• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 5 مرداد 1401
کد مطلب : 167039
+
-

اقلیم خیال

نگاهی به فیلم تی‌تی

ابوالفضل بنائیان

فیلم «تی‌تی» داستان زنی کولی به همین نام است که در بیمارستان به‌عنوان نیروی خدماتی کار می‌کند و از طریق رحم اجاره‌ای دوست دارد که به انسان‌ها کمک کند. ابراهیم، استاد دانشگاهی است که در بیمارستان بستری است. ابراهیم به‌خاطر تومور مغزی به کما می‌رود و همسر سابق ابراهیم به گمان اینکه ابراهیم هرگز بازنخواهد گشت از تی‌تی می‌خواهد تا کاغذها و یادداشت‌های آخرین پروژه ابراهیم درباره سیاه‌چاله‌های فضایی را دور بریزد. نجات یافتن ابراهیم و تلاش ابراهیم برای یافتن یادداشت‌هایش زمینه آشنایی ابراهیم، تی‌تی و امیرساسان نامزد تی‌تی را شکل می‌دهد. مثلث عجیب، استاد دانشگاه، کارگر خدماتی و مطرب خیابانی هر قدر که داستان جلو می‌رود مخاطب را وادار به تعامل با داستان‌ها و رویدادهایی می‌کند که تجربه‌های حقیقی را منعکس نمی‌کنند. این روند بطئی جدایی از واقعیت ملموس به تجربه‌های غیرحقیقی دقیقا تعریف خیال‌پردازی است.
 هر کارگردان برای ساخت دنیای خیال‌انگیز و جهان برساخته خود راه‌ها، تکنیک‌ها، ژانرهای مختلفی پیش روی دارد ولی راهی که آیدا پناهنده، کارگردان فیلم تی‌تی برای بیان و ساخت جهان درونی خود در این فیلم انتخاب کرده است استفاده از تمثیل، نمادپردازی، معناگرایی انتزاعی یا تصویرپردازی استعاری نیست بلکه پناهنده جسورانه از طریق ایجاد گزاره‌های نامتعین و نامتجانس در بطن داستان خود، زمینه پرواز خیال مخاطب را فراهم می‌کند و بدون اجبار برای برداشتی ثابت و متعین، وجهی منشورگونه برای داستان خود می‌آفریند که هر مخاطب با توجه به انگیزه‌ها، امیال، خیال‌ها و حتی عقده‌های درونی خود می‌تواند دنیای شخصی خود را در این داستان چندوجهی بیابد.
در آثار هنر سوررئالیستی، هنرمند می‌کوشد تا فضایی ایجاد کند که مضاف بر چیزهای مرئی، چیزهای نامرئی را نیز به نمایش بگذارد. در حقیقت مخاطبی که آثار سوررئالیستی را به تماشا می‌نشیند از محدودیت‌های عقلانی رهایی می‌یابد و ماده رهاشده ذهن او به‌راحتی می‌تواند به سطح بالاتری از خیال‌ورزی دست یابد. باشلار در دیدگاهی پدیدارشناسانه تخیل را احضار خاطره از بطن حافظه و بازنمایی رؤیاها در هیأتی نو می‌داند. رؤیاها سرچشمه اصلی نوعی نمادپردازی در آثار هنری است. زیرا خیال‌پردازی مانند هر کنشی دیگر عبارت است از فرایند منطقی رقابت بین امیال و حس‌های مختلف و در نهایت پیروزی یک میل نسبت به امیال دیگر در ذهن مخاطب است. کاری که فیلم ‌تی‌تی در ابعادی متفاوت از آثار نمادپردازانه می‌کند، کمک به مخاطب برای رها شدن از چارچوب‌ها و محدودیت‌های عقلانی و احضار خاطرات گذشته و حس‌های فراموش شده و بازنمایی آن در قالبی تصویری برای مخاطب است، چنان که به همان اندازه که واقعی است، خیال‌انگیز نیز هست. ولی نقطه برتری آنجایی است که ورای داستان ملموس و بیرونی و منطقی می‌تواند در ذهن مخاطب براساس ناخودآگاه و خاطرات عمیق او بازنمایی  شود و تک‌تک نمادها معنایی معتبر پیدا کنند.
در فیلم تی‌تی، همه‌‌چیز با سیری کاملا واقعی و ملموس آغاز می‌شود ولی به مرور مخاطب متوجه اتفاق‌هایی طبیعی ولی به‌شدت نامتجانس و غیرمعقول می‌شود. روند هوشمندانه کارگردان و احتراز او از هرگونه افراط و تفریط و حرکت صحیح در میان مرز واقعیت و خیال باعث می‌شود نه‌تنها ارتباط منطقی و مقدماتی مخاطب با اثر نمایشی قطع نشود بلکه در ادامه ذهن مخاطب این آزادی را می‌یابد که در میان خیال و رؤیاهای شخصی و ناخودآگاه اجتماعی خود مستغرق شود و خیال‌پردازی کند. به همین دلیل همین قدر که این فیلم درباره استاد دانشگاهی بیمار و پرستاری دیوانه است، اشاره‌ای به داستان خدایگان مایوس اساطیر نیز هست و همان‌قدر که تراژدی دخترکی ساده‌دل را بیان می‌کند، اشاراتی به ناخودآگاه اجتماعی و سرنوشت بشری نیز دارد. اشاره مستقیم به اینکه هر کدام از کاراکتر محوری و اشیا، از آتش و خانه و آب و خاک گرفته تا کاراکتری با نام ابراهیم، در واقع ظلم به اثر هنری و زندانی کردن معنا در چارچوب یک نوع نگاه است. ولی این اثر به طرز جسورانه‌ای می‌تواند مخاطب را به مسیری ببرد که تمام داستان‌های دوران کودکی را به یاد بیاورد و جهانی خلق کند که در وهله نخست مخاطب را از چارچوب منطق و قراردادهای عقلانی برهاند و این حرکت را بیش از آنکه بابت آفرینش جهانی نو کارکرد داشته باشد، ابزاری جهت افشای تصاویر ناخودآگاه مخاطب و تطابق و استحاله آن با واقعیت درونی فیلم است. در نگاه سوررئالیست‌ها، رؤیاها حقایقی هستند که جهان را از چارچوب منطق و قراردادهای عقلانی می‌رهاند. و فیلم تی‌تی با برساختن دنیای خود مابین ذهنیات مخاطب و رویدادهای غیرطبیعی و نامتجانس فیلم به نوعی واقعیت‌گرایی تخیل دست می‌یابد.
زیرا همانطور که استعارات و انگاره‌ها می‌توانند بیانگر مفاهیم دیگر باشند، می‌توانند پستی و بلندی‌های ذهن بشری را نشان دهند؛ ذهن هر انسان ساختاری پیچیده دارد که برون و درون، حال و گذشته را درهم تنیده و ادغام می‌کند و نکته جالب‌تر اینکه ذهن به‌واسطه زبان نه امری تازه و مستقل که ملغمه‌ای از تاریخ هستی بشری از آغاز تا اکنون است. به همین دلیل وقتی ما با اینکه شاید حتی یک‌بار در زندگی مار و خطر آن را به‌صورت مستقیم و بی‌واسطه تجربه نکرده‌ایم، بارها خواب‌های ترسناکی با محوریت مار دیده‌ایم زیرا به قول باشلار «وقتی با مار روبه‌رو می‌شویم، خطی طولانی از ترسی که تمامی نیاکان ما را فراگرفته بود، در جان ما پدیدار می‌شود.»
به همین دلیل فیلم تی‌تی با آزادسازی تخیل مخاطب و حفظ فاصله مناسب بین خیال‌پردازی و واقعیت‌گرایی و حرکت روی موضوعاتی از قبیل افسانه‌ها و خرافه‌های مربوط به کولی‌ها و جادوگرها و فاصله هوشمندانه از واقعیت، ایماژی منحصر به فرد از آرک‌تایپ‌های یونگی تا اسطوره‌ها و ناخودآگاه اجتماعی تا ترس‌ها و رؤیاهای شخصی ایجاد می‌کند که همان‌قدر نسبت به تک‌تک آنها می‌تواند بی‌ربط باشد، وابسته به آن است. حضور تی‌تی با آن لباس سرخ و تنهایی انسان‌ها در فیلم و آن فرمول فیزیکی نجات بشریت، به ناگاه ایماژی در ذهن به‌وجود می‌آورد که می‌تواند هم وابسته به تک‌تک این سرچشمه‌ها باشد و هم ممکن است ملغمه‌ای از آنها. زیرا ایماژ ادبی در فلسفه پدیدارشناسی در کنار تخیل اسطوره‌ای قرار می‌گیرد و هر ایماژ مشخص در محور جانشینی تخیل قابلیت دگردیسی به تصویری دیگر نیز دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید