• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
پنج شنبه 17 شهریور 1401
کد مطلب : 170956
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xGq8z
+
-

چطور بودجه خانواده را به سر ماه و سال برسانیم

سلام بر مدیریت خرج و برج

سلام بر مدیریت خرج و برج

سیدمحمد سادات اخوی

چند روز پیش بود که یک نفر توییت کرده بود به‌نظر شما، هزینه یک خانوار 4نفره که 2 فرزند مدرسه‌ای دارند و مستأجرند و...، در تهران چقدر است؟ رقم‌هایی که هم خود نویسنده و هم دیگران اشاره کرده بودند خیلی جالب و البته ترساننده بود؛ رقم‌هایی که از 15میلیون شروع می‌شد و حتی برخی آن را به 50، 40 میلیون هم رسانده بودند. به هر حال، با وجود مشکلات اقتصادی و تورم و درآمدهایی که پابه‌پای این تورم نمی‌توانند راه بیایند، نخستین دغدغه خانواده‌ها، خرج و برج و رساندن آن به سر ماه و... است. آیا در این زمینه ما هم می‌توانیم کارهایی بکنیم تا هزینه‌ها را بهتر مدیریت کنیم یا همه‌‌چیز را همان تورم و گرانی‌ها و مشکلات مدیریت می‌کنند؟ به‌نظر ما تا حدودی شدنی است و راهنمای این هفته به همین نکته‌ها می‌پردازد.

1 اولین نکته و مهم‌ترین نکته در حوزه مدیریت خرج و برج خانواده، بحث گزارش‌نویسی است. عجیب است که نه‌تنها در حوزه اقتصاد خانوار که حتی در بیشتر کسب‌وکارها هم، افراد علاقه‌ای به ثبت هزینه‌ها ندارند. ثبت هزینه یعنی مشخص کنید مبلغی که دارید خرج می‌کنید، قرار است در چه مسیری باشد و آیا لازم است یا نه؛ و اینکه دست آخر در زمان‌های مناسب و درنظر گرفته شده، گزارش‌های کلی هم بگیرید که بفهمید چقدر خرج کرده‌اید و چقدر برج بوده و چقدر می‌شده صرفه‌جویی بشود و... . اما چرا روی گزارش اینقدر تأکید می‌کنید؟ چون غالبا نمی‌دانیم که جریان‌های مالی خانوار از کجا می‌آیند و خرج چه چیزهایی می‌شوند. وقتی به این آگاهی برسیم، گاهی خودمان جا خواهیم خورد که چقدر هزینه‌هایی داشته‌ایم که می‌توانستیم حذف کنیم و لزومی به آنها نبوده است. اما خیلی‌ها همین کار را نمی‌کنند؛ چرا که کاری خسته‌کننده است؛ ولی به هر حال بسیار اهمیت دارد.

در حوزه امور مالی، شغلی و حرفه‌ای وجود دارد به‌نام مأمور خرید. یعنی افرادی وجود دارند که برای کسب‌وکارها و شرکت‌های مختلف، خریدهای مختلف را انجام می‌دهند. اما مأموریت آنها چه تفاوتی با ما و دیگران دارد؟ آنها معمولا از روش‌های خاصی به این منظور استفاده می‌کنند؛ یعنی می‌دانند که مثلا در حوزه شوینده‌ها، بازارها و راسته‌های اصلی کجا هستند و کدام بنکدارها ارزان‌تر حساب می‌کنند. ضمن اینکه برای یک خرید ساده، کلی لیست قیمت هم می‌گیرند و همینطوری نیست که با نخستین پیشنهاد قیمت، خرید بکنند. به‌نظر می‌رسد روش خوبی برای انجام خریدهای خانه باشد. این روزها با این روش قیمت‌گذاری روی کالاها، به‌نظر می‌رسد با کمی دقت در خرید، بتوان صرفه‌جویی‌های خوبی انجام داد. البته خیلی‌ها شاید حال و حوصله چنین کاری را نداشته باشند و تصور کنند غول تورم و گرانی و مشکلات اقتصادی به قدری قوی هست که با این چیزها حریفش نمی‌شویم. پس در این صورت باید به مرحله بعدی بروید که خیلی مهم‌تر است.

