معلوم نیست در کلاسهای مربیگری فوتبال ایران چه میگذرد که مربیان جوان بیشتر از هر چیزی، در عصبانیت استاد میشوند! این هفته جوانترین مربی لیگ برتر در آخرین دقایق یک شکست خانگی، بدجوری از کوره در رفت. مازیار زارع را قبلا در چنین موقعیتهایی دیده بودیم. او در قامت یکبازیکن، بارها به داور معترض شده بود و یکبار هم بعد از شنیدن چند شعار، با هوادارهای تیم خودی قهر کرد و تا یک قدمی ترک ورزشگاه رفت. او این هفته در لحظات پایانی جدال با پرسپولیس، از کنار زمین اخراج شد و تا میتوانست با عبارتهایی مثل «بیعرضه» به توصیف داور وسط و داور چهارم بازی پرداخت. مازیار مدام داور را به «مدیریت نداشتن» متهم میکرد اما در رفتار او نیز هیچ نشانهای از مدیریت دیده نمیشد. ملوان اتفاقا در آن دقایق، خوب بازی نمیکرد و شاید بدون این جنجالهای بزرگ میتوانست به بازی برگردد. آنها چند موقعیت خطرناک هم ساختند اما بعد از طغیان مازیار، بازی دیگر از شرایط عادیاش خارج شد. این هفته در استادیوم آزادی نیز، مهدی رحمتی از کوره در رفت و به طرف داور مسابقه هجوم برد. شرایط در آزادی بهگونهای پیش رفت که حنیف عمرانزاده با آن سوابق درخشانش در درگیری و دعوا، مشغول آرام کردن سیدمهدی رحمتی بود! نمونه این رفتارها فصل گذشته در دربی برگشت از سوی یحیی گلمحمدی نیز دیده شد. رفتارهایی که به جز آسیب زدن به تیم خودی، نتیجه دیگری به همراه نمیآورند. ظاهرا مربیان فوتبال ایران، هنوز نمیدانند که بین دوران بازی و عصر مربیگری، تفاوتهای زیادی وجود دارد. ظاهرا آنها هنوز متوجه نیستند که نباید در کنار زمین، مثل یک بازیکن جوان رفتار کنند. آیا این همه عصبانیت، واقعا لازم است؟ جالب اینکه مدیران فوتبال ایران حتی در انتخاب مربی خارجی نیز، مردان عصبانی را انتخاب میکنند و الگویی برای داخلیها نمیسازند. آن وقت یک نفر مثل ساپینتو نیز هیچ هفتهای را بدون اعتراض و جنجال پشت سر نمیگذارد. با این روند حتی اگر نتایج فنی به دوران مربیگری این افراد پایان ندهد، دیر یا زود مشکلات قلبی به سراغشان میآید و سلامتیشان را تهدید میکند! کاش این مربیان، کمی هم از فوتبال لذت ببرند. کاش شغلشان را بیشتر دوست داشته باشند و برای رقابت در فضای سالم، ارزش بیشتری قائل شوند. فشار وحشتناکی که آنها احساس میکنند، فقط کیفیت لیگ را کاهش میدهد. رفتار آنها نیز همیشه اوضاع را بدتر خواهد کرد.
قرص اعصاب لطفا!
در همینه زمینه :