
تنش نه؛ بحران

باور داشته باشیم یا نه، خطر بیآبی در ایران از حد یک هشدار گذشته و به واقعیتی تبدیل شده است که هر لحظه بخشی از پیامدهای وحشتناک آن در خبرها منتشر میشود و آنطور که کارشناسان میگویند، فقط ۲۰سال تا رسیدن به مرزهای فقر آبی فاصله داریم. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد سرانه آب در ایران در افق۱۴۲۰ با فرض ۱۰۶میلیون نفر جمعیت، به ۹۷۶مترمکعب خواهد رسید و این یعنی آب جیرهبندی خواهد شد و دیگر نمیتوانیم با باز کردن شیر آب، یک لیوان آب سالم بنوشیم یا روستاهایی که به منابع آب لولهکشی دسترسی ندارند، باید ساعتهای بیشتر و مسافتهای طولانیتری را برای آوردن آب به خانههایشان طی کنند. براساس استانداردهای بینالمللی وقتی سرانه آب در هر کشوری به زیر هزار مترمکعب برسد، به مفهوم بحران آبی در آن کشور است. گزارشهای مرکز ملی خشکسالی هم نشان میدهد که چشم امید دوختن به آسمان برای حل ورشکستگی آبی ایران هم کافی نیست. رئیس اتاق بازرگانی ایران گفته: «گزارش سازمان ملل نشان میدهد که اگر ایران به همین منوال جلو برود در ۲۰سال آینده تصور موجود زنده در این کشور دور از انتظار است. ایران ۱۰سال فرصت دارد که از این چالش جلوگیری کند و ما میتوانیم این بحران را مدیریت کنیم؛ مشروط به اینکه کشت زعفران به اردبیل نرود و بزرگترین کشت هندوانه به مناطق شرقی ایران منتقل نشود و ما از صادرکننده نمونه هندوانه تقدیر نکنیم.» و این یعنی کشاورزی ما برای بارندگی خیلی بیشتر از میزان فعلی انجام میشود، اما همچنان کشاورزان بیشتر از پتانسیل موجود در کشور کشت میکنند و این میتواند پیامدهای وحشتناکی را به همراه داشته باشد؛ مهاجرت، جنگ آب، غیرقابل زندگی شدن برخی شهرها و...
ضمن اینکه الان یکی از مشکلات کشور وضعیت وخیم سفره آبهای زیرزمینی است. طی سالهای گذشته دست و دلبازانه چاه عمیق حفر کردهایم و با استفاده از پمپهای آب، منابع اعماق زمین را برای کشاورزی و شرب بیرون کشیدهایم و به همین دلیل با کسری مخازن آب زیرزمینی مواجه هستیم؛ بنابراین وقتی ایران وارد بحران آبی میشود، دیگر آبی زیر زمین وجود ندارد که از آن استفاده کنیم. همانطور که میدانید برداشت آب زیرزمینی پدیده فرونشست را تشدید میکند و ممکن است یک روز همینطور که در حال راه رفتن هستیم، زیرپایمان خالی شده و به چندین متر زیرزمین سقوط کنیم یا با خالی شدن زیر خانهها، کل سرمایهمان نیست و نابود شود.
به هر حال تغییرات اقلیمی اجتنابناپذیر است، اما چیزی که میتواند کمی کارساز باشد و باید تغییر کند، رفتار ماست. اگر منابع آبی را مدیریت نکنیم و در کنار صرفهجویی، تغییر الگوی کشت نداشته باشیم، فقر ما از لحاظ منابع طبیعی بیشتر و بیشتر میشود و شاید ۲۰سال آینده برخی از مناطق کشور برای زیست مناسب نباشد و ما جایی برای زندگی در ایران نداشته باشیم.