طنز تارانتینویی
هنرها با هم بده بستان دارند. ایدهها و مفاهیم در مدیومهای مختلف هنری در نوسان هستند و مرزهای میانشان محو شده است. نمایش «لئوناردو...» نیز به نوعی هم به نقاشی ارجاع دارد ـ نام لئوناردو داوینچی، نقاش مشهور ـ و هم به عالم سینما مربوط است. از میان گفتههای حسین کشفیاصل درباره این ارتباطات میانرشتهای وسایر جنبههای نمایش نکات زیر را انتخاب کردهایم.
نمایشی تقدیم به کوئنتین تارانتینو
من هر کدام از کارهایم را به یک عزیزی تقدیم یا از او یاد میکنم. این یک مسئله دلی است. کوئنتین تارانتینو یکی از فیلمسازان محبوب من است. آثارش را بسیار دوست دارم. بهنظرم فیلمساز عجیب و غریبی است. او کارگردانی است که خشونت در کارهایش دیده میشود اما همراه با یک طنز بسیار عجیب. این کار در وهله اول بیشتر یک ادای دین است از عشق و علاقهام به این فیلمساز. البته یک جاهایی از کار رگههایی را از نگاه این فیلمساز میبینیم. اگر میخواستم از این پیشتر بروم، شاید باید بیشتر در متن دست میبردم و شاید زیادهگویی میکردم. اگر میخواستم نگاهم خیلی معطوف به تارانتینو باشد، شاید کمی از اصل و اساس متن و فضای رئالی که در تهران اتفاق میافتد، دور میشدم. در همین حد و اندازه برای من کافی بود. هرچند شاید برخی مخاطبان مثل شما، از این نظر احساس کمبود بکنند و بگویند میتواند بیشتر هم باشد.
طراحی صحنه کاربردی
درباره طراحی صحنه باید نکتهای را بگویم. ما در فضایی تئاتر کار میکنیم که وقتی شما در سالنی اجرا میروید و بعد از شما، اجرای دیگری در آن سالن است، باید در کوتاهترین زمان ممکن صحنه را جمع بکنید و در کوتاهترین زمان ممکن باید بچینید. سالن انتظامی که خوب است، چون در آن 2نمایش اجرا میشود. برخی سالنهای خصوصی حتی 3اجرا در یک سالن دارند. به همین دلیل در اغلب نمایشهای کشور ما (نه همه آنها)، به سمت چیدمان رفتهایم. ببینید، الان اجرای من ساعت 7است و 5دقیقه مانده به8، اجرای من تمام میشود. چیدمانی را که آن وسط وجود دارد، دستیاران من باید در عرض 5دقیقه جمع بکنند، چون ساعت 8:30 اجرای دیگری در آن سالن اتفاق میافتد. اگر محل اجرای ما یک سالن تکاجرایی بود و از طرفی اوضاع و احوال اقتصادی تئاتر این اجازه را بدهد، من این فضا را قطعاً خانهتر خواهم کرد! ولی دستوبال ما بسته است و تا یک جایی میشود پیش رفت. در این طراحی صحنه، خب خانه بهزاد یک خانه کاملاً مجردی است. در مورد آن میز 4نفره یکی از دلایلم این بود که توازنی را در دو سوی صحنه ایجاد بکنم اما تنها استفادهای که از میز میشود، در پایان نمایش این است که یکی از بازیگران پشت آن میز مینشیند. کاربردی در جای دیگری برای آن احساس نکردم، ولی چون تئاتر یک اثر پویا و زنده است، همینطور که اجرای ما جلو میرود، شاید در شبهای آینده به کشفهای جدیدی برسیم و از آن میز ناهارخوری استفاده بیشتری بشود.
یک سالن مناسب
نمایش لئوناردو... قرار بود سال1400در تماشاخانه انتظامی اجرا بشود که متأسفانه خوردیم به تعطیلات کرونا در تابستان آن سال و پرونده این کار بسته شد. 3ماه پیش که اجرای نمایش «تجربههای اخیر» در تئاترشهر تمام شد و بازخوردهای خوبی هم داشت، خیلی بابت برخورد رئیس پیشین آن مجموعه اذیت شدم. حتی آقای طاهری (رئیس جدید تئاترشهر) خیلی به اجرای ما محبت داشتند و با اینکه نخستین روز مدیریتشان مصادف با آخرین روز اجرای ما بود، به تماشای نمایش ما آمدند و پرسیدند «چرا اجرایتان را تمام کردید؟ مگر کارتان نمیفروشد؟!». گفتم بلیتهای نمایش ما از 2هفته قبل فروش رفته و تمامشده اما رئیس قبلی تئاترشهر خیلی ما را اذیت کرد. هر کاری لازم بود انجام شد که «تجربههای اخیر» انجام نشود اما آن نمایش در حد و اندازه خودش به بهترین وجه ممکن انجام شد. اصلاً کار ما قرار نبود در کارگاه نمایش اجرا بشود. قرار بود در سالن سایه اجرا برویم. هنوز خیلیها در فضای مجازی به من پیام میدهند که «نمایش تجربههای اخیر را دیگر اجرا نمیکنید؟! ما نتوانستیم نمایش را ببینیم، چون بلیت نبود!». من قطعاً دور دوم اجرای «تجربههای اخیر» را خواهم داشت. زمانش را نمیدانم، ولی خیلی دور نیست. میخواهم بگویم من برای دور دوم همان نمایش به خانه هنرمندان مراجعه کردم. دوستان به من گفتند چون آن را در یک سالن دولتی اجرا رفتم، نمیتوانم بازتولیدش را هم دوباره در یک سالن دولتی بروم. حرفشان هم منطقی و قانونی بود اما به من لطف داشتند و گفتند که مشتاقیم شما کار جدید به این سالن بیاورید. همانجا گفتم چی بهتر از نمایش لئوناردو داوودنژاد که پارسال هم قرار بود در همین سالن اجرا بشود و اتفاق نیفتاد. ضمن اینکه دوست داشتم به اندازه وسع خودمان، کمی حال مردم را شاد و خوبتر بکنیم. سالن انتظامی هم سالن خیلی گرمی است و من آن را دوست دارم. بسیار هم به فضای کار من کمککننده بود. با توجه به طراحی صحنهای که من دارم، از تمام درهای ورودی و خروجی هم بهعنوان اتاقهای خانه بهزاد استفاده کردهام. اینجا سالنی است که حال من با آن خوب است.