تهرانِ پر از افتخار
محمدامین توکلیزاده-معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران
مردم ما اکنون یک محاصره سخت را در حوزه افکارعمومی تجربه میکنند و کمتر کشوری تجربه این جنگ دشوار را دارد. اکنون بیش از 200تلویزیون فارسیزبان علیه ما راهاندازی شده و شبانهروز در حال تهیه محتوا هستند که عمدتا علیه هویت ملی ماست. ایران هویت واحد ولی متکثری دارد که از جمع اقوام و ادیان مختلف شکل گرفته است. اتفاقا چیزی که ایران را ایران میکند یعنی هویت ملی ما؛ چیزی که ایرانیبودن را معنا میبخشد، یعنی هویت دینی ما و چیزی که مردم ما را در مدارج بالا قرار میدهد، یعنی هویت انقلابی ما هدف قرار گرفته است. حتی در نازلترین سطح آن -که بروندادهای خیابانی است- به پرچم ایران جسارت میشود یا در اجتماعهای خارجی که به نام ایران برگزار میشود پرچمهای مختلف با نگاه تجزیهطلبانه غلبه دارد. در این میان 2 داشته بزرگ، ایران را حفظ کرده است. یکی هویت ملی که باعث میشود اقوام ما احساس جدا بودن نکنند و خودشان را کنار هم بدانند و دیگری هویت اسلامی. براساس اینها برخاستهای به نام سبک زندگی ایرانی اسلامی بهوجود آمده است که مردم ما براساس آن زیست کردهاند. اختلاف سیاسی و تفاوت قومی یا دینی تجربه جدیدی در ایران نیست. قرنهاست که ما این تنوع و تکثر را داریم، چون آداب و فرهنگی داریم که تکمیلکننده هم هستند و فرهنگ ما توانسته است همه سلایق را بپذیرد و با آن مخالفت نکند. همه، بنیاد خانواده را بهعنوان محور اساسی قبول دارند و به رسومات نیک ما پایبند هستند. اینها باعث میشود که انسان در فرهنگ ایرانی تحمل مخالف را داشته باشد و زیست با وجود تنوع قومی و سلیقهای را تحمل کند.
این آشفتگی را که شاهد هستیم میشود از نگاه اجتماعی دید و به معنی فروریختگی لایههای اجتماعی تفسیر کرد. یا از زاویه آسیبهای اجتماعی دید و بهعنوان عبور از بحران بعضی آسیبها تفسیر کرد. از نگاه مشکلات اقتصادی یا صرفا سیاسی نیز میشود به این اعتراضات نگاه کرد. هیچکدام از این تفسیرها غلط نیستند ولی پیشرانهایی دارند که غیرقابل انکارند و باعث شده است که بیش از 40روز ادامه داشته باشد. اگر پیشران را نشناسیم گرفتار تحلیل درست، اما غیرجامع میشویم. یعنی اگر فقط از یک منظر اقتصادی، فرهنگی، سیاسی یا حتی امنیتی بخواهیم همه آشفتگیها را تحلیل کنیم به نقطه مطلوبی نمیرسیم. باید توصیف را کامل و جامع کنیم و پیشرانها را شناسایی کنیم. شکافها و تشدید آسیبها یکروزه ایجاد نمیشوند و در کشورهای همسایه ما و چه بسا در کشورهای غربی هم وجود دارد، مانند آسیبهای اجتماعی.
مدیریت شهری این دوره از ابتدا 2 محور را در دستور کار خود قرار داده بود؛ یکی هویت و دیگری سبک زندگی که باید ماموریت خودمان را در این زمینه انجام دهیم. در این دو زمینه داشتههای زیادی داریم و باید این دو را از دیدگاه داشتههایمان در ابعاد فردی خانوادگی و اجتماعی نگاه کنیم و ببینیم چه ظرفیتهای خوبی در زمینه زندگی ایرانی و اسلامی داریم. در خیلی از کشورها موضوع دستگاههای فرهنگی و اجتماعی و نهادهای متولی این است که از هویت خودشان در مقابل امواج مخرب صیانت کنند و سبک زندگی مبتنی بر ارزشهای خودشان را رقم بزنند. ما سبک زندگی را ایجاد نمیکنیم. سبک زندگی وجود دارد و ما آن را برجستهسازی میکنیم و به چیزی که در خردهفرهنگ مطلوب است و کاربرد بیشتری دارد کمک کنیم تا بهتر دیده و گسترده شود.
در میان پیشرانها، آنچه بیشتر از همه تأثیر دارد، رسانه است که میتواند جامعه را دگرگون کند. اقتصاد، فرهنگ و... هم تأثیر و افق و چشمانداز خود را دارد، اما اهمیت رسانه در زمان ما قابل مقایسه با گذشته نیست و پیشران اصلی تحولات اجتماعی ماست. مردم ما تحت چه اتمسفر رسانهای زندگی میکنند؟ دریافتهایشان از کجاست و چه وضعیت رسانهای بر افکار عمومی حاکم است؟
شهرک اکباتان هم مانند دیگر شهرکهای کشور یک الگوی زیست دارد. اجتماعی است که به جای رشد افقی رشد عمودی داشته است. آپارتماننشینی و شهرکنشینی هم مخصوص کشور ما نیست. شاید الگوهای شهرنشینی بهتری وجود داشته باشد که ما دچار این سبک زندگی نشویم، اما در تهران و در این سبک زندگی هم محصولات خوبی داریم و میبینیم که همین شهر بزرگ پر از آسمانخراش، 30هزار شهید داده است. اینطور نیست که بگوییم این موضوع مانع نخبگان میشود زیرا بسیاری از نخبگان ما از علما تا شاعران در همین آپارتمانها و شهرکها زندگی کردهاند. شهر تهران پر از افتخاراتی است که در همین شهر زیست کردهاند.