3 در اصول مدیریت اقتصادی خانوار، باید دقت داشته باشید که اهمیت با کوچک‌ترهاست. به قول معروف، می‌گویند که شما مراقب «سنت»ها باشید، «دلار»ها خودشان مراقب خودشان هستند. هزینه‌های بزرگ در زندگی، خودشان می‌آیند و خودشان را تحمیل می‌کنند و دنبال کارشان می‌روند. اما این هزینه‌های ریز هستند که نه از آنها مطلع می‌شوید و نه می‌دانید کجا هستند و دست‌آخر هم شما را حسابی زمین می‌زنند. به قول معروف، کشتی را سوراخ‌های ریز از بین می‌برند نه مشکلات بزرگ. پس بزرگ‌ترین نکته بعدی که باید مدنظر داشته باشید این است که مراقب هزینه‌های ریز خودتان باشید. با صرفه‌جویی در همین هزینه‌های کوچک، سر ماه می‌بینید که کلی صرفه‌جویی کرده‌اید؛ آن‌هم بدون هیچ زحمت اضافه و فقط با کمی جست‌وجوی بیشتر و چانه‌زنی بیشتر. شما فقط فرض کنید مثلا 10 عدد شیر بزرگ می‌خرید و هر بار می‌توانستید 3- 2هزار تومان صرفه‌جویی کنید. ببینید که سر ماه چقدر می‌توانستید صرفه‌جویی کنید و این کارها را نکردید. یادتان باشد که شیطان در جزئیات پنهان می‌شود.

4 تا می‌توانید باید فلسفه و تعهد صرفه‌جویی را در خودتان تقویت کنید. حالا شاید برخی ناراحت شوند که این چه توصیه‌ای است. شما توصیه بهتری دارید؟ نهایتا یا باید مشکلات اقتصادی حل شود یا شما بیشتر کار کنید یا شما بیشتر صرفه‌جویی کنید. واقع‌گرایانه نگاه کنیم راه دیگری وجود ندارد؛ مگر اینکه بخواهید مهاجرت کنید! حالا اگر هستید، به یکی از این راه‌ها بچسبید و دنبالش کنید. پیشنهاد ما صرفه‌جویی است. فلسفه صرفه‌جویی هم از اینجا ایجاد می‌شود که همه هزینه‌های روزمره را ضرب در 365کنید تا ببینید که در طول سال چه بلایی سرتان می‌آورد. مثلا اگر روزی یک پاکت سیگار استفاده می‌کنید، هزینه چند هزار تومانی آن را ضرب در 365کنید تا ببینید که چه فشاری به بودجه مالی خانوار می‌آورد و با این پول چه کارهایی می‌توانستید انجام بدهید. 

5 این توصیه هم توصیه‌ای است که همه در مطالب مرتبط با مدیریت اقتصاد خانوار می‌کنند؛ بودجه‌بندی. می‌دانید چرا اینقدر مهم است؟ آن را به قانون پارکینسون ربط می‌دهند. این قانون می‌گوید مثلا اگر شما برای انجام کاری یک ساعت زمان درنظر بگیرید و به ذهن‌تان فشار بیاورید، همان یک ساعت برای انجامش کفایت می‌کند. اما اگر از نظر ذهنی زمانی برایش درنظر نگیرید و بگویید که هر وقت شد تمامش می‌کنم، شاید حتی کار به ماه‌ها هم برسد. در واقع زمان و حتی بودجه و هزینه صرف شده برای کارها، به همان میزانی که در ذهن‌تان برای‌شان درنظر می‌گیرید، کش می‌آیند. اگر بودجه خانوار را معقول و کمی سخت‌گیرانه طراحی کنید، غالبا هزینه‌ها به همان اندازه کش می‌آیند و بیشتر نمی‌شوند. اما اگر چنین کاری را انجام ندهید، گاهی می‌بینید که هزینه‌ها چند برابر می‌شوند بدون اینکه خبرتان کرده باشند و این، یعنی مضاف شدن فشارهای مالی.

