنشین مهرنجان وارد میادین جنگ میشوند.
راوی کتاب، پسر نوجوانی است که حالوهوای روستای زادگاهش و نقش مردم آن روستا در مواجهه با پدیده جنگ را به نمایش میگذارد. با توجه به اینکه محمودی نورآبادی پیش از نگارش این خاطرات خودنوشت، چند اثر داستانی هم تالیف کرده، مهارت او در نگارش خاطرات به سبک آثار داستانی بهخوبی در کلیت اثر مشهود است. البته این اثر برگرفته از خاطرات راوی و تعدادی از رزمندگان روستای محل تولد راوی ـ مهرنجون در استان فارس ـ است. نوع روایت به گونهای است که نشان میدهد قسمتی از خاطرات این کتاب، برگرفته از یادداشتهای روزانه راوی است که در دوران دفاعمقدس نوشته بوده و بخش دیگر با مراجعه به حافظه و با یادآوری وقایع، نگارش یافته است. در خلال خاطراتی که در این کتاب گفته شده بازخوردها و نقشی که یک روستا میتواند در جنگ داشته باشد ـ آن هم روستایی که نزدیک به مناطق جنگی نبوده و کیلومترها از خط مقدم فاصله داشته ـ هم بیان شده است. روایتهای داستانگونه با حالوهوای نوجوانانه از جنگ تحمیلی و جغرافیا و فضای جبهه هم بهخوبی تصویر شده است.
همچنین نویسنده در بیان خاطرات روزهای جبهه، عملیاتها و شهادت همرزمانش، زبانی ساده و صمیمی را به کار میگیرد و برای هر بخش عنوانهایی چون فکر فرار، سفرنامه، اعزام، آغاز دلتنگی، توهین، مجنونهای دیگر، اردوگاه، نامه، وصیتنامه، دو برادر، نخستین شهدا و شلیک را انتخاب کرده است. کتاب مهرنجون نمونهای از وقایعنگاری است که توجه نویسنده به روستای محل زادگاهش باعث شده جغرافیا و موقعیت این روستا به طور کامل در متن، بیان شده باشد.
کتاب مهرنجون، شروعی ساده و صمیمی دارد؛ «مادر تاریخ دقیق تولدم را اول آذر 1350میدانست و پدر هم قبول داشت. حالا چرا در شناسنامه ششم شهریور 1349ثبت شده بود، دلایل خودش را داشت. مثلا اینکه پدر یکمرتبه تصمیم گرفت سن خواهر بزرگترم ـ صغری ـ را در شناسنامه بزرگتر کند. در اداره ثبت به او گفته بودند در آن صورت باید شناسنامه بقیه بچهها را هم یک سال بزرگتر بگیرد و پدر قبول کرده بود. به هر حال، صغری باید هر طور شده به دانشسرا میرفت و معلم میشد و پدر آرزو به دل نمیماند. این تنها دلیل مخالفتش با پیروزی انقلاب بود. بعدها برادر بزرگمان ـ عبدالرسول ـ بین شوخی و جدی میگفت: بابا انقلاب رو معطل قبولشدن دخترش کرده بود...»
د ر ادامه، خاطرات راوی از دایره زندگی خصوصی خود فراتر میرود و روستای مهرنجون و مردمان باصفایش هم بخشی از خاطرات راوی میشوند؛ آن هم در زمانی که سایه جنگ بر سر کشور گسترده شده و روستای مهرنجون هم به واسطه حضور مردان و جوانان روستا در جبههها به نوعی درگیر این رویداد بزرگ میشود. مهمترین ویژگی این اثر آن است که نقش یک روستا در جنگ را با جزئیات کامل نشان میدهد و ویژگی دیگر آن، نگاه بومی و توجه به خردهفرهنگهاست. نکته سومی که میتوان به آن اشاره کرد، نگاه به نسل نوجوان در این اثر است؛ چراکه اغلب خاطراتی که در این کتاب آورده شده خاطرات نوجوانان از دوران دفاعمقدس است؛ البته خاطرات بزرگسالان هم در این کتاب روایت شده است. در بخش «مهرنجان در جنگ به روایت تصویر»، عکسهایی از نویسنده و رزمندگان روستای مهرنجان ارائه شده و همچنین در بخش «مهرنجان در جنگ به روایت آمار» اسامی شهدای روستا، جانبازان خاص، آزادگان و رزمندگان مهرنجان ضمیمه اثر شده است. بخش «اسامی شهدای روستای مهرنجان»، نام و محل شهادت شهدا را شامل میشود. در بخش «جانبازان خاص روستای مهرنجان»، اطلاعاتی مانند نام، نوع جانبازی و محل مجروحیت افراد و در بخش «آزادگان روستای مهرنجان» هم نام، سازمانی که آزادگان در آن خدمت میکردهاند و مدت اسارت آنها، در اختیار مخاطب قرار گرفته است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «بوی میوهها و غذاهای شهر نورآباد اشتهایم را چندبرابر کرد. پیشنهاد دادم اول یک نانوایی پیدا کنیم. اما ذاکر اصرار داشت که باید تا بازار تعطیل نشده، جعل رونوشت شناسنامهها را یکسره کنیم تا صبح فردا لنگ نمانیم. پیشنهادش مقبول افتاد. به اتفاق رفتیم تا در عکاسی فارس، کار را تمام کنیم. عکاسی درست نبش یک پاساژ سرپوشیده واقع شده بود. قبل از همه، نعمت از رونوشت دستکاریشدهاش رونوشت دیگری گرفت...».
در مجموع، کتاب حاضر، روایتی است درباره زندگی و خاطرات رزمندگان دوران دفاعمقدس که از زبان راوی که خود نویسنده است روایت شده و در آن محمد محمودی نورآبادی کوشیده سیمای واقعی مردمان آن دوران را بهخوبی برای مخاطبان بهخصوص نسل جوان بازگو کند. همچنین این کتاب خاطرات خودنوشت رزمنده بسیجی و نمونهای از عزم و روایتی از خیزش نسل نوخاسته انقلاب اسلامی برای دفاع از میهن اسلامی است که از جان خود گذشتند تا انقلاب و سرزمین اسلامی ایران همچنان پویا و زنده و سرافراز بماند. کتاب مهرنجون نوشته محمد محمودی نورآبادی در 336صفحه و شمارگان 1250نسخه از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.