سعید مروتی - روزنامهنگار
1.تیرماه که از راه میرسد ویدئوهای عباس کیارستمی فضای مجازی را تسخیر میکند. اول تیر تولد اوست و ۱۴تیر سالمرگش. ویدئوهایی که بیشتر از آنکه تصویری از کیارستمی فیلمساز ارائه دهند، او را در مقام فیلسوف و حکیمی خردمند مینمایانند که جملات قصار درباره مقولاتی چون عشق، زندگی، تنهایی و مرگ بر زبان میآورد. جملات قصاری که بهصورت مجرد جذاب هستند، ولی معمولا استدلالی پشتشان نیست؛ شاید چون فرصتی برای تحلیل و استدلال در این بریده فیلمها وجود ندارد. یاد عباس کیارستمی با این نقلقولهای اغلب غیرسینمایی، میان مردم زنده نگاه داشته میشود. از طریق به اشتراک گذاشتن این نقل قولها و ویدئوها و جملات شاعرانه و حکیمانه عباس کیارستمی بیشتر شبیه مثلا جبران خلیل جبران یا محمود درویش بهنظر میرسد که البته دیدگاهی متفاوت و ضدجریان به پدیدهها دارد و همین تفاوتهاست که باعث بازنشرها و به اشتراک گذاشتنها میشود. عنصر شهرت، بیانی تأثیرگذار با قدرت متقاعدکنندگی مثالزدنی و جملاتی که برای موضوعات پیچیده راهحلهای به ظاهر سادهای را پیشنهاد میکنند، برای عباس کیارستمی مخاطبانی فراهم کرده که بسیار بیشتر از تماشاگران فیلمهایش هستند.
تا همین چند سال پیش عنوان جهانیترین سینماگر ایرانی، با فاصله بیش و پیش از هر چهره دیگری برازنده کیارستمی بود. هنوز هم به لحاظ موفقیت فستیوالی و تحویل گرفته شدن توسط منتقدان، نظریهپردازان و سینماگران بزرگ جهانی، اوست که فراتر از هر فیلمساز ایرانی دیگری مورد توجه قرار گرفته است. تعداد کتابهایی که خارج از مرزها درباره کیارستمی نوشته شده بسیار بیشتر از دیگر سینماگران ایرانی است و بهندرت میتوان رأیگیری معتبری برای انتخاب بهترین فیلمهای تاریخ سینما سراغ گرفت که چند فیلم از او به فهرست برگزیدگان راه نیافته باشد. بهطور مشخص «کلوزآپ» بهعنوان یکی از خلاقانهترین تجربههای سینمایی، جایگاه مطمئنی در پانتئون منتقدان دارد. کیارستمی بیشتر فیلمساز فستیوالها و منتقدان بود تا کارگردان اکران عمومی و تماشاگر عادی. فراموش نکنیم که تعداد قابلتوجهی از فیلمهایش در ایران اکران عمومی نشدند و آنها هم که به نمایش درآمدند، جز عدهای معدود را راضی از سینما به بیرون نفرستادند. مشخصا در مورد «خانه دوست کجاست؟»، «کلوزآپ»، «زندگی و دیگر هیچ» و «طعم گیلاس» واکنشهای تماشاگران در سینماهای فرهنگ و عصر جدید را در اکران عمومی به یاد میآورم که هر چه بود، نشانی از تحسین و رضایت را به همراه نداشت؛ جز اقلیتی که احتمالا خواننده مجله فیلم بودند و آشنا و علاقهمند به دستور زبان سینمای کیارستمی. کیارستمی حتی مثل مهرجویی یا بیضایی فیلمساز طبقه متوسط هم نبود و مثل مسعود کیمیایی دوستداران پرشمار میان اقشار مختلف جامعه نداشت. سینمایش هم گرایش اقلیتی را نمایندگی میکرد که البته با شروع درخشش در جشنوارهها، فیلمسازان بسیاری را به سودای تکرار موفقیتهای او، دنبالهروی خود کرد؛ انبوه مقلدانی که با دیدن فیلمهای کیارستمی گول ظاهر سادهشان را میخوردند و بدون طرح داستانی منسجم، دوربین بهدست با نابازیگران راهی دشت و بیابان میشدند و هیچکدامشان هم نتوانستند حتی سایهای از استاد باشند.
2.داستان پررنگ و پرفراز و فرودی برای تعریف کردن وجود ندارد. معمولا هنرپیشهای در کار نیست و اگر هم باشد مثل آدمهای عادی جلوی دوربین میرود. بهنظر میرسد نه تکنیک خاصی هم در کار است و نه میزانسنی. موسیقی متن، طراحی صحنه، دکور و هر آنچه جزو الزامات اثری سینمایی است در حداقلیترین شکل ممکن حضور دارد یا به کل حذف شده است. فیلمهای کیارستمی سالها در ایران براساس ظاهرشان قضاوت شدند. هیچ کارگردان مشهوری در دهههای ۶۰ و ۷۰ به اندازه کیارستمی متهم به بلد نبودن سینما نشد و گویا هرقدر فرنگیها بیشتر به فیلمهایش توجه کردند، در اینجا لج عدهای بیشتر درآمد و واکنشهای عصبی به فیلمها نشان دادند. آن سوی ماجرا را هم باید دید که برخی دوستداران استاد جای نقد فیلم، متنهای ادبی و شاعرانهای نوشتند یا در برداشتهای هرمنوتیک، مرزهای تخیل را کیلومترها جابهجا کردند.
3.همه این قصهها از لحظهای که خبر رسید بیماری کیارستمی جدی است تمام شد و با مرگ استاد، همه آنها که شاید نهایتا 3،2فیلمش را تا به انتها تماشا کرده بودند، ستایشهایی را نثارش کردند که ارتباطی با خود فیلمها نداشت. بارها گفته بود ترجیح میدهد خودش بماند تا فیلمهایش؛ آرزویی که به شکلی دیگر برآورده شد. با مرگش این کیارستمی بود که در ذهنها ماند، میان جامعه رفت، نقلقولها و ویدئوهایش دست بهدست شد تا فیلمهایش که همچنان کمتر به مصرف عموم رسیده است؛ چون اساسا با چنین هدفی ساخته نشدهاند. جملهای که مسعود کیمیایی در سالهای دور و پیش از شهرت و محبوبیت کیارستمی درباره نخستین فیلم بلندش بر زبان آورد، عینا اتفاق افتاد: «این فیلم گزارش نیست که باقی میماند، این کیارستمی است که میماند.»
گرایش اقلیت ستایش اکثریت
درباره عباس کیارستمی که امروز سالروز درگذشتش است
در همینه زمینه :