رضا عطار، عکاسی خوانده اما از چند سال پیش به ساخت فیلمهای مستند علاقهمند شده است. او دیدن کونیکو یامامورا را یکی از بهترین اتفاقهای زندگیاش میداند و میگوید:«آشنایی ما بر سر ساخت مستند ساوادا شکل گرفت. قرار بود مستندی درباره آقای ساوادا، یکی از مترجمان ژاپنی که برای تحصیل به ایران آمده بود بسازیم. کار کمی جلو رفته بود و میان راه بودیم که آقای ساوادا گفت که دلتنگ خانوادهاش است و نمیتواند بیشتر از این دوری از آنها را تحمل کند. گفت که میخواهد برای همیشه به ژاپن برگردد. با برگشت او همهچیز بههم میریخت علاوه بر آن لطمه بزرگی به درسش میزد. خودش خیلی بیتابی میکرد. تا اینکه به من پیشنهاد دادند که از خانم یامامورا کمک بگیرم. گفتند ایشان هم ژاپنی است و فعالیت دینی دارد. میتواند کمکمان کند. سراغ ایشان رفتیم درباره آقای ساوادا گفتیم و قرار شد با او صحبت کند. خانم یامامورا مهربان بود و خیلی خوب میتوانست با دیگران ارتباط بگیرد. بالاخره توانست آقای ساوادا را تشویق به ماندن کند. آشنایی چند روزه ما باعث شد مشتاق شوم از ایشان هم در فیلم مستندم استفاده کنم. اول موافقت نمیکرد البته بهدلیل کسالتی که داشت. ولی دید من خیلی پیگیر هستم رضایت داد. نخستین جلسه در موزه صلح قرار گذاشتیم سر ساعت آمد. با اینکه هم بیمار بودند و هم سنشان اقتضا نمیکرد فعالیت زیادی کنند اما با ما نهایت همکاری را انجام داد. روز بعد هم سر مزار محمد پسرش رفتیم. قسمتی از فیلم را هم آنجا تهیه کردیم.»
رضا عطار، مستندساز:
کمک به ساخت مستند ساوادا
در همینه زمینه :
خاطره