• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
یکشنبه 26 تیر 1401
کد مطلب : 166112
+
-

نظری بر بسترسازی بهائیان برای اجرای قانون کشف حجاب در ایران

زنان بهایی؛ پیاده نظام اجرای کشف‌حجاب

گزارش
زنان بهایی؛ پیاده نظام اجرای کشف‌حجاب

مریم صادقی‌پری، روزنامه نگار

بهائیت، تشکیلاتی است که با هدف رویارویی با اسلام، تشیع و علمای شیعه و با مشارکت دول استعماری شکل یافته است. هم از این روی از بدو نضج‌گیری، به مقابله با احکام و فرامین اسلامی از جمله مسئله حجاب زنان پرداخته و به تصور خویش، آنها را منسوخ ساخته است. در این مقال پی‌آمده، به بررسی کارنامه جریان بابیت و بهائیت در زمینه حجاب‌زدایی از بانوان ایرانی و سپس اقدامات آنها در جهت پیشبرد سیاست کشف حجاب رضاخانی می‌پردازیم. امید آنکه تاریخ‌پژوهان معاصر و عموم علاقه‌مندان را مفید و مقبول ‌آید.

کشف حجاب؛ از طاهره قره‌العین تا روحا‌خانم
رویارویی ایرانیان با غرب و آشنایی تجددطلبان ایرانی با ظواهر تمدن غربی، مروج این اندیشه در ذهن آنان شد که زن ایرانی نیز می‌تواند در جامعه خود پذیرای مسئولیت‌های اجتماعی و سیاسی شود. زمینه‌های اجتماعی مورد تأکید در غرب برای تحقق این هدف، مساوات زنان و مردان در برخورداری از حقوق یکسان اجتماعی بود. بر این اساس یکی از مسائل مورد علاقه و توجه تجددگرایان در مواجهه با فرهنگ و آداب و رسوم غربی، شکل لباس‌های مردان و کشف حجاب زنان بود.1 بی‌تردید از همان آغازین سال‌های حکومت قاجار و حتی به عهد فتحعلی‌شاه، در پی رفت‌وآمدهای متعدد ایرانیان به خارج از کشور و برعکس، نخستین تأثیرپذیری‌ها در شکل پوشش ایرانیان آغاز شد. ورود هیأت‌های غربی در قالب تجاری و سیاسی و اعزام دانشجویان ایرانی به اروپا در این دوره، نخستین تغییرات را در ذهن برخی متجددین ایرانی نسبت به مسئله پوشش زن ایرانی به‌وجود آورد، با این همه این امر در آن دوره، تأثیر زیادی برجای نگذاشت و در حقیقت مقدمه‌ای برای دگرگونی پوشش زنان در عصر ناصری بود. به شهادت تاریخ به روزگار محمدشاه قاجار و گسترش بابیگری در برخی نقاط ایران، اقدامات چندی در حوزه کشف حجاب از سوی زنان به وقوع پیوست.2
مصاف این جریانات انحرافی با اعتقادات مسلمانان به‌خصوص مسئله حجاب را باید از همان آغازین روزهای پیدایش بابیت جست‌وجو کرد؛ هنگامی که علی‌محمد باب رهبر این فرقه، در قلعه چهریق در زندان به سر می‌برد، پیروان و طرفداران او در دشت «بدشت» در نزدیکی شاهرود اجتماع کرده و به قول نبیل زرندی مورخ بهائیت: «ناگهان حضرت طاهره (قره‌العین)3 بدون حجاب و با آرایش و زینت به مجلس ورود کرد...».4وی با این شگرد و با لغو دیانت اسلام، فسخ احکام آن را اعلام کرد. حسینعلی نوری، ملقب به بهاء‌الله و نخستین رهبر بهائیت ضمن اشاره به مسئله بی‌اعتقادی این جریان به حجاب، فضای جامعه در دوران قاجار را مناسب کشف حجاب نمی‌داند و به یاران خود اینگونه توصیه می‌کند: «زنان بهایی هر چند به‌خوبی می‌دانند که عادت قدیمه حجاب برای مردم روشنفکر غیرلازم و زحمت‌افزاست مع‌ذلک از جهت اینکه مبادا با کشف حجاب در ملأ‌عام طوفان تعصبات و ضدیت مخالفان را برانگیزند عجالتاً این موضوع را مسکوت گذاشته‌اند».‌5 در دوره‌های بعد به‌ویژه در عصر مشروطه، فعالیت در راستای حجاب‌زدایی از سوی ازلیان و بهائیان شدت بیشتری گرفت. به‌گفته صبحی مهتدی از مبلغان بهایی -که بعدها از آن جریان روی گردانده است- آنچه توسط رضاشاه به زور اجرا شد، بدون سابقه نبوده است. در دوران مشروطه فرمانی از عبدالبهاء (رهبر دوم بهائیان) صادر شد که زنان بهایی را از به‌کار بردن حجاب بازمی‌داشت. برای نمونه عبدالبهاء در لوحی که برای بهائیان در لندن ارسال کرده است، می‌نویسد: «حریت نساء رکنی از ارکان امر بهائیت است و من دختر خود روحا خانم را به اروپا فرستاده‌ام، تا دستورالعملی برای زن‌های ایرانی باشد... معذالک احباب (بهائیان) روزبه‌روز بر حریت نساء بیفزاید...».6

اولین گام در ترویج بی‌حجابی در ایران
طرح مسئله حجاب زنان، ابتدا در اندیشه‌های افرادی مانند میرزا فتحعلی آخوندزاده، عبدالرحیم طالبوف و میرزا آقاخان کرمانی از جرگه بابیان (ازلی) مطرح شد.7 چنان که کرمانی در مخالفت با حجاب زنان مسلمان، به تندی آن را مورد حمله قرار می‌دهد و در جایی درباره این مقوله می‌گوید: «هر شاخه از درخت اخلاق زشت ایرانیان را که دست می‌زنیم، ریشه او کاشته عرب و تخم او بذر مزروع تازیان است، یکی از آنها حجاب بی‌مروت زنان است...».8  زنان بهایی در دوران پس از مشروطه، نقش مهمی را در حیا و حجاب‌زدایی از بانوان ایرانی ایفا کردند. بهائیت برای زمینه‌سازی و شیوع نگرش خود در مورد حریت نساء، از زنان عضو این جریان استفاده ابزاری فراوان کرد. بعد از طاهره قره‌العین افرادی همچون فرخ‌آفاق پارسای، صدیقه دولت‌آبادی و منیره شهمیرزادی از نمونه‌های بارز به شمار می‌روند. فخرآفاق پارسای، از پیشگامان و فعالان کشف حجاب در ایران بود. او در سال1288ش، سلسله مقالاتی را با عنوان «کمک به پیشرفت نسوان ایرانی، از طریق آشنایی با تمدن» منتشر کرد و از همان ابتدای شروع فعالیتش در مطبوعات، مروج بی‌حجابی بود و چادر را مناسب زن ایرانی در عصر جدید نمی‌انگاشت. فخرآفاق در 30تیر 1293، روز تاجگذاری احمدشاه قاجار، برای نخستین بار چادر از سر برداشت و همراه همسر خود، سوار درشکه به تئاتر رفت. وی در سال‌های بعد از کودتای‌1299، مجله «جهان زنان» را منتشر کرد و در آن به تبلیغ درخصوص تساوی حقوق زنان، به سبک زنان اروپایی و انتقاد از احکام اسلام پرداخت. اقدامات و شبهه‌افکنی‌های فخرآفاق در مجله جهان زنان، موجب اعتراض شدید علمای مشهد شد تا حدی که دولت مجبور به اسکان موقت او در روستایی در اراک شد.9 منیره شهمیرزادی مادر عبدالکریم ایادی، از بنیانگذاران مدارس تأییدیه، دوشیزگان وطن، انجمن حریت و از مبلغان کشف حجاب در دوره پهلوی اول در تهران بود. چنان‌که به‌گفته اسدالله فاضل مازندرانی از مبلغین مشهور بهایی، به همراه همسرش در حریت نسوان و کشف حجاب و اختلاط رجال و نساء، اقدامات مؤثره به عمل آوردند.10 از دیگر بهائیان فعال در این عرصه، ذبیح‌الله قربان و خواهرش کیا قربان بود که چند سال قبل از اعلام رسمی کشف حجاب، عده‌ای از دختران بهایی را به استخدام بیمارستان «بهبودستان» درآوردند و یک زن انگلیسی به نام آوانسیان را - که از کارمندان سفارت انگلیس در تهران بود- برای آموزش آنها براساس الگو‌های زن غربی استخدام کردند.11  از میان آنها می‌توان به صدیقه دولت‌آبادی خواهر یحیی دولت‌آبادی (ازلی مشهور) اشاره کرد. وی در سال‌1296ش، نخستین مدرسه دخترانه را در شهر اصفهان دایر کرد و یک سال بعد برای زمینه‌سازی بی‌حجابی، شرکت خواتین اصفهان و 2سال بعد شرکت آزمایش بانوان را تشکیل داد و در سال 1298نیز مجله «زبان زنان» را تأسیس کرد. فعالیت‌های دین‌ستیزانه‌ای که وی در شهر اصفهان انجام می‌داد، با انتقاد بانوان متدین اصفهانی مواجه شد. در آن شرایط بانو امین، شروع به مقابله فکری و فرهنگی با او کرد. آن بانوی اندیشمند با سخنرانی در جلسات مذهبی بانوان و تأسیس «کانون تبلیغات و تعلیمات دینی» و نگارش کتاب روش خوشبختی، به شبهه‌افکنی‌های دولت‌آبادی و همفکرانش پاسخ مناسب ‌داد. سرانجام با استقبال بانوان متدین اصفهان از سخنرانی‌ها و مرکز تازه تأسیس بانو امین و بالا‌گرفتن اعتراضات به عملکرد شرکت خواتین اصفهان، دولت‌آبادی مجبور به تعطیلی روزنامه زبان زنان و ترک اصفهان شد.12
در کنار این فعالیت‌های بهائیان، مدارس بهایی نیز نقش مهمی در ترویج بی‌حجابی در جامعه داشتند. علی‌اصغر حکمت در یادداشت‌های روزانه‌اش در تاریخ 25رمضان 1333، در گفت‌وگو با یکی از دوستان بهایی‌اش در مورد حجاب، به نقش این مدارس اشاره می‌کند: «چندی است به‌موجب امری که از طرف مقامات فوق به بهایی‌ها رسیده است، بهایی‌های طهران گفت‌وگو می‌کنند که این پرده را بردارند ولیکن جمعی از ایشان هنوز صلاح نمی‌دانند و وقت را مناسب نمی‌شمارند. عاقبت قرار بر این داده‌اند که دخترهای کوچک خود را که به مدرسه تربیت البنات می‌فرستند، از کوچکی به بی‌حجابی عادت دهند...».13

بهائیان؛ در صف نخست فرهنگ‌سوزی
یکی از مسائلی که بهائیان در جریان کشف حجاب، آن را از افتخارات خویش به شمار می‌آورند، این است که زنان بهایی از نخستین افرادی بودند که با اعلام قانون قدغن‌کردن حجاب، بدون پوشش چادر و روسری در جامعه حاضر شدند. جلیل اقبال از بهائیانی که در دوران کودکی خویش، این برهه از زمان را درک کرده است، در خاطرات خود می‌نویسد: «به یاد دارم که همان موقع عده‌ای از نسوان بهایی، در کوی گازرگاه در یزد، با کلاه بدون چادر و... پیاده به طرف مرکز شهر و خیابان پهلوی حرکت کرده، مجدداً به همان ترتیب به محل اولیه مراجعت کردند. این عمل شجاعانه و بی‌نظیر بانوان بهایی، باعث شد که خانم‌های مسلمان به‌تدریج جرأت یافته و تأسی به همنوعان به‌اصطلاح کافر خود کنند و حجاب را به کنار گذارند...».14 یکی دیگر از ترفندهای تشکیلات بهائیت برای حیا و حجاب‌زدایی از جامعه ایرانی، استفاده از مبلغ زن آمریکایی همانند سوزان مودی، لیلیان کپس و ژنویو کوی در مدارس بهایی بوده است. موژان مؤمن (نویسنده بهایی)، درباره انگیزه حضور این دست از زنان غربی در ایران می‌نویسد: «هر چند از حضور زنان غربی در ایران مدتی می‌گذشت (برای مثال همسران دیپلمات‌ها و مسیونرها و بریتانیایی)، ولی آنها در حلقه‌های اجتماعی مخصوص خود باقی مانده بودند و با عامه مردم ایران اختلاط نمی‌کردند برعکس، این زنان آمریکایی بهایی با اعضای جامعه بهایی و حلقه گسترده‌تری معاشرت می‌کردند. جدا از اهمیت فعالیت‌های آموزشی، آنها برای دیگران، به‌ویژه برای شاگردان مدارس دخترانه بهایی، الگو به شمار می‌رفتند...».15

کلام آخر
اجرای قانون اجباری کشف حجاب در دوران رضا‌خان، طیف گسترده‌ای از مفاسد اخلاقی را در میان اعیان و اشراف و متجددان وابسته به حکومت پهلوی در پی داشت و باعث شد تا بسیاری از زنان باحجاب و متدین خود را در خانه‌ها حبس کنند. کشف حجاب به‌گونه‌ای که اجرا شد، حق انتخاب را از زنان ایرانی گرفت و عملاً عمده آنان در خانه محبوس شدند. عده‌ای نیز مانند همسر صدرالاشراف وزیر عدلیه رضاشاه که به اجبار مجبور به حضور در مجلسی بدون حجاب شد، بیماری و فوت را تجربه کرد. استعمارگران به‌منظور دورکردن زنان از جایگاه پراهمیت خود و خدشه واردکردن به آن، از طریق رخنه در نظام تربیتی و فرهنگی وارد عمل شدند. آنها برای تحقق این هدف، مدت‌ها قبل از کشف حجاب رضاخانی و با استفاده از تشکیلات بابیه، ازلیه و بهائیه و جماعت شبه‌روشنفکر، در جهت ترویج بی‌حجابی به فعالیت پرداختند، اما به‌رغم همه زور و خشونتی که به‌کار برده شد و همه هزینه‌هایی که بهائیان، غربزدگان و اربابان غربی‌شان انجام دادند، نتوانستند به اهداف خود جامه عمل بپوشانند و با مخالفت و مبارزه علما و مردم ایران، موفقیت چندانی نصیب مسببان آن نشد.

منابع:
1- مهدی صلاح، کشف حجاب: زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، صص 61-60
2- تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، مقدمه، ص 78
3- دختر ملاصالح برغانی از مجتهدین معروف قزوین (برادر ملا‌محمدتقی برغانی مجتهد مشهور و قدرتمند آن موقع ایران) و همسر ملامحمد برغانی که پسرعمویش نیز بود، پس از جذب‌شدن به فرقه‌ گمراه بابیت، همسر و 3فرزندش را رها و شروع به تبلیغ این مرام ساخته‌ استعمار کرد.
4- محمد زرندی، مطالع الانوار، ترجمه و تلخیص عبدالحمید اشراق خاوری، تهران، مؤسسه ملی مطبوعات امری، 134بدیع، ص271
5- ج. ای. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه ع. بشیر الهی، ه. رحیمی و ف. سلیمانی، ص ١٦٩
6- فضل‌الله مهتدی، خاطرات زندگی صبحی و تاریخ بابیگری و بهائیگری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386ش، ص49
7- آجودانی لطف‌الله، علما و انقلاب مشروطیت، تهران، اختران، 1385، ص 239
8- صلاح، مهدی، کشف حجاب: زمینه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص‌72
9- احمد‌اللهیاری، بهائیت در عصر پهلوی، نیمه‌پنهان، ج31، تهران، کیهان، 1387، ص59
10- فاضل مازندرانی، اسدالله، ظهورالحق، ج8، قسمت اول، بی‌جا، مؤسسه ملی مطبوعات امری، 1352ش، ص325
11- دفتر پژوهش‌های کیهان، معماران تباهی، ج3، تهران، کیهان، چ3، 1376، ص70
12- ناهید طیبی، زندگانی بانوی ایرانی، نشر سابقون، 1380، صص49-46 محدثه مرتضی، نخستین بانوی مجتهده، ماهنامه فکه، ش 585، خرداد 1389، صص15-12
13- میرزا علی اصغر حکمت شیرازی، ره‌آموز حکمت، یادداشت‌های روزانه سفر طهران علی اصغر حکمت شیرازی، به اهتمام سیدمحمد دبیر سیاقی، بخش نخست، قزوین، حدیث امروز، 1382، ص192
14- جلیل اقبال، فراز و نشیب خاطرات حیات نظری به موقعیت بهائیان ایران قبل و بعد از انقلاب، نشر باران، 2015م، ص233
15- بهائیان ایران، به کوشش فریدون وهمن، سوئد، نشر باران، 1390ش، ص179

این خبر را به اشتراک بگذارید