6 یک مثل اصفهانی هست که می‌گوید «آن‌که رودار کرد، خانه‌داری نکرد». مثل بسیاری جالبی است. حقیقت امر اینکه باید تعارف داشتن را کم‌کم کنار بگذارید؛ چرا که وقتی بودجه مالی خانوار شما تمام شود، با شما تعارفی نخواهد داشت. البته منظورمان قطع صله رحم نیست، منظورمان دقیقا تعیین تفاوت خرج با برج یا نیازهای واقعی با خواسته‌های غیرواقعی است. در واقع باید دست به نوعی اولویت‌بندی بزنیم. به قول ما روزنامه‌نگارها باید مطلب را هرم وارونه تنظیم کنیم؛ یعنی مطالب به‌ترتیب اولویت از بالا به پایین قرار بگیرند تا اگر مطالب پایین‌تر حذف شدند، مشکلی پیش نیاید. نتیجه‌اش می‌شود آنکه درصورت حذف خواسته‌های غیرواقعی خانوار، مشکلی در کلیات پیش نمی‌آید. حالا در این میانه ممکن است به‌دلیل عدم‌رودربایستی، به برخی از مهمانی‌ها و برنامه‌ها و کارها «بله» بگوییم و خودمان را به دردسر بیندازیم. واقعا چه لزومی دارد؟ مواردی که به خریدها و لوازم آرایش و مهمانی و خرید طلا و... مربوط می‌شود شاید در این حوزه قرار بگیرد.

7 خریدهای دسته‌جمعی هم از دیگر ایده‌هایی است که می‌تواند به اقتصاد خانوار کمک زیادی بکند. طبیعی است وقتی خریدها را به‌صورت خرد انجام می‌دهید، باید قیمت نهایی را پرداخت کنید. اما وقتی که اعضای فامیل یا یک خانواده بزرگ جمع شده و حجم زیادی خرید می‌کنند، تخفیف خوبی هم می‌گیرند. اساسا توجه به تخفیف‌ها می‌تواند گره‌گشای خوبی در اقتصاد خانوار باشد. این تخفیف‌ها را می‌توانید در خریدهای دسته‌جمعی، در خریدهای اینترنتی و در خریدهای خاص داشته باشید. شاید تصور کنید که چه‌کسی می‌رود این همه راه را؛ همین هزینه‌ها را ضرب در سال کنید تا ببینید چه بودجه‌هایی از اقتصاد خانوار شما می‌بلعند! نکته جالب اینکه شاید یکی از اعضای فامیل یا خانواده شما کارش بنکدار یا کار در فروشگاهی بزرگ و... باشد. کمک گرفتن از این افراد نیز می‌تواند به‌شدت راهگشا باشد؛ یعنی کالاها را با همان تخفیفات یا قیمت اولیه تحویل‌تان بدهند.

8 شاید بحث به هزینه‌های کلانی چون مسکن و رفت‌وآمد و سفر و... هم برسد. البته پیشنهاد اکید ما در حوزه مسکن، خانه‌دار شدن شماست که یادتان مانده باشد در 2 مقاله و مفصلا، در این‌باره و در ماه اخیر صحبت کرده‌ایم. در حوزه سفرها هم از امکانات مکان‌هایی چون خانه کارگر و زائرسراهای ارزان و... می‌توانید استفاده ببرید. در حوزه رفت‌وآمد و... داخل شهری هم که طبیعی است مثل ما، از وسایل نقلیه عمومی می‌توانید استفاده کنید تا هزینه استفاده از تاکسی و... را حداقل کنید. یکی دیگر از هزینه‌های رایج، هزینه بازی و اسباب‌بازی و مدیریت بچه‌هاست. در اینجا رازی وجود دارد که اگر درک کنید، برای‌تان بسیار خوب است: بچه‌ها اساسا با گران‌ترین‌ها خوشحال نمی‌شوند، با خلاق‌ترین‌ها و حتی ساده‌‌ترین‌ها سرگرم می‌شوند و خوشحال. گاهی یک بچه گربه خوابیده در گوشه پارک، می‌تواند فرزند شما  را بسیار خوشحال‌تر از خرید یک موتورسیکلت برقی کوچک چند میلیونی کند.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید