اعتمادآفرینی در گرو تحقق وعدهها
مهدی سعیدی- کارشناس مسائل سیاسی
آنچه در این نوشتار مورد تأکید است توجه به این حقیقت است که امید به یک مجموعه آن زمانی حاصل خواهد شد که اعتماد به آن مجموعه حاصل شده باشد؛ لذا هر اقدامی که موجب بیاعتمادی شود، درنهایت امید را در جامعه تضعیف میکند.
حدود یک سال است که حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی با کسب رأی اعتماد 18میلیونی ملت ایران بر مسند قدرت اجرایی کشور تکیه زده، است. اعتماد مردم به آقای رئیسی برآمده از پیشینه مثبتی بود که او در مدیریت دستگاه قضا و آستان قدس رضوی برجای گذاشته بود و امیدی را برای حل مشکلات کشور در دلها ایجاد کرد.
در این میان دشمنان ملت ایران با همه توان به میدان آمدند تا از همان فردای انتخابات، امید ملت را به ناامیدی بدل سازند. این سناریو در طول ماههای اخیر با شگردهای مختلفی دنبال شده و فضای مجازی را بستری برای فضاسازی خود قرار داده است. در این میان دولت انقلابی نیز باید هوشمند باشد تا از یکسو با اقدامات امیدآفرین توطئههای پیدرپی دشمن را خنثی کند و از دیگر سو از هرگونه اقدامی که موجب سوءاستفاده دشمن در این مسیر خواهد شد نیز بپرهیزد. در این میان امیدآفرینی با تحقق وعدههای دولت انقلابی گره خورده است که در مسیر تحقق آن باید به چند نکته توجه کرد:
1 دادن وعدهها در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی یکی از راهکارهای امیدآفرینی در مردم است، اما این امر وقتی مؤثر خواهد بود که معطوف به عمل باشد و امکان تحقق آن در زمان موعد ممکن شود، وگرنه اگر با بدقولی درآمیزد، دقیقا نتیجه عکس خواهد داد؛ لذا از دادن وعدههایی که امکان تحقق عملی آن وجود ندارد باید بهشدت پرهیز کرد. متأسفانه در طول سالهای اخیر وعدههای فراوانی توسط مسئولان داده شده که در عمل به دلایل متعددی عملیاتی نشده است. در این میان یا از ابتدا دادن وعدهها اشتباه بوده و مبتنی بر واقعیت و محاسبات دقیق داده نشده و امکان تحقق آن وجود نداشته است یا آنکه در مسیر تحقق، موانعی ایجاد و موجب شده کار به ثمر نرسد. متأسفانه مسئولان ذیربط تلاش نکردهاند تا بهدرستی نسبت به چرایی عدمتحقق وعدهها به افکار عمومی توضیح قانعکنندهای بدهند و بابت این رخداد عذرخواهی کنند. دولت انقلابی نیز امروز در معرض این آفت قرار دارد و متولیان امر باید نسبت به وعدههایی که به ملت میدهند متعهد باشند و بدون دقت نظر و کار کارشناسی شده از دادن وعده بپرهیزند.
2یکی از راهکارهای امیدآفرینی مبتنی بر تحقق وعدهها، پرهیز از انجام توامان چندین فعالیت و پروژه است که گاه امکان فازبندی آنها و آغاز پروژه جدید پس از اتمام پروژه قبلی ممکن نیست. این امر موجب میشود تا زمان اتمام پروژهها محدود و تلاش و فعالیت مجموعههای مختلف بیشتر و بهتر نمایان شود؛ ضمن آنکه به نوعی از هزینههای غیرضروری نیز کاسته میشود و به نوعی با صرفهجویی روبهرو می شویم.
3یکی دیگر از الزامات فرایند اعتمادسازی و تحقق وعدهها، داشتن نظام اولویتها در دولت است. اگر اولویتها در پیشروی دولت تعریف نشده باشد، بدون شک در مواجهه با انبوه مشکلات و مسائل در عرصه حکمرانی، با نوعی سردرگمی، کوتهبینی و بیتدبیری در عملکرد دولت مواجه خواهیم بود که حاصل آن خشک کردن ریشههای اعتماد مردم است.
4یکی از آفاتی که در سالیان متمادی برای افکار عمومی آزاردهنده بوده است، نامعلوم بودن زمان پایان پروژههایی است که معمولا با آب و تاب افتتاح میشوند، اما فرایند تداوم و اجرایی کردن آنها با نوعی بلاتکلیفی همراه بوده و زمان مشخصی برای پایان آنها تعیین و اعلام نشده است.
مشخص کردن زمان انجام و اتمام پروژهها یکی از شیوههای جذاب و اعتمادبخش به افکار عمومی است که در سالیان گذشته در شهرداری تهران با موفقیت اجرایی شده و امروز میتواند الگویی برای تمامی پروژههایی باشد که دولت قصد دارد افتتاحکننده آن باشد.
5 اولویت دادن به اتمام پروژههای نیمهکاره که متأسفانه از دولتهای پیشین به یادگار مانده است نیز اقدام درخوری است که بهشدت میتواند در فرایند اعتمادسازی و امیدآفرینی مؤثر باشد. متأسفانه هزاران پروژه نیمهتمام آفتی است که پیشروی افکار عمومی قرار دارد و ضمن آنکه موجب نابودی سرمایههای ملی میشود به عاملی برای کاهش اعتماد مردم نیز بدل شده است.
6 صحبت کردن با مردم و توضیح دادن به ابهامات و پاسخگویی به سؤالات در مورد طرحها و برنامههایی که دولت برای تحقق وعدههای داده شده در حال اجرا و دنبال کردن آنهاست، ضرورت دیگری است که برعهده همه افراد و مجموعههای دولت است که وظیفه خطیر اطلاعرسانی و پاسخگویی را برعهده دارند. تأکید آنکه، اگر این امر بهموقع و بهنگام صورت گیرد، قطعا عاملی برای جلوگیری از شیوع شایعاتی خواهد شد که هر روز توسط بدخواهان دولت انقلابی پراکنده میشود.