گفتوگو با رابعه اسکویی، بازیگر نقش «طلا» در سریال مستوران
دوست دارم نقش آدمهاى عجیب و غریب را بازى کنم
سعیده مرادی
این روزها سریال «مستوران» از شبکه یک سیما در حال پخش است؛ سریالی متفاوت که توانسته با جذب 15درصد مخاطبان پربینندهتر از سریالهای دیگر باشد. هرچند به قاعده هر فیلم و سریال دیگری، منتقدان خودش را هم دارد که این روزها نقدهایی به آن روا میدارند. البته موفقیت این سریال تنها به داستان فیلم و قصههای ماورایی آن مربوط نمیشود و نقشآفرینی خوب بازیگرانش نیز باعث شده تا در مجموع اثری قابل تأمل شود. یکی از بازیگران این مجموعه رابعه اسکویی است که در نقش شخصیتی بهنام «طلا» را بازی میکند. رابعه سکویی بازیگری شناخته شده و محبوب است که تاکنون در فیلمهایی همچون «سگکشی»، «دزد و پری»، «سهبیگانه»، «یحیی سکوت نکرد»، «شیر تو شیر»، «ننه نقلی»، «آینههای روبهرو»، «دلقکها»، «چشمک»، «میزاک»، «زن بدلی»، «سوغات فرنگ»، «چپ دست»، «تمام من»، «پیادهروهای خالی» و... و همچنین سریالهایی همچون «میهمانی از بهشت»، «به همین سادگی»، «فرار بزرگ»، «خالهجون کوکب و غنچه»، «ارثبابام»، «بوی بارون»، «بیدارباش» و... ایفای نقش کرده است. البته فعالیتهای او به همینجا محدود نشده و در ژانر کودک و نوجوان نیز فعالیت داشته که ازجمله میتوان به «من و پوتی»، «مسافری از اعماق»، «دانی و من» و «صد سال به این سالها» اشاره کرد. با وجود این بازی در سریال مستوران و نقش «طلا»، به نسبت دیگر آثار او متفاوت از آب درآمده است؛ چرا که او را بیشتر به نقشآفرینیهای طنز و غیرجدی میشناسیم و به یاد میآوریم. همین ایفای نقش متفاوت باعث شده است که بهانه گفتوگویی با این بازیگر باسابقه دست دهد که پیشرو دارید.
شما را اغلب بهعنوان یک بازیگر فیلمها و سریالهای طنز میشناسند. البته میدانیم که بازیگر به هر حال بازیگر است و باید ایفای نقش کند و این جور چیزها نباید برایش تفاوتی داشته باشد. ولی با این حال چطور شد که در سریال مستوران و در نقش «طلا» حاضر شدید که داستان و فضای متفاوتی نسبت به آثار قبلی شما دارد؟
این نقش توسط آقای سیدجمال سیدحاتمی که کارگردانی 7قسمت اول سریال مستوران را بر عهده داشتند، به من پیشنهاد شد. طی صحبتهایی که انجام شد و پس از اینکه فیلمنامه را خواندم به این نتیجه رسیدم که حتماً در این سریال و این نقش بازی کنم.
مگر چه چیز این نقش برایتان جذابیت داشت؟
بهطور کلی که باید عرض کنم چون بازی در نقش منفی برای من بهعنوان یک بازیگر که همیشه کار طنز کرده یک چالش است، به همین دلیل آن را پذیرفتم. البته ایفای این نقش انرژی بسیاری از من میگرفت، چون شخصیت طلا، از شخصیت اصلی خودم بسیار دور بود و فاصله داشت. بنابراین با کمک آقای سیدحاتمی برای نزدیک شدن به این نقش بسیار تلاش کردم.
از توضیحات شما اینطور برداشت میکنم که پس برای بازیگری مثل شما که سابقه طنزهایش بیشتر است، نباید ایفای نقشهایی متفاوت و منفی مثل طلا کار راحتی باشد؟ درحالیکه شاید مردم فکر کنند که بازیگر کارش همین است و ماهیت نقشها تفاوتی ندارد.
بازی در این نقش اصلاً کار راحتی نیست چون این شخصیت نگاه و گویش خاص و انرژی عجیب و غریبی داشت. البته برای هر بازیگری جذابیت دارد که نقشی که از خودش فاصله دارد را بازی کند و خدا را شکر فکر میکنم که با وجود همه سختیها نتیجه کار خوب شده است.
شخصیتی مانند «طلا» نیازمند گریم و لباس خاصی است تا برای مخاطب باورپذیرتر باشد و نظر بیننده را به سمت خود جذب کند. گریم و لباس نقش شما تا چه حد توانست پاسخگوی این نیاز مخاطب باشد و انجام این گریم چقدر زمان میبرد؟
به لحاظ گریم و لباس کار بسیار حرفهای انجام شد و ژاله زکیزاده بهعنوان طراح لباس و احسان روناسی بهعنوان گریمور در این سریال بسیار زحمت کشیدند و بیدریغ تلاش کردند. من به همراه این دوستان و کارگردان مجموعه تلاش بسیار زیادی داشتیم که «طلا» به خوبی ظاهر شود و خدا را شکر راضی هستم. گریم من حدود یک ساعت و نیم زمان میبرد. لباس پوشیدن هم حدود یک ساعت از من وقت میگرفت. لباس بهدلیل فلزاتی که داشت بسیار سنگین بود. مجبور بودم چند لایه لباس بپوشم و همین امر بسیار سخت بود و خیلی اذیت شدم اما اذیت شیرینی بود و خداروشکر نتیجه
کار خوب بود.
شخصیت طلا یک کاراکتر خیالی است که در دنیای واقعی وجود ندارد و لاجرم در دنیای واقعی و زندگی معمولی با چنین مواردی که مابهازای بیرونی داشته باشیم برخورد نمیکنیم. چطور توانستید به این شخصیت بهعنوان یک جادوگر نزدیک شوید و آن را بازی کنید؟
البته طلا جادوگر نیست و یک ساحره است و ساحره سطح بالاتری از جادوگر دارد اما در مجموع چنین شخصیتی نهتنها در دنیای واقعی وجود ندارد بلکه در سینما و تلویزیون ایران نیز تاکنون چنین نقشی نداشتیم. بنابراین خلق چنین شخصیتی و بازی در نقش آن بسیار کار سختی بود. همانطور که گفتم بازی در هر مرحله از این نقش انرژی زیادی از من میگرفت طوری که بعد از هر بازی مدتی مینشستم کمی حالم بهتر میشد و بعد بهکار ادامه میدادم. با همه سختیهایی که داشت این نقش را دوست داشتم.
نقش طلا یک نقش متفاوت است که با نقشهایی که تاکنون بازی کردهاید بسیار فاصله دارد. باز هم اگر پیشنهاد چنین نقشی را داشته باشید، میپذیرید؟
بله حتماً میپذیرم.
حالا چرا با این قطعیت و تأکید؟
چون طلا یک نقش خاص است که شخصیت پیچیده، قوی و عجیب و غریبی دارد. بنابراین اگر دوباره کاری خارج از حیطه کمدی انجام بدهم باید چیزی تقریباً شبیه طلا باشد تا انتخاب کنم. بعد از طلا دیگر نمیتوانم شخصیتهای معمولی را در کارهای جدی و منفی بازی کنم، باید برای من کاراکتر خاصی باشد.
شما جزو بازیگرانی هستید که بیشتر نقشهای کمدی ایفا کرده و مردم با چنین نقشهایی شما را میشناسند. خودتان هم به این ژانر علاقهمند هستید یا پیشنهادهایی که میشد دلیل این انتخابتان بوده است؟
بازی در نقشها و حوزه کمدی انتخاب خودم است. من همیشه تمام تلاشم این بوده که سر سوزنی خنده را بر لبهای مردم بنشانم و شادی را مهمان دلهایشان کنم. بنابراین همیشه ترجیحم این بوده که طنز کار کنم و مردمام را خوشحال کنم و این پاسخی کلی است که میتوانم در اینباره به سؤال شما بدهم.
در مجموع فارغ از کار طنزوجدی یک نقش باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا انتخابش کنید؟
بهشخصه کاراکترهایی که زوایای پنهان دارند بیشتر جذبم میکنند و امیدوارم در آینده نقش آدمهای عجیب و غریب به من پیشنهاد شود. بهطور کلی یک نقش باید برای بازیگر چالش به همراه داشته باشد و او را درگیر کند. نقش باید بازیگر را به فکرکردن وادار کند. بنابراین اگر یک نقش این ویژگیها را داشته باشد، باعث میشود که بازیگر حس و حال خوبی پیدا کرده و در این شرایط است که میتواند نقشی ماندگار بازی کند و این حس و حال را نیز به بیننده منتقل کند.
با همه این توضیحات و توصیفاتی که داشتید و اگر بخواهید بهطور کلی پاسخ بدهید، ایفای نقشهای طنز سختتر است یا جدی؟
بهنظر من هر نقشی ویژگیهای خاص خودش را دارد. فرقی هم نمیکند که کار طنز باشد یا جدی. بنابراین نمیتوانم بگویم کدام سختتر یا کدام راحتتر است. با این حال، بهنظرم نقش طنز دشوارتر است چرا که این روزها خنداندن مردم بسیار سخت شده است در مجموع باید به عمق نقش رسید، حال این نقش چه جدی باشد و چه طنز.
این روزها بحث شاید آن باشد که بالاخره کارهای طنز میفروشد و بیننده میگیرد یا کارهای جدی. هر کسی هم طبق آمارهای فروش و بیننده نظر خاص خودش را در این زمینه دارد. ولی بهنظر شما مردم امروز چه نوع آثاری را میپسندند و میبینند، طنز یا جدی؟
بهنظر من مردم بیشتر کارهایی را دوست دارند و بیشتر آثاری را میبینند که واقعی باشند. بنابراین فیلمها و سریالها باید با زندگی مردم و واقعیات ارتباط داشته باشند و بینندگان بتوانند با آنها همذاتپنداری کنند. اینکه مخاطب با نقش همراه شود، باعث میشود که بازیگر را دوست داشته باشد.