• پنج شنبه 25 مرداد 1403
  • الْخَمِيس 9 صفر 1446
  • 2024 Aug 15
شنبه 12 شهریور 1401
کد مطلب : 170347
+
-

عباس معروفی درگذشت

سمفونی مرگ یک نویسنده

گزارش
سمفونی مرگ یک نویسنده

عباس معروفی داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و شاعر معاصر ایرانی صبح پنجشنبه ۱۰شهریور در ۶۵سالگی در آلمان درگذشت. معروفی چند سالی می‌شد که به سرطان مبتلا شده بود و تحت درمان قرار داشت. این نویسنده و شاعر متولد ۲۷اردیبهشت۱۳۳۶ تهران بود. وی بخشی از فعالیت ادبی‌اش را زیر نظر هوشنگ گلشیری و محمدعلی سپانلو گذراند و نخستین مجموعه داستانش یعنی «روبه روی آفتاب» در سال۱۳۵۹ منتشر شد. رمان «سمفونی مردگان» که در سال1368 منتشر شد، معروفی را به شهرت رساند. «سال بلوا» و «فریدون سه پسر داشت»، «پیکر فرهاد»، «ذوب‌شده»، «تماما مخصوص»، «نام تمام مردگان یحیاست»، «شاهزاده برهنه» و «ورگ» از دیگر آثار اوست.
معروفی چه قبل و چه بعد از رفتنش از ایران، فعالیت‌های دیگری جز نویسندگی هم داشت. به‌گفته خودش، از سال1356 و از شب‌های شعر و سخن با کانون نویسندگان آشنا شده بود و بعد از انقلاب در سال1358 همراه با محمد محمدعلی، داستان نویس وارد کانون شد و تقریبا تا پیش از خروج از ایران با کانون همواره در ارتباط بود. معروفی درباره رابطه‌اش با کانون در گفت‌وگوهای مختلف صحبت کرده است. به اعتقاد برخی‌ها، همه صحبت‌های معروفی درباره نقش خود در کانون را نباید جدی گرفت و باید به دیده تردید به آنها نگریست. در میان کسانی که از مناسبات حاکم بر جامعه ادبی در 40سال گذشته آگاهی دارند، این نگاه وجود دارد که تمام آنچه را که معروفی درباره نقش خود در کانون یا ارتباطش با برخی از نویسندگان، مترجمان و نامداران عرصه ادبیات نقل شده، مقرون به واقعیت نیست.
«سمفونی مردگان» مهم‌ترین اثر معروفی است که در زمان انتشارش با واکنش‌های مثبت فراوانی مواجه شد. داستان درباره خانواده‌ای است که رو به متلاشی و انهدام می‌رود و همین باعث شد که عده‌ای این رمان را گرته‌برداری از رمان «خشم و هیاهو» نوشته نویسنده بزرگ، ویلیام فاکنر بدانند. شباهت‌ها میان 2 رمان آنقدر زیاد بود که منتقد آگاه و خواننده جدی را به این نتیجه برساند که «سمفونی مردگان» تحت‌تأثیر «خشم و هیاهو» بوده است. تأثیر گرفتن از نویسنده‌ای به عظمت فاکنر نه ‌تنها  عیب و عار نیست، بلکه به نوعی برای نویسنده‌ای که توانسته باشد اثری شبیه او خلق کند،  افتخارآفرین است. نحوه روایت و استفاده از شیوه تداعی در  «سمفونی مردگان» یکی دیگر از دلایل شباهت رمان معروفی به‌کار فاکنر ذکر شده است. با این حال، سیمین بهبهانی در نقدی که بر رمان «سمفونی مردگان» نوشت، شباهت‌های میان این دو رمان را دلیلی ندید که به تنزل کار معروفی حکم دهد. او در پایان نقدش بر این رمان چنین نوشت: «و آخرین پیام سمفونی مردگان چنین است: اگر پیش از مرگ همه رذایل را نمیرانی، مرگ تو را و آنها را با هم در بر خواهد گرفت. نگرشی این گونه عرفانی به مرگ از سوی جوانی که تا «آخرین منزل هستی» فاصله‌ای عظیم دارد، قابل توجه است. عمرش دراز و قلمش پر توان باد!» احتمالا اگر آن زمان به بهبهانی می‌گفتند که فاصله میان رسیدن او و عباس معروفی به «آخرین منزل هستی» تنها 8سال خواهد بود، او هرگز این را باور نمی‌کرد. ولی بازی روزگار همین‌قدر عجیب و پیش‌بینی‌ناپذیر است.
در شماره43 مجله ادبیات داستانی به تاریخ تابستان1376، نادر ابراهیمی در مصاحبه با یوسف علیخانی به‌طور غیرمستقیم به شباهت‌هایی میان کتاب خودش، یعنی «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» که در سال1345 منتشر شده بود، با «سمفونی مردگان» اشاره کرد و گفت: معروفی فصلی از کتاب او را در همان «داستان گونه شبه‌روشنفکر فریب‌خورده به‌کار برده» است. در دهه1390 نیز پیمان دهقان‌پور، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، در مقالاتی به شباهت «سمفونی مردگان» با کتاب‌های «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» و «اردبیل در گذرگاه تاریخ» (نوشته باباصفری) اشاره و کتاب «آهوکشی یا آهوی کوهی» را با تمرکز بر بررسی این مشابهت‌ها در آثار معروفی منتشر کرده است. البته در سال1372، کتاب «مرگ رنگ؛ نقد و بررسی سمفونی مردگان عباس معروفی» نوشته الهام مهویزانی از سوی نشر روشنگران منتشر شد که به تحلیل روانشناختی این رمان می‌پرداخت و با دیدی ستایش‌آمیز مایه‌های روانکاوانه آن را تحلیل می‌کرد. این کتاب در سال‌های بعد با تغییر عنوان به «ازل تا ابد؛ درونکاوی رم‍ان س‍م‍ف‍ون‍ی م‍ردگ‍ان» و با تغییر نام نویسنده به الهام یکتا از سوی نشر ققنوس بازنشر شده است.
از این مجادله‌های ادبی که بگذریم، «سمفونی مردگان» رمانی خوش‌خوان و جذاب و یکی از مهم‌ترین رمان‌های فارسی بعد از انقلاب است. این کتاب از سال1380 تا امسال 56بار توسط نشر ققنوس بازچاپ شده و هنوز خوانده می‌شود و بر نسل‌های مختلف کتابخوان اثر می‌گذارد. «سال بلوا» یا «فریدون سه پسر داشت» از دیگر آثار پرخواننده معروفی به شمار می‌روند. آثار معروفی، حال و هوایی رمانتیک دارد و بر تقابل‌هایی انگشت می‌گذارد که حرف زمانه را منعکس می‌کنند. آنهایی که زندگی را ورای  بود و باش، صرفا مادی می‌بینند همواره در جدال با کسانی هستند که نه‌تنها از درک این بیشین ناتوان‌اند، بلکه بر سر راه کسانی که چنین نگاهی دارند سنگ‌اندازی می‌کنند و بر بستن دریچه‌های امید به روی آنها و هر کس که متفاوت از ایشان بیندیشد، تردیدی به‌خود راه نمی دهند.
معروفی سال1369 مجله ادبی «گردون» را پایه‌گذاری کرد و بر سر همین مجله، دچار مشکلاتی شد که در نهایت منجر به خروجش از ایران شد. او در خارج از ایران، «خانه هنر و ادبیات هدایت» را در خیابان کانت برلین راه انداخت و به‌عنوان ناشر و کتابفروش مشغول به‌کار شد. معروفی در همین کتابفروشی کارگاه‌های داستان نویسی هم برگزار می‌کرد. او همواره از دلتنگی‌اش برای ایران می‌گفت و در نهایت دور از وطن از دنیا رفت. امسال جز معروفی، نویسندگان، شاعران و محققانی همچون رضا براهنی، هوشنگ ابتهاج معروف به سایه و احمد مهدوی دامغانی در خارج از ایران درگذشتند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید