مروری کوتاه بر خاطرات مشترک میان رزمندگان
ماجرای غذای وحدت در جبهه
شهره کیانوشراد _ روزنامهنگار
زندگی در جبهه و در سنگرهای خاکی و بتنی که حکم خانه را داشت، تحمل گرمای طاقتفرسای جنوب کشور و درگیر شدن با حشرات موذی و... خاطرات بسیاری را برای رزمندگان به یادگار گذاشته است. سیدمهدی فهیمی بخشی از خاطرات آنروزها را با عنوان آداب و رسوم سالهای جنگ در کتاب «فرهنگ جبهه» مکتوب کرده است. این کتاب برگزیده نخستین دوره انتخاب پژوهشهای کشوری در سال 1375است و بهعنوان پژوهش برتر در حوزه فرهنگی، اجتماعی، خواننده را با شعارها، رجزها، یادگار نوشتهها، کلمات قصار، شوخ طبعیها، بازیها، اوقات فراغت و... که در جبههها و میان رزمندگان مرسوم بود، آشنا میکند. «فرهنگ جبهه» توسط انتشارات سروش در 2جلد چاپ شده و شامل آداب و رسوم، امور اجتماعی، امور عبادی، امور دفاعی و... در جبهههاست که با تحقیق و پژوهش از رزمندگان 50گردان و 21یگان شهرستان و استان تهران جمعآوری شده است. بخشهایی از جلد دوم این کتاب را با هم مرور میکنیم.
تهیه غذا، پخت و توزیع آن در جبهه نیاز به شخصی داشت که با نظم و ترتیب بتواند این کار را به نحو احسن و بهموقع انجام دهد. این افراد میان رزمندگان به «شهردار وقت یا خادم الحسین» معروف بودند. آنها بهمدت 24ساعت همه وظایف تقسیم و توزیع غذا را انجام میدادند و تا شیفت بعدی شهردار، مسئولیت را برعهده میگرفتند.
غذای وحدت
غذا بهصورت جمعی خورده میشد. دلگیری و به گوشهای رفتن برای غذا خوردن تقریبا امری غیرعملی بود. اگر هم گاهی چنین اتفاق میافتاد، آنوقت بود که همرزمان در تدارک بساط غذای وحدت به نشانه همبستگی با هم همراه میشدند. حتی گاهی و در شرایطی که آرامش در جبههها حاکم میشد، گردانهای مشترک هم سفره میشدند و برای خوردن وعدههای غذایی خود در کنار همدیگر سفرههای عریض و طویلی پهن میکردند. این سفرهها به «غذای وحدت» معروف بود. پرهیز از اسراف، ویژگی مهم در آداب غذاخوردن بود. اغلب غذاها بهصورت کنسرو شده مصرف میشد که بخش بسیاری از آنها با کمکهای مردمی به جبههها ارسال شده بود.
واویلای آب
تامین آب مورد نیاز رزمندگان برای آشامیدن، استحمام و شستوشوی لباس و وسایلی مانند ظرف و ظروف یکی از موارد مهم در جبههها بود که در مناطق عملیاتی غرب و جنوب کشور به صعبالعبور بودن جبههها و دسترسی به رزمندگان مربوط میشد. اما بهطور کلی دسترسی به آب در خطوط مقدم جبهه سختیهای بیشتری داشت. گاهی پیش میآمد که رزمندگان برای دسترسی به آب، مجبور بودند مسیری طولانی را تا پشت خطوط مقدم طی کنند. گاهی هم در مناطق سردسیر، برای تامین آب مورد نیاز شست و شو مجبور بودند از آب حاصل از انباشتن برف یا از آب جمع شده در چالهها استفاده کنند. در گردانها و پادگانها، محلی برای نصب دوش تعبیه شده بود. حمامها غالبا بهعلت کمبود سوخت و آب از اذان صبح تا یکی دو ساعت بعد از آن دایر بود و در مابقی ساعات شبانهروز تعطیل میشد. رودخانهها و چشمهها هم بستر مناسبی برای شنا و حمام کردن به شمار میرفت. همه اینها فقط در شرایطی انجام میشد که از حمله و انجام عملیات جنگی در جبهه خبری نبود.
شکار حشرات با شیشه مربا
خوزستان خصوصا در فصل گرما و در مناطقی چون کرخه، شمال اندیمشک و... پرمیشد از جانوران و حشرات موذی. عقرب و رتیل از حشراتی بودند که درصورت گزیدن خطرات جانی را برای رزمندگان بهدنبال داشتند. رتیلها معمولا روی سقف راه میرفتند و شیشههای خالی مربا بهترین وسیله برای شکار آنها و خلاص شدن از شر گزیدن به شمار میرفت. حشراتی مانند سوسک، مگس، پشه، ملخ، کرم، کرم شبتاب، زنبور و... مزاحمهای فصلی در جبههها بودند. پشهها بهخصوص هنگام حفر کانال هجوم میآوردند و در گرمای 50درجه جنوب، چند دقیقه خواب آرام را هم از رزمندگان میگرفتند. آنها مهمانان همیشگی در مناطقی مانند جزیره مجنون و فاو بودند و بهخصوص هنگام مجروح شدن رزمندگان آسیب بیشتری به زخم و جراحت میرساندند بهطوری که وقتی مجروحان را به پشت جبهه منتقل میکردند، بدن آنها توسط این حشرات موذی خالکوبی شدهبود.
رفاقت و تقسیم سوغاتیها
اما در میان همه این سختیها، رزمندگان اوقات خوشی هم از بودن در کنار هم سپری میکردند. سبقت رانندگان در سوار کردن پیادهها یکی از آنها بود. گاهی پیش میآمد که 2 خودرو همزمان جلوی پای رزمندگان پیاده توقف میکرد و رانندگان به شوخی به هم میگفتند: «هول نشو! به دوتامون میرسه!». منظور آنها ثواب صلوات و دعایی بود که در ازای سوار کردن رزمندگان نصیبشان میشد.
رزمندگانی که به مرخصی میرفتند با دست پر به جبهه برمیگشتند. خانواده و دوستان اغلب آنها را با سوغاتیهای زیادی شامل مانند خشکبار و تنقلات، مربا، کنسرو، خوراکیهای سنتی و.. راهی جبهه میکردند. تقسیم سوغاتیها با همسنگریها از اوقات خوش میان رزمندگان بود.