فرصتی برای بازتعریف دیپلماسی فرهنگی
حجتالاسلام محمدمهدی ایمانیپور؛رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
ترمیم یا بازتعریف چارچوبهای کلان فرهنگی کشور، در برهه کنونی یک الزام محسوب میشود. در گام دوم انقلاب اسلامی، هردو جنبه ادراکی و عملیاتی در مواجهه هوشمندانه با شبیخون فرهنگی دشمنان باید مورد توجه و استناد ما قرار گیرد. اساسا جهاد تبیین، منبعث از همین الگوپردازی جامع و هوشمندانه خواهد بود. اکنون ۴۳سال از عمر بابرکت انقلاب اسلامی ایران سپری شدهاست؛ برخی ظرفیتهای فرهنگی کشور در خارج از مرزها بهخوبی فعلیت یافته و برخی دیگر یا هنوز درحالت بالقوه باقی مانده یا باید در نحوه استفاده از ابزارهای لازم برای انتقال آنها به جهانیان تجدیدنظر شود.
یکی از کلیدواژگانی که در این خصوص باید مورد استناد قرار گیرد، «دیپلماسی فرهنگی دانشبنیان» است. دراین خصوص میان دانش محیطی و اقدامهای میدانی رابطه منطقی وجود ندارد. امروزه منطق انقلاب و گفتمان رهبر معظم انقلاب در جهان خریدار دارد. ما حرفهای تازه فراوانی برای جهانیان داریم، ولی وقتی نوبت به ارائه و اقدام میرسد، رفتارمان منفعلانه است. برخی بر این باورند که بومیسازی اقدامها و عمل براساس ذائقه محیط، یعنی سانسور بخشی از سخنان حق و تن دادن به ادبیات منفعلانه و مصلحتاندیشانه؛ حال آنکه گفتوگو براساس نیاز مخاطب و ذائقه او، یعنی اقدام هوشمندانه و فهم درست فرهنگ و زبان محیط مخاطب.
ما باید محتوای فاخرمان را در بستهبندیهای شایسته و درخور و در محیطهای مناسب عرضه کنیم؛ همانطور که در عرضه کالاهای غیرفرهنگی عمل میشود. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، دغدغه مستمری درخصوص ارائه تعریف مبنایی، اولویتبندی، کمیسازی و درنهایت عملیاتیسازی اهداف فرهنگی کشور متناسب با زیستبومهای فرهنگی و جغرافیایی در دنیا دارد. همانگونه که مشاهده میکنیم، گامهای بلند و مهمی باید در این عرصه مهم برداشته شود.
دراین میان، قاعده پررنگی وجود دارد که نمیتوان آن را فراموش کرد؛ اینکه جهاد تبیین صرفا ماهیتی پدافندی و دفاعی ندارد و جنبه آفندی آن را نیز باید درنظر گرفت. بهعنوان رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، لازم است چنین نگاه و باوری را تاحدودی اصلاح کنم! صیانت از فرهنگ کشور صرفا در گروی ترسیم پیوست پدافندی در قبال تکثیر فرهنگهای بیگانه نیست! در گام دوم انقلاب اسلامی ایران، ما نیازمند پیوست «آفندی- پدافندی» بهصورت همزمان و توأمان هستیم، بهگونهای که هردوی این نگاهها و رویکردها، بتواند ما را بهسوی نقطهای روشن و تعیینکننده رهنمون سازد.
قرار است طی روزهای آتی، اجلاس رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (در سراسر جهان) در تهران برگزار شود. انشاء الله این اجلاس را نقطهعطفی در شکلگیری مناسبات جدید فرهنگی میدانیم. بهعبارتی گویاتر، اجلاس رایزنان فرهنگی، فرصتی برای نوسازی و بازتعریف دیپلماسی فرهنگی خواهد بود. این بازتعریف، محصور به تاکتیکها و روشهای نوین نبوده و قطعا در نتیجه و خروجی این همفکری و همافزایی جمعی و مهم، مجاری و ابزارهای جدیدی نیز دراین حوزه (حوزه دیپلماسی فرهنگی کشور) ترسیم خواهد شد. شعار دهمین نشست رایزنان فرهنگی، «دیپلماسی فرهنگی دانشبنیان، همگرا، صادرات فرهنگی» است. اصلیترین دغدغه ما این است که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی باید بهعنوان قرارگاه دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، نقش خود را بهعنوان یک «راهبر» در مناسبات بینالمللی ایفا کند و این مهم محقق نخواهد شد مگر با مهندسی و دانشبنیانی در ساختار و رفتار فرهنگی در داخل و خارج از کشور.
براین باوریم که رایزنان فرهنگی ما در سراسر جهان هر یک حکم ظرفیت و مجرای انتقال الگوها و مولفههای دیپلماسی فرهنگی دانشبنیان را خواهند داشت. قطعا همافزایی رایزنان فرهنگی ما معطوف به یک هدف و منظومه گسترده و غنی، اصلیترین رمز موفقیت ما در این حوزه محسوب میشود.