مدلی متفاوت از تعامل با نماینده مردم
ناصر امانی؛ عضو شورای شهر تهران
چندروز قبل تیتر اصلی روزنامه همشهری و سرمقاله آن به قلم مدیرعامل مؤسسه اختصاص داشت به موضوعی مهم و قابل توجه افکار عمومی؛ یعنی مسئله فساد. رسانههای وابسته به شهرداری تهران از پرتال داخلی و رسانههای مجازی و مکتوب از روز دوشنبه با تمام توان به میدان آمدند تا اظهارنظر این جانب بهعنوان نماینده مردم تهران در شورای اسلامی شهر تهران را بهاصطلاح پاسخ دهند و رد کنند.
بنده در یک مصاحبهگفته بودم؛ «اقدام عملی در مقابله با فساد در شهرداری تهران مشاهده نکردم.» در این میان 2اتفاق نادر و بیسابقه رخ داد؛ اول بیانیه رسمی یک نهاد نظارتی شهرداری علیه اظهارات عضو شورا و دوم سرمقاله روزنامه همشهری با برداشتی نادرست از سخنان بنده و طبعا تحلیلهای پراشتباه بر این اساس که این اقدام هم در تاریخ روزنامه همشهری بهویژه پس از آغاز بهکار شورای اسلامی شهر تهران از دهه70به بعد بیسابقه است.
روزنامه همشهری متعلق به مردم تهران است و هزینههای سنگین آن از صندوق شهر و شهرداری تامین میشود و رسانه اختصاصی شهردار نیست بلکه متعلق به مدیریت شهری است و شورا حق نظارت، سؤال و تحقیق و تفحص از آن را دارد.
یکم؛ نقلقول از بنده در صدر سرمقاله صحت ندارد و برداشت نادرست نویسنده است. ضمن اینکه اتفاقا در مصاحبه مذکور گفتهام که مدیران فعلی شهرداری بیشتر از مبارزه عملی با فساد داد سخن از مبارزه با آن سر دادهاند. پس طبیعی است که بهرغم تصور نویسنده، انتظار معرکهگیری نداشتم که این هنر رمالان و فریبکاران مردم است و دون شأن نمایندگی این جانب اما البته و متأسفانه در دنیای سیاست کشور خریداران زیادی دارد.
دوم؛ بنده راجع به افزایش یا کاهش فساد در شهرداری سخن نگفتم بلکه بهعنوان عضوی از شورا با بیش از 12سال سابقه مدیریتی در شهرداری طی یک سال گذشته حضور در شورا و با توجه به حضور میدانی در محلات کمبرخوردار و گفتوگو با پرسنل و مدیران شهرداری احساس میکنم تفاوت مشهودی نسبت به گذشته در این عرصه رخ نداده است و این احساس خود را در مصاحبه بیان کردم.
سوم؛ نویسنده در مقاله مدعی افزایش احساس فساد نسبت به واقعیت عینی آن در جامعه شده است و سپس مدل مبارزه با فساد را به 2بخش تقسیم کرده است. بخش اول را با عنوان هدف ثمره رسانهای و هیجانی رد کرده و بخش دوم را با عنوان مدل مبارزه با فساد برای رفع موانع کارآمدی حمایت میکند؛ بسیار خوب! پس بفرمایید هیاهو و به تعبیر رئیس محترم شورای شهر تهران در جلسه روز سهشنبه شورا موج حملاتی که طی 3روز گذشته شهرداری تهران با استفاده از همه امکانات رسانهایاش ازجمله همین روزنامه علیه نماینده مردم راه انداخته است، چیست؟ مگر غیر از روشی است که نویسنده آن را مدل مبارزه با هدف ثمره رسانهای و هیجانی میخواند اما خود آن را در سر مقاله رد میکند؟ ضمن اینکه برعکس ادعای نویسنده ،وجدان عمومی جامعه اخبار و اطلاعات رسمی منتشر شده در مورد فساد سیستم اداری و مدیریت شهری در کشور را بخش ناچیزی از واقعیت عینی میداند و به درست یا غلط مدیریت شهری را به عدمشفافیت در این زمینه متهم میکند.
چهارم؛ جملهای که از قول بنده منتشر شد نصف یک خط هم نبود. اما برخلاف ادعای نویسنده سرمقاله با هدف ثمره رسانهای و ایجاد جو هیجانی پرتال شهرداری تهران بیانیهای سیاسی و خلاف قانون یک نهاد نظارتی که باید کاملا بیطرف باشد را منتشر کرد و سپس روزنامه همشهری هم تیتر اصلی، سرمقاله و یکی از صفحات خود را فقط در پاسخ به جملهای از نماینده مردم اختصاص داد؛ این کدام مدل است؟ مدل ثمره رسانهای یا مدل رفع موانع کارآمدی؟ قضاوت با خوانندگان روزنامه.
پنجم؛ فرمودهاید در این دوره موضوع فساد حل شده است و در نقطه کارآمدی هستیم. سَلَمنا و بسیار خوب. آیا واقعا مدیریت شهری طی 10ماه گذشته از نقطه مبارزه با فساد عبور کرده است؟ مصادیق کارآمدی که در سرمقاله شما و گزارش مفصل روزنامه روز یکشنبه و نهاد نظارتی همراهتان که چاپ شده است مگر جز وظایف ذاتی که همیشه در شهرداری جاری و ساری بوده است؟ چند متر ملک در بازار بورس به فروش رساندهاید؟ شهردار تهران در جلسه علنی شورای شهر در بهمنماه گذشته قول فروش ملک را از طریق بورس دادند اما معاون مالی و اقتصادی ایشان در اردیبهشت امسال در همان جلسه از موانع و مشکلات فروش ملک در بازار بورس گفتند و گفتند که موفق نبودهایم. این 40درصد هزینه صرفهجویی که شما از آن سخن گفتهاید کجاست؟ تا امروز که شهرداری هر چه درآمد داشته صرف هزینهجاری خود کرده است! اگر این 40درصد را به پروژههای عمرانی خود اختصاص میدادید اینک مناطق 22گانه شهرداری لهله دریافت یکمیلیارد تومان پول نقدی نبودند.
شبکه توزیع کالاهای اساسی وعدهای است که به مردم دادهاید ولی چند درصد اجرایی شده است؟ خزانه واحد یک کار داخلی و تجمیع حسابهای سازمانها و شرکتهای شهرداری و گرفتن استقلال مالی آنها عملا هیأتمدیره و ارکان آنها را منفعل و بیخاصیت کرده است.
ششم؛ در این زمینه سخن بسیار است و از موضوع بحث خارج نمیشوم اما بهعنوان نماینده مردم توصیه میکنم با مردم صادقانه سخن بگوییم و به عقل و فهم آنان احترام بگذاریم. اگر نماینده آنها از موضوعی اظهار نارضایتی کرد به جای ساکتکردن و توهین به او سعی بر اقناع و پاسخگویی اصولی و منطقی داشته باشیم.
پاسخ همشهری
ضمن احترام به آقای دکتر امانی، عضو محترم شورای شهر تهران
خلاصه پاسخ ایشان این است که اولا حرف من تحریف شده است. من گفتهام: « اقدام عملی در مقابله با فساد در شهرداری تهران مشاهده نکردم.»
نکته دوم هم این است که چرا یک نهاد نظارتی در شهرداری و روزنامه همشهری به این اظهارنظر پاسخ دادهاند.
در این رابطه احتراما ذکر چند نکته ضروری است.
اولا آقای امانی بهتر بود دقیقتر توضیح میدادند که کدام بخش از سخن ایشان تحریف شده است. عبارتی که خودشان نقل کردهاند این است که اقدام عملی مشاهده نکردهام. جملهای که ما نقل به مضمون و بدون اشاره به نام ایشان آوردیم نیز این است که «شهرداری کارنامه روشنی در حوزه مبارزه با فساد ندارد.» الان تفاوت ایندو چیست؟
آقای دکتر امانی عزیز البته در ادامه توضیح دادند که من «احساسم» را از عملکرد گفتهام. با این توضیح سؤال این است که آیا احساس و شهود برای قضاوت و بیان علنی در رسانهها کفایت میکند؟ آیا هزینه بیاعتمادی مخاطب و شهروندان را به مدیریت شهری ارزیابی کردهایم؟ با این مقدمه آیا غیراین است که وظیفه رسانه کم کردن فاصله احساس تا واقعیت است؟
آقای امانی عزیز میگویند با توجه به حضورم در مناطق کمبرخوردار و گفتوگو با پرسنل شهرداری متوجه شدم تفاوت محسوسی با گذشته در امر مبارزه با فساد وجود ندارد. سؤال این است که مبارزه با فساد قرار است چه نشانه مشخصی در بازدیدهای میدانی یا در گفتوگو با پرسنل داشته باشد؟ روشناست که مبارزه با فساد پروژه عمرانی نیست که کف خیابان ثمره عینی داشته باشد. با این توضیح وظیفه رسانه چیست؟ آیا غیراین است که آنچه در بازدید میدانی مشاهده نمیشود را مستند به گزارش نهادهای نظارتی بیان کند؟
نقد دوم آقای امانی این است که برای نخستین بار، همشهری خود را محق به پاسخ دادن به عضو شورای شهر دیده است.
واقع این است که روزنامه همشهری گوشهای از کارنامه مدیریت شهری را در مبارزه با فساد مرور کرده است. حال سؤال این است که اگر وظیفه رسانه شهری این نیست پس چیست؟ عمده هزینههای مؤسسه همشهری از محل درآمدهای شرکت است نه بودجه شهر. با این حال اگر کل هزینهها نیز از محل بودجه شهرداری باشد باز هم حق ندارد مقابل حق و ناحق سکوت کند که اگر چنین کند باید مورد بازخواست قرار بگیرد.
شناختی که از دکتر امانی عزیز داریم این است که غیرمنطقی و بدور از حریت انقلابی میدانند که ادعایی علنی مطرح شود و دیگران آنچه حق است را کتمان کنند که اگر چنین کنیم ظلم به مخاطبی است که ناموس شهر و رسانه شهری است.
در ادامه آقای امانی از قول روزنامه همشهری نوشتند که مدیریت شهری در نقطه کارآمدی است. چنین ادعایی در هیچ کجای متن نیامده است. بلکه نوشتیم 2مدل مبارزه با فساد داریم. یکی مبارزه با فساد با هدف داد و قال و هیجانسازی و دوم مبارزه با فساد با هدف ارتقای کارآمدی. در ادامه توضیح دادیم که مدل مدیریت شهری در مبارزه با فساد روش دوم است که هرچند سروصدا ندارد اما ثمره عینی در زندگی مردم داشته و خواهد داشت.