• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 2 اردیبهشت 1403
کد مطلب : 222991
+
-

2روایت عجیب از آدم‌ربایی 10میلیاردی

2روایت عجیب از آدم‌ربایی 10میلیاردی

درحالی‌که دختر 16ساله مدعی است دوست اینستاگرامی‌اش او را فریب داده و گروگان گرفته تا دست به اخاذی 10میلیارد تومانی بزند، متهم ادعا می‌کند همه این ماجرا نقشه‌ای برای ازدواج با دختر 16ساله بوده است. به گزارش همشهری، چند روز قبل مردی قدم در کلانتری هفت‌چنار در پایتخت گذاشت و گفت دختر 16ساله‌اش را ربوده‌اند. وی به ماموران گفت: دخترم ندا آخرین بار برای رفتن به کلاس از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. درحالی‌که نگران وضعیت او بودیم، فردی با موبایل دخترم به من زنگ زد و گفت او را گروگان گرفته است. او برای آزادی ندا درخواست 10میلیارد تومان پول کرد و گفت چنانچه این پول را ظرف 48ساعت تهیه نکنم، جان دخترم را می‌گیرد و جسدش را می‌سوزاند. فرد آدم‌ربا تهدیدم کرد که اگر پای پلیس را به ماجرا باز کنم، دیگر هرگز دخترم را نخواهم دید. من ابتدا ترسیدم پلیس را در جریان قرار بدهم و در تکاپوی تهیه پول بودم اما مبلغ درخواستی آدم‌ربا بالا بود. در تماس‌های بعدی به او التماس کردم تا تخفیف بدهد و مبلغ را کمتر کند. درنهایت به 3میلیارد تومان راضی شد و من باز ترسیدم مبادا پول را تهیه کنم و آدم ربا جان دخترم را بگیرد. به همین دلیل تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار دهم.

روایت اول
با این شکایت، پرونده به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد و بازپرس محمدمهدی براعه، دستورات لازم در پرونده را صادر کرد. مأموران با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی موفق شدند مخفیگاه آدم‌ربا را شناسایی کنند. با این سرنخ، مأموران راهی منطقه‌ای در جنوب تهران شدند و پس از دستگیری آدم ربا، دختر نوجوان را که در اتاقی زندانی بود نجات دادند. از سوی دیگر، پسر جوان نیز به اتهام آدم‌ربایی دستگیر شد. در ادامه مأموران به تحقیق از دخترنوجوان پرداختند. او گفت: در اینستاگرام با جوانی به نام حامد آشنا شدم و با هم قرار گذاشتیم. در قرار اول، حامد مرا سوار ماشینش کرد و با تهدید به خانه‌اش برد. در این 3روز مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و قصد اخاذی از خانواده‌ام را داشت اما موفق نشد.

روایت دوم
پسر جوان که به اتهام گروگانگیری دستگیر شده است، روایت دیگری را مطرح کرد و گفت: 5ماهی از آشنایی من با ندا می‌گذشت. او می‌گفت سن کمی دارد و به همین دلیل خانواده‌اش محال است با ازدواج ما موافقت کنند. او از من خواست تا سناریوی آدم ربایی را طراحی کنیم و دست به اخاذی از خانواده‌اش بزنیم تا پولی برای شروع زندگی داشته باشیم. من هم او را در اتاقی زندانی کردم تا از خانواده‌اش اخاذی کنم اما پای پلیس به ماجرا باز شد و دستگیر شدم.
حالا به دستور بازپرس جنایی، تحقیقات در این پرونده برای مشخص شدن ابعاد بیشتر ادامه دارد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید