مارک خدا
بسیار میشود که مردم، عملی را که میکنند و یا میخواهند آغاز آن کنند، عمل خود را با نام عزیزی و یا بزرگی آغاز میکنند تا بدین وسیله مبارک و پر اثر شود و نیز آبرویی و احترامی بهخود بگیرد یا حداقل باعث شود که هر وقت نام آن عمل و یا یاد آن به میان میآید، به یاد آن عزیز نیز بیفتند. عین این منظور را در نامگذاریها رعایت میکنند؛ مثلا میشود که مولودی که برایشان متولد میشود یا خانه و یا مؤسسهای که بنا میکنند، به نام محبوبی و یا عظیمی نام میگذارند تا آن نام با بقای آن مولود و آن بنای جدید، باقی بماند و مسمای اولی به نوعی بقا یابد و تا مسمای دومی باقی است باقی بماند، مثل کسی که فرزندش را به نام پدرش نام میگذارد تا همواره نامش بر سر زبانها بماند و فراموش نشود. این معنا در کلام خدای تعالی نیز جریان یافته، خدای تعالی کلام خود را به نام خود که عزیزترین نام است آغاز کرده تا آنچه در کلامش هست مارک او را داشته باشد و مرتبط با نام او باشد و نیز ادبی باشد تا بندگان خود را به آن ادب، مؤدب کند و بیاموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهایش این ادب را رعایت کرده، آن را با نام وی آغاز کرده، مارک وی را به آن بزند تا عملش خدایی شده، صفات اعمال خدا را داشته باشد و مقصود اصلی از آن اعمال، خدا و رضای او باشد و در نتیجه باطل و هالک و ناقص و ناتمام نماند، چون به نام خدایی آغاز شده که هلاک و بطلان در او راه ندارد.
پ.ن: برگرفته از تفسیر المیزان