زاده پاییزم و عاشق پادشاه فصلها
با حجت اشرفزاده؛ خوانندهای کهزاده پاییز است و یکی از ماندگارترین قطعات پاییزی را خوانده
زاده پاییز است و کودکیهایش با زندگی در کنار خانوادهای اهل شعر و ادبیات، رنگ و بوی هنر داشته، گوشاش با صدای پدربزرگ به شنیدن آواز عادت کرده و در خاطراتش، کوچهباغهای پوشیده از برگهای پاییزی نیشابور به قابهایی ماندگار تبدیل شدهاند. حجت اشرفزاده، خوانندهای که حالا دیگر بسیار محبوب و شناختهشده است، مسیر حرفهای خود را در دنیای موسیقی بسیار حسابشده و دقیق طی کرده، از آموزشهای استادانی همچون محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان بهرهبرده و بالاخره با قطعه «ماه و ماهی»، به شهرت و محبوبیتی باورنکردنی دست پیدا کرد. اما بهانه گفتوگوی ما با او یک ترانه پاییزی است که با صدای او محبوب شده، همان ترانهای که میگوید: «خشخش... صدای پای خزان است، یک نفر/ در را به روی حضرت پاییز وا کند.» حجت اشرفزاده از ماجرای خواندن این قطعه، علاقهاش به فصل پاییز و خاطراتش از پاییزهای کودکی میگوید.
حتما بهتر از ما میدانید که یکی از ماندگارترین قطعههای پاییزی موسیقی ایران را شما با شعری دلنواز از علیرضا بدیع خواندهاید؛ قطعهای که هنوز هم ورد زبان خیلیهاست. قبل از هر چیزی بگویید که خواندن قطعه «پاییز عاشق است» چطور به شما پیشنهاد شد؟
این قطعه از آلبوم «ماه و ماهی» است. من از کودکی با علیرضا بدیع دوستی و زندگی کردهام. شناخت مشترکی از حال و هوا و کوچهباغهای نیشابور و تجربههای به یادماندنی از باغ خیام، مقبره عطار و آن فضای پر از عطر گلهای شمعدانی داریم. پاییزهای دلانگیز نیشابور از کودکی در خاطره ما ثبت شده است. حال و هوای پاییزهای نیشابور واقعا خاطرهانگیز بود. قطعه «پاییز عاشق است» ابتدا خارج از آلبوم بهصورت تکی منتشر شده بود و بعد هم به پیشنهاد من، آلبوم ماه و ماهی با همراهی امیر و آرش بیات ساخته شد. تجربه همزیستی با این دوستان و فضای پاییزی شهر نیشابور، در سرودن این شعر و شکل گرفتن این قطعه بسیار تأثیرگذار بوده است. شعر این اثر، غزل شاخصی از علیرضا بدیع است و موسیقی، تنظیم و حس و حال همه آلبوم دور از این فضای شاعرانه پاییزی نبوده است.
اینکه قطعهای نزد حافظه موسیقایی مردم جا بیفتد اتفاق سادهای نیست و غالبا با محاسبات هنرمندان و... نسبتی ندارد. با وجود این بهنظر خودتان چرا این قطعه با استقبال قابلتوجه مخاطبان مواجه شد؟
شاید باید از همان شعار ساده تکراری استفاده کنم و بگویم: آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. این بهترین توضیح برای توجه مردم به این قطعه و استقبالشان از آن است. من و همکارانم همیشه آن کاری را برای مردم سروده، ساخته و خواندهایم که خودمان آن را زندگی کردهایم. وقتی آنچه را زندگی میکنی به پرده شعر، هنر، ترانه و موسیقی و آواز میکشی و آنچه میسازی به ساختار وجودی خودت نزدیک است، مردم هم با آن احساس همذاتپنداری میکنند. مردم چنین اثری را بیشتر دوست دارند و بیشتر با آن خاطره میسازند. بهنظرم این طبیعت و ماهیت آثار هنری از این دست است که از دل برآمدهاند و به همین دلیل بر دلها نشسته و ماندگار شدهاند و مدام توسط مردم و مخاطبان بازتکرار میشوند.
به موضوع اصلی گفتوگویمان برسیم؛ پاییز هزاررنگ و پادشاه فصلها. فصل پاییز برای شما چه حس و حالی دارد؟
من خودم متولد پاییزم و این موضوع قطعا در علاقهام به این فصل بیتأثیر نبوده و نیست. در قطعه دیگری با شعری از روزبه بمانی به نام «برف آمد» که با آهنگسازی علیرضا افکاری و صدای من منتشر شده، یک بیت دوستداشتنی وجود دارد که میگوید: «تمام طول آذرماه تو را طی میکنم با آه/ فقط پاییز میفهمد غم یک مرد تنها را». این بیت را بسیار دوست دارم. جالب این است که من متولد 12آذر هستم و تولد روزبه بمانی هم یکی،دوروز با این تاریخ فاصله دارد. پاییز یا به قول مهدی اخوانثالث، پادشاه فصلها، فصل موردعلاقه من بین همه فصلهاست. من در این فصلزاده شدم و هزاررنگ بودن و حالوهوای پاییز را بسیار دوست دارم.
چه خاطرهای از پاییزهای کودکی در ذهنتان ماندگار شده؟
برای همه بچههای نسل من، نماد پاییز همان اول مهر و شروع مدرسههاست. آن هم با حس و حال آن سالها که امکانات به شکل امروزی برای بچهها وجود نداشت. ما هر روز باید مسیرهایی را پیاده میرفتیم و روی برگهای ریخته شده در کوچهها قدم میزدیم. صدای خشخش برگها زیر پاهایمان لذتبخش بود. در پاییز مدرسه با شوق فراوان بازگشایی میشد و بیشتر خاطرات نسل ما از پاییزهای کودکی مربوط به همین حال و هواست. اینها خاطراتی است که در ذهنم باقی مانده و حک شده است.
کدام آثار پاییزی موسیقی برایتان محبوب است و در ذهنتان ماندگار شده است؟
به یاد دارم در گذشته آثار محبوبی در پاییز منتشر میشد؛ مثلا آثاری از ساختههای استاد پرویز مشکاتیان. البته امکانات مثل امروز نبود که هر روز قطعات موسیقی منتشر شوند. فضای مجازی وجود نداشت که بتوانی به راحتی موسیقی موردعلاقهات را پیدا کنی و در اختیار داشته باشی. باید منتظر میماندی تا فصلها بگذرند، آلبومهای تازه به بازار بیایند و بتوانی آنها را تهیه کنی. در آلبومهای آن دوره استاد پرویز مشکاتیان، قطعهای به نام خزان وجود داشت که آن را بسیار دوست میداشتم. آثاری که هر سال از استاد محمدرضا شجریان منتشر میشد، آلبومهای ماندگاری مانند دستان، بیداد و جان عشاق، خاطرات کودکی و نوجوانی مرا شکل دادهاند. مخصوصا که بسیاری از این آلبومها در پاییز هر سال منتشر میشدند. آن زمان باید خیلی صبوری میکردیم تا یک آلبوم موسیقی خوب عرضه شود، آن را بشنویم و با آن خاطره بسازیم. الان اوضاع خیلی عوض شده، در هر تلفن همراهی در هر ساعت، تعداد زیادی قطعه موسیقی جدید قابلدسترس است. چیزی که تکنولوژی به ارمغان آورده، سهلالوصول بودن آثار است. اما در گذشته حال و هوای صبوری برای رسیدن یک آلبوم تازه، با عشق و مزمزه کردن لذت شنیدن اثر همراه بود؛ اثری که به جان و دل مینشست و خاطره میشد.
صدای گرم شما با قطعه «پاییز عاشق است» به خاطره جمعی مردم از عاشقانگی پاییز گره خورده و ماندگار شده. نظرتان در اینباره چیست؟
خیلی از این اتفاق خوشحالم. برای هر هنرمند، خواننده، شاعر یا نویسندهای مهم است که حتی اگر صدها اثر از او منتشر شده، یک کتاب، یک غزل، یک آهنگ یا یک نقاشی از میان آثارش در دل مردم جا باز کند. این اقبال بزرگی برای هنرمند است که مردم اثرش را انتخاب کردهاند، پسندیدهاند و میشنوند، یک اتفاق کوچک و دمدستی محسوب نمیشود. این آرزوی هر هنرمندی است. وقتی میبینم مردم برخی از آثارم را زمزمه میکنند و در سنین مختلف، از کوچک و بزرگ به آنها توجه نشان میدهند، برایم شبیه به گرفتن بهترین جایزه آسمانی است. هر هنرمندی از اینکه مردم اثرش را پذیرفتهاند، میشنوند و زمزمه میکنند بسیار خوشحال میشود و من هم همین احساس را دارم.
اشاره کردید که در گذشته، پاییزها موعد انتشار آلبومهای بزرگان موسیقی ایران در ژانرهای مختلف بوده است؛ اتفاقی که البته شاید الان چندان رایج نباشد. با این حال پاییز امسال منتظر چه اثری از شما میتوانیم باشیم؟
آلبوم تازه من تا پایان سال منتشر خواهد شد. این آلبوم 3بار جمع شده اما هر بار تعدادی از قطعات را تغییر دادهایم. سالها از انتشار آلبوم ماه و ماهی میگذرد و من همچنان مشغول کار روی آلبوم جدید هستم. نزدیک به 50قطعه آماده کردهام اما انتخاب 10 یا 12 قطعه از بین آنها هنوز به مرحله نهایی نرسیده است. برای انتشار آلبوم جدید با سختگیری جلو رفتهام چون ماه و ماهی کارم را سخت کرده است.
چرا معتقدید که آن آلبوم کار شما را برای بعد از این سخت کرده است؟
محبوبیت آن آلبوم توقعات مخاطبان را بالا برد و طبیعی است که انتشار آلبوم بعدی کار سختی خواهد بود.
این سختیهایی که درباره انتشار آلبوم میگویید، باعث شده تا خیلی از خوانندگان ما برای اینکه در حافظه صوتی مخاطبان موسیقی ماندگار باشند و حضور داشته باشند، به تکآهنگ روی بیاورند. شما هم سراغ تکآهنگها رفتهاید؟
بله، همینطور است. من هم تعدادی تکآهنگ آماده دارم که بهمرور و بهزودی منتشر خواهند شد و بهدست علاقهمندان خواهند رسید.
کنسرت هم خواهید داشت؟
بله، با شروع دور جدید کنسرتها، من هم اجراهایی برگزار خواهم کرد.
حرفی مانده که بخواهید درباره پاییز بگویید؟
فکر میکنم بهتر است همان بیت آشنا را بگویم که «پاییز میرسد که مرا مبتلا کند / با رنگهای تازه مرا آشنا کند.» در آخر هم باید بگویم: «خشخش... صدای پای خزان است، یک نفر / در را به روی حضرت پاییز وا کند.»