• سه شنبه 8 خرداد 1403
  • الثُّلاثَاء 20 ذی القعده 1445
  • 2024 May 28
شنبه 12 شهریور 1401
کد مطلب : 170369
+
-

آواربرداری از ریزش اعتماد در یک سال

دولت چگونه توانست امید و اعتماد مردم را بعد از دوره‌ای یأس و سرخوردگی احیا کند

گزارش
آواربرداری از ریزش اعتماد در یک سال

حمیدرضابوجاریان-خبر‌نگار

«مردم می‌بینند دولت مشغول تلاش برای حل مشکلات و خدمت‌رسانی به آنهاست و این واقعیت، امید و اعتماد عمومی را تا حد زیادی احیا کرده است.» این جملات مهمی است که از سوی رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیأت دولت سیزدهم در پایان نخستین سال فعالیت آنان در پاستور با ایشان بیان شده است. عباراتی که نشان می‌دهد، مسیری که رئیس‌جمهور با تشکیل دولتی که آن را «دولت مردم» نامیده است، راهش را درست پیموده است. راهی پرفراز و نشیب که برای پیمودن هر گامش باید مین‌گذاری‌های انجام شده دوره‌های مدیریتی قبل خنثی می‌شد. به این بهانه به عملکرد یک‌ساله دولت در مسیر افزایش امید و اعتماد به نهاد دولت پرداخته‌ایم.

مین‌گذاری در مسیر اعتماد‌سازی
ادعای مین‌گذاری بر سر راه دولت سیزدهم نه یک ادعا که واقعیتی است که «محمد صادق کوشکی» از وجودش بر سر راه دولت سیزدهم خبر می‌دهد. این تحلیلگر سیاسی در تعبیری جالب توجه درباره عملکرد سال پایانی دولت دوازدهم می‌گوید: «برخلاف تعابیری که درباره دولت قبل به‌کار گرفته می‌شود، دولت سابق توانمندی‌های بسیاری داشت که این توانمندی‌ها را در 2 مسیر به کار گرفت. یکی تامین منافع یک گروه حداقلی از طبقه اشراف سیاسی و اقتصادی با جمعیتی چندصد‌هزارنفره و دوم تلاش برای ناکارآمد کردن دولت بعد از خود.» آنچه این تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه از آن سخن به میان می‌آورد، نتیجه‌ای شوم برای کشور داشت. بی‌اعتمادی به سیاست‌های دولت مستقر، افزایش نارضایتی از عملکرد مدیران دولتی، مرگ امید به آینده و ناامید شدن مردم به بهبود اوضاع را می‌توان میراث شوم این دوره 8ساله مدیریت کشور دانست. میراثی که به‌گفته «علی‌صوفی» وزیر و مشاور دولت اصلاحات نتیجه‌ای را رقم زد که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بی‌سابقه بود: «دولت آن اعتباری را که در جریان انتخابات سال96 داشت، به سرعت از دست داد و بالاخره الان ارزیابی از محبوبیت روحانی خیلی پایین است. من شنیدم که محبوبیت دولت روحانی زیر 10درصد است.» اعدادی که به روشنی نشان می‌داد مردم ناامید از آینده‌ هستند و در یک جمله به مفهوم دولت اعتمادی ندارند. چالشی که دولت سیزدهم را که زیر رگباری از جوسازی، شایعه‌پراکنی و شانتاژ خبری قرار داشت با چالش جدی برای بازسازی سرمایه اجتماعی و ایجاد امید و اعتماد به دولت روبه‌رو می‌کرد.

ساخت اعتماد؛ سخت اما شدنی 
با برگزاری انتخابات، ریل‌گذاری که رئیس دولت سیزدهم برای کابینه انجام داده بود؛ در نگاه اول شدنی به‌نظر نمی‌رسید. دولت سیزدهم و رئیس آن گفته بود در کوتاه‌ترین زمان ممکن باید اعتماد و امید مردم به آینده احیا شود. اعتمادی که با فاجعه «من هم صبح جمعه فهمیدم» رئیس دولت وقت و لبخند توأم با آن، ضربه‌ای کاری خورده بود. بیژن مقدم، فعال رسانه‌ای اعتقاد دارد راهی که رئیسی برای جلب اعتماد و ایجاد امید در مردم باید بپیماید سخت اما شدنی است. او می‌گوید: «باید برای رفع بی‌اعتمادی مردم تلاش شود. بخش مهمی از ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی به مسئولان مربوط می‌شود.» در چنین شرایطی، رئیسی در روز معرفی اعضای کابینه‌ا‌ش در مجلس یک خواسته مهم از نمایندگان داشت. خواسته‌ا‌ی که هم بوی وفاق میان دولت و مجلس را می‌داد و هم مسیر افزایش سرمایه اجتماعی به دولت را هموار می‌کرد. رئیسی گفته بود: «دولت صادق‌الوعد است و صداقت شاخص مهمی برای افزایش اعتماد مردم به دولت است و در این مسیر از نمایندگان کمک می‌خواهم.» با این حال، دولت سیزدهم «دولت کارتابلی» نشسته در پایتخت نبود. هم‌راستا با برنامه‌ریزی برای تحقق وعده‌های انتخاباتی، حضور میدانی و انجام سفرهای هفتگی استانی و گره‌گشایی از چالش‌های بعضا چنددهه‌ای از برخی پروژه‌ها و تعیین تکلیف طرح‌های ناتمام با تعیین زمان بهره‌برداری از این پروژه‌ها آن هم در روزهای پنجشنبه و جمعه، خاطره تلخ صبح جمعه‌ دولت دوازدهم را از ذهن مردم پاک کرد. بیژن مقدم این رفتار را برای مردم عجیب می‌داند و می‌گوید: «مدتی است که رئیس‌جمهور جدید سرکار آمده اما رفتاری از خود نمایش می‌دهد که پیش‌تر غریبه بود. اینکه مدیری با کمترین سر و صدا به شهرها و روستاها و مناطق محروم برود تا به جای سخنرانی، حرف مردم را بشنود برایمان عجیب شده است. اینکه رئیس‌جمهور بداند درد حاشیه‌نشین‌ها چیست این‌ رفتارها از مواردی است که باعث افزایش سرمایه اجتماعی می‌شود.» 

پایان مدیریت ژنرالی
دولت دوازدهم شعار پایان دادن به اداره کشور با سربازها را داده بود و از روی کارآوردن مدیرانی که تجربه بالای آنان را مصداق «مدیران ژنرالی» می‌دانست خبر می‌داد. مدیرانی که با نگاه از بالا، بعضا خود را بی‌نیاز از مشورت و حضور کنار مردم می‌دانستند. تفکر مدیریت ژنرالی در کشور به شکاف هرچه بیشتر مردم و مسئولان منجر شده بود و از این‌رو، در برخی سفرهای استانی رئیس دولت وقت و وزرا، شاهد انتقادهای تند کارگران، مردم و کشاورزان علیه این عملکردها بودیم. با این حال، دولتی که شعار خود را «دولت مردم؛ ایران قوی» اعلام کرده بود، به کارگیری نیروهای جوان و بهره‌گیری این نیروها از نظرات نمایندگان مردم در مجلس، کارشناسان و نخبگان سبب شد استقبال از رئیس‌جمهور و وزرایی که خود را خادم و نه ژنرال معرفی می‌کردند هر روز افزایش یابد و آواربرداری از ویرانه‌های اعتماد به نهاد دولت در یک سال گذشته سرعت بگیرد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید