• دو شنبه 31 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 12 ذی القعده 1445
  • 2024 May 20
دو شنبه 28 شهریور 1401
کد مطلب : 171958
+
-

چالش‌های حکمرانی محلی در ایران

یادداشت
چالش‌های حکمرانی محلی در ایران

راضیه رضابیگی‌ثانی*

 در قرن بیست‌و‌یکم و در خلال پارادایم‌های نوین نگرش به شهر، محله به‌عنوان واحد اصلی اداره شهر تلقی شده و الگوی مشارکت مستقیم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شهروندان در اداره امور مطرح شده است. در بستر این تغییر نگرش به اداره شهر، مفهوم «حکمرانی محلی» شکل گرفته است. حکمرانی محلی به معنای تقویت نقش نهادهای جامعه مدنی ازجمله شوراها و انجمن‎های محلی در تمرکززدایی از مدیریت کشور و نهادینه کردن دمکراسی محلی و تحقق حقوق شهروندی بوده و به‌عنوان الگویی مؤثر و کارآمد برای جلب مشارکت قانونی و نظارت مردم در اداره شهر و تأمین نیازهای شهروندان شناخته شده است. حکمرانی محلی از طریق تقویت نقش مردم در اداره امور شهر، به تقویت نهادهای جامعه مدنی و اصلاح ساختار مدیریت شهری با مشارکت مردم منجر می‌شود.
نگاهی به سابقه تشکیل نخستین نهاد مدنی در ایران نشان می‌دهد که تشکیل انجمن بلدیه در ابتدای سده پیشین و در پی آن انقلاب مشروطه و قانون اساسی برآمده از آن را می‎توان نخستین گام‌های حرکت به سمت حکمرانی محلی دانست. تشکیل انجمن‌های ایالتی- ولایتی و انجمن بلدیه که بر عملکرد شهرداری‌ها نظارت داشتند، در زمان خود اقدامی بسیار پیشرو تلقی شده و نمادی از حکمرانی محلی به شمار می‌رفت. پس از انقلاب اسلامی نیز حکمرانی محلی در ایران در قالب تشکیل شوراهای اسلامی شهر، روستا، بخش، شهرستان، استان و شورای‌عالی استان ادامه یافت. امروزه شوراهای اسلامی شهر به‌عنوان رکن تصمیم‌گیری، بستری برای تحقق حکمرانی محلی مردم و اداره امور شهرها توسط نمایندگان منتخب مردم هستند و الگوی بارزی از تمرکززدایی اداری در نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شوند. به‌رغم تلاش‌های به عمل آمده در طول یکصد سال گذشته به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی و گام‌های خوبی که تاکنون برداشته‌شده، با این‌حال هنوز به این پیش‌نیاز اساسی در برنامه‌های توسعه کشور و مدیریت شهری پاسخ داده نشده است و همچنان در مدیریت و برنامه‌های توسعه کشور، حکمرانی محلی و پاسخگویی به مطالبات مردمی همواره به‌عنوان یکی از چالش‌های اصلی مدیریت شهری مطرح شده است.
حکمرانی محلی به‌معنای اداره خردمندانه شهر در سطوح محلی و توسط دخیلان و شکل‌گیری قدرت از پایین به بالاست. در این بین باید لایه‌های مختلفی برای اداره شهر ایجاد و مشارکت از سطوح ابتدایی تا بالاترین سطوح و حد اعلای آن مورد توجه واقع شود. مشارکت از پایین‌ترین لایه‌های آن که شامل اطلاع‌رسانی، نیازسنجی و نظرسنجی از شهروندان است تا تنفیذ اختیارات به نهادهای محلی را دربرمی‌گیرد. اگر با این چارچوب نظری به موضوع مشارکت در ایران بنگریم، با این مسئله مواجه می‌شویم که قوانین بالادستی همچون قانون تشکیلات و انتخابات شوراها نتوانسته‌اند جایگاه در خور و متناسبی را برای شوراها و به‌تبع آن برای شورایاری‌ها ایجاد کنند. نهادهای محلی در نظام سیاستگذاری ایران عموماً از جایگاه مناسبی برخوردار نبوده و در سطح پایینی از مشارکت نقش داشته‌اند. این جایگاه تضعیف شده سبب شده تا حتی در صورت تفویض اختیارات به شوراها آنها ظرفیت و توان کافی برای مشارکت واقعی را نداشته باشند. قدرت اندک شوراهای شهر   درحالی است‌که باید پاسخگوی تمامی مسائل شهری باشند .
 در چنین فضایی است که فعالیت شورایاری در بی‎خبری و گمنامی در محلات آغاز شده و حضورشان به سمت عادی شدن پیش رفته و دیگر انگیزه‌ای در میان مردم برای مشارکت در امور ایجاد نمی‌شود.
آسیب‌های مطرح شده نشان می‎دهد که عملکرد و اثربخشی نهادهای جامعه مدنی به‌دلیل ضعف‌های موجود در ساختار تشکیلاتی و چارچوب نامناسب وظایف تعریف شده برای این نهادها در مقیاس محلی در سال‎های اخیر از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نبوده و نیازمند بازنگری جدی در نحوه مدیریت و عملکرد آنهاست. از آنجایی که نقش شوراها و شورایاری‌ها در زمینه درگیرسازی شهروندان در امور محلی بسیار حائز اهمیت بوده و بسترساز حرکت از سمت نظام متمرکز مدیریت شهری به سمت حکمرانی محلی و خروج شهروندان از انفعال در برابر مسائل شهر و به‌ویژه محله و دستیابی به یک نظام برنامه‎ریزی محلی کارآمد است؛ بنابراین تقویت هویت‌های محله‌ای و بهره‌مندی از مشارکت نهادهای جامعه مدنی و اجتماع‌محور نیازمند بازتعریف ساختار مشارکت، تغییر رویکرد، بهره‎مندی از روش‌های نوین، تغییر نگرش و تقویت مهارت‎ها و توانمندی‎های مسئولان امر برای پذیرش مشارکت است.
یکی از راهکارهایی که می‌توان در شرایط کنونی برای تقویت حکمرانی محلی در ایران از آن بهره گرفت، تقویت رویکرد تسهیلگری برای مشارکت مردم در اداره امور است. تسهیلگران با برخورداری از دانش بومی و تخصصی در کنار مردم قرار می‌گیرند و با آموزش و آگاه‌سازی سطح آگاهی مردم را نسبت به مسائل شهری ارتقا می‌بخشند.
راهکار دیگر برای ارتقای حکمرانی محلی، بهره‎گیری از ابزارهای نوین و روش‌های هوشمند جهت اطلاع‌رسانی شفاف و جلب مشارکت مستقیم شهروندان در امور محلی است. امروزه استفاده از اپلیکیشن‌های شهروندی امکان مشارکت مستقیم شهروندان را در موضوعات گوناگون شهری ازجمله نیازسنجی، نگهداشت شهر، نظارت بر پروژه‎ها، تامین مالی جمعی و... فراهم کرده است. اپلیکیشن‌های شهروندی با ایجاد امکان اطلاع‌رسانی شفاف به شهروندان، آنها را در موضوعات محلی درگیر می‌کنند. این شکل از درگیرسازی بدون واسطه شهروندان، گام نخست و بستر اولیه شکل‌گیری مشارکت واقعی و فعالانه است. اطلاع‌رسانی شفاف سبب اصلاح الگوی ذهنی شهروندان و ارتقای سطح اعتماد آنها به مدیریت شهری شده و در بلندمدت به ارتقای حس تعلق به شهر و محله، افزایش کیفیت زندگی شهری و افزایش رضایتمندی شهروندان منجر می‌شود.

* معاون سیاستگذاری شهری مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران

این خبر را به اشتراک بگذارید