• یکشنبه 10 تیر 1403
  • الأحَد 23 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jun 30
یکشنبه 30 مرداد 1401
کد مطلب : 169215
+
-

خرده‌خوشی‎های شهرنشین

سحرسلخی

از آن روزها که ناگهان بیماری مرموزکرونا پیدا شد آدم‌ها را مجبور به خانه‎نشینی و پوشاندن اجباری مجراهای تنفس کرد زمان زیادی نگذشته و حالا دوباره رسانه‌ها خبر از بالارفتن مجدد آمار ابتلا به کرونا می‎دهند و موج جدید از سویه نمی‎دانم چندم در راه است!
روزهای آغاز و اوج‎ ویروس را به یاد می‎آورم، به‎گمانم مصادف با چهارشنبه‎سوری ما بود که همزمان با پخش تصاویر ماشین‌های زره‎پوش حمل اجساد در ایتالیا فیلم‌هایی از شهروندان‎شان هم دست به‌دست می‎شد که در بالکن‎ خانه‌ها آوازمی‎خواندند. ترس از ابتلا به ویروس ناگهان ارتباط میان آدم‌ها راقطع و قرنطینه سدی بین خانه و خیابان شده بود، آن آوازخوانی‎ و فریادها واکنشی بود به میل تعامل با جهان بیرون اما بدون ترک محل امن محصور و با حضور در فضایی بینابین که پیوند میان خانه و خیابان بود؛ یعنی بالکن‎ها و تراس‎ها. اتفاقی که در شهر‎های ما افتاد چه بود؟ فقدان فراگیر همین فضاهای بینابین باعث ایجاد حس حبس‎ شده بود! بالکنی وجود نداشت! حیاط، ایوان، مهتابی؟ خیر همه سال‌ها پیش از دست رفته بود، باید به پنجره‌های تنگ رو به پنجره تنگ خانه روبه‌رویی قناعت می‌کردی!

«آرتور پوپ» ایران‌شناسِ بنام و فقیدگفته: «در گوشه ذهن هر ایرانی باغی نهفته است.»
روزگاری هر ایرانی با هر بضاعتی بالاخره گوشه‎ای از باغ بهشت را در خانه‎اش داشت، باغِ مردمانِ شهر، حیاط خانه‎هاشان بود. اما زمانه تغییرکرد، شهرها بزرگ، جمعیت زیاد وفنون و مصالح جدید سبب شد تا استخوان‌های شهر قد بکشد و با اطمینان بتوان خانه‎هارا روی هم چید. اگرچه ایوان‌های بلند و حیاط‎های تک بنا جایشان را به آپارتمان‌های چندطبقه داد اما هنوز اوضاع وخیم نشده بود، خانه‌ها هرچند یکی روی زمین و دو تا روی هوا بود اما آن طبقات دوم و سوم هم بهره کافی از چشم‎انداز و تنفس در جایی شبیه به حیاط اما کوچک‌تر و در ارتفاع داشتند، همین بالکن‎ها و تراس‎ها. بعد از مدتی با بزرگ‌تر شدن اعداد جمعیت شهرها، کمبود مسکن معضل شد و زمین گران، سوداگران شهر چشم طمع به بالکن‌ها و تراس‌ها دوختند اگرچه مساحت آنچنانی نداشتند. در این شرایط اگرچه تعریف بالکن با تراس، تفاوت‎هایی داشت اما تفاوت در تعریف خصوصیات این فضاهای میانی از این قبیل که بالکن سقف دارد و مساحت آن با اینکه فضای نیم‎باز است به‌طورکامل جزئی از مساحت واحد حساب می‎شود و مهتابی یا تراس که بهارخواب هم گفته می‎شود سقف ندارد و مساحتش جزئی از مشاعات به‌شمار می‎رود و از این دست، تغییری در سرنوشت وجودشان در خانه‌ها نداشت، هردو قربانی طمع «سازندگان» شهر شدند. ما ناباورانه حبس در خانه‎های خودمان ر ابه‌خاطر دورماندن از ویروس فراگیر تجربه کرده‎ایم و دیده‎ایم با وجود «پیشرفت» علم همچنان خانه امن‎ترین حفاظ است و باید طوری باشد که بتوان در آن دوام آورد. اگر دوباره بیماری جهان‎گیرِ جدیدی یا سویه‌های جهنده همین یکی دوباره پیدا شود چه کنیم؟ چرا به این فکر نمی‎کنیم که شاید وقت آن باشد که همین ما آدم‌های شهرنشین به‌عنوان مرجع تقاضا از سازندگان و طراحان ساختمان‌ها بخواهیم در طراحی و ساخت خانه بازنگری داشته باشند؟ از آنها خانه‌های باصفاتر با نور بیشتر و بالکن و بهارخواب بخواهیم! خانه‎هایی که به وقت لزوم بتوان در آنها تاب آورد و ماند.


معیارهای کاشانه
شیدا اعتماد

خانه تنها سهم ما از جهان است. فرصت خلق جهان دلخواه است در واقع. اما خیلی وقت‌ها عوامل دیگری در ساخت این جهان دلخواه دخیل هستند و نمی‌شود که «خانه صد‌در‌صد دلخواه» را داشت. هر کسی برای تعریفش از خانه دلخواه، معیارهایی دارد، برای همین نمی‌توان یک مفهوم کلی به اسم خانه دلخواه را برای همه تبیین کرد. ولی می‌شود فاکتورهای مشترک را شناسایی کرد.
این فاکتورهای مشترک را در چند دسته می‌توان بررسی کرد. به‌نظر من با تقریب خوبی می‌شود گفت که بیشتر انسان‌ها خانه روشن، مجاورت با فضای سبز و داشتن فضای نیمه باز مثل تراس در یک خانه را دوست دارند. وجود آشپزخانه با اندازه مناسب در محل مناسب هم یک فاکتور مهم است. نحوه قرارگیری فضاهای  خانه و جدا کردن فضاهای خصوصی و عمومی از هم مهم است. در واقع خانه‌ای که بشود در گوشه‌ای از دید مهمان‌ها پنهان ماند، برای خیلی‌ها خوشایند است تا خانه‌ای که همه‌جایش در دسترس و دید  همه قرار دارد.
موقع خرید یا اجاره خانه توجه به این فاکتورها می‌تواند تجربه خوشایندتری از خانه در اختیار ساکنان قرار بدهد. خوب است که ورودی خانه‌ها در یک راهرو به هم نزدیک نباشد.
بهترین نور و منظر را باید اتاق پذیرایی داشته باشد. برای اینکه این فضای مشترک، در خانه‌های متوسط شهری جایی است که بیشترین زمان اعضای خانواده در آن سپری می‌شود. مهم است که سهمش از نور و منظر بیشتر از بقیه خانه باشد. نحوه ارتباط آشپزخانه و پذیرایی هم مهم است. این روزها در برخی آپارتمان‌ها، آشپزخانه‌های نیمه پوشیده جایگزین آشپزخانه‌های مدرن باز قبلی می‌شوند. خیلی از ساکنان دوست دارند که بخش‌هایی از آشپزخانه دور از دسترس و دید میهمان‌ها باشد. نحوه ارتباط تراس با سایر فضاها هم مهم است. تراسی که در انتهای یکی از اتاق‌های خواب قرار می‌گیرد به اندازه تراسی که در ارتباط با آشپزخانه یا پذیرایی است مفید و کارآمد نیست. با تمام محدودیت‌هایی که در انتخاب خانه وجود دارد توجه به این نکات کوچک می‌تواند تجربه خوشایندتری در همزیستی با یک خانه برای ساکنان داشته باشد. به باور من خانه یک کالبد بی‌جان نیست و بر نحوه زندگی ساکنان مؤثر است. کسی چه می‌داند شاید ساکنان هم بر خانه مؤثر باشند. خانه، این جهان کوچک، زنده و مدام متغیر است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید