سید محمدرضا واحدی - کارشناس فرهنگی
مقدمه اول: در یکی از دفاتر خدمات الکترونیک نوبت گرفتم و به انتظار نشستم. دقایقی گذشت که ناگهان یکی از خانمهای پشت کانتر توجهم را جلب کرد و همزمان او هم به من خیره شد و با یک مکث کوتاه همدیگر را شناختیم. سالها پیش دانشجوی خودم بود در رشته حقوق. از پشت کانتر بلند شد آمد و ابراز لطف کرد و مدارکم را خواست تا کارم را انجام بدهد. هر چه مقاومت کردم که کارم در نوبت خودم انجام بشود، قبول نکرد. گفتم ۱۶نفر قبل از من هستند و منتظر نشستهاند. گفت نگران نباش؛ چون کار آنها هم انجام میشود. این بود که من حتی جلوی کانتر هم نرفتم و او کارم را انجام داد و مدارک را تحویلم داد و خداحافظی کردیم.
مقدمه دوم: فردای آن روز دختر خانمی زنگ زد و پرسید آیا اگر در ادارهای که کارها نوبتی انجام میشود و ما هم در صف هستیم، مسئولان مربوطه به دلایلی ما را مقدم بدانند و کارمان را راه بیندازند، آیا حقالناسی بر گردن ما هست؟ بعد خودش اضافه کرد حالا اگر حقالناس مالی هم نباشد، آیا وقتی که از آنها بهخاطر جلوتر انداختن کار ما تلف میشود آیا به گردن ما نیست؟ با سؤال این دختر ناگهان بهخود آمدم و یاد دیروز خودم افتادم.
پس از مقدمه: گاهی ما کارهایی میکنیم که بهنظر خودمان اشکالی ندارد اما یا این نگاه خیلی سادهانگارانه است و یا داریم خودمان را گول میزنیم. درست است روزی که آن کارمند، بهخاطر آشنایی کار من را انجام داد، حقی یا مالی از کسی به گردن من نیفتاد و کار همه هم انجام شد، اما آیا مسئولیت شرعی زمان تلف شده آنها هم بهعهده من نیست؟ اگر کار من 10دقیقه هم طول کشیده باشد، یعنی کار هر کدام از آنها که قبل از من در نوبت بودهاند با 10دقیقه تأخیر انجام شده و در مجموع ۱۶۰دقیقه حقالناس به گردن من است. درست است که زمان قابل خرید و فروش نیست، ولی به هرحال ارزشی دارد که برای هر کس با توجه به نوع شغلش متفاوت است. تازه هیچ ارزشی هم که نداشته باشد، بالاخره هر نوع انتظار و معطلی، اعصاب خردی و کلافگی دارد و قطعاً حقی است که نباید نادیده گرفته شود. ما گاهی خیال میکنیم حق فقط مالی است و اگر کسی دزدی کرد حقالناس به گردن دارد یا جسمی است و اگر کسی توی گوش دیگری زد دچار حقالناس شده است. این فکر درستی نیست.
متأسفانه یک رفتار رایج و غلط به ما یاد داده است که زرنگ باشیم و زرنگی را در این میدانیم که بیرون از نوبت کارمان را راه بیندازیم. زرنگی را در توی صف زدن، ارتباط با مسئولان، پارتیبازی و استفاده از رانت رفاقت و فامیلی و... میدانیم و با افتخار برای هم تعریف میکنیم که زرنگی کردم و قبل از اینکه نوبتم بشود، کارم را راه انداختم، زرنگی کردم با رئیس بانک کانال زدم و وامم را خارج از نوبت گرفتم، زرنگی کردم و راه را بر آن خودرو بستم و خودم زودتر رفتم، زرنگی کردم و خارج از نوبت وارد مطب دکتر شدم وگرنه باید یکی دو ساعت در صف مینشستم. طرف با آب و تاب میگفت که آخر وقت وارد نانوایی شدم. دو، سه نفر در نوبت بودند. چشمکی به شاطر زدم و بیرون از نانوایی ایستادم. شاطر به نفر آخر که در نوبت ایستاده بود گفت نان به شما نمیرسد. او دست خالی رفت و بقیه هم که نانشان را گرفتند و رفتند، چهارتا نان داغ دستم داد. البته من هم توی نمایندگی خودرو هوایش را دارم و هر وقت که میآید بدون نوبت کارش را راه میاندازم.
این نوع ادبیات و محاورههایی است که در زندگی روزمره بسیار میشنویم. غافل از اینکه اینها زرنگی نیست؛ اینها باری سنگین از حقالناس است که نادانسته به دوش میکشیم و یک روز درباره حقوق پنهان شهروندی که ضایع کردهایم سینجیم خواهیم شد و باید پاسخگو باشیم.
سه شنبه 25 مرداد 1401
کد مطلب :
168733
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/Z6qz2
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved