شهر هوشمند چیست و چگونه ساخته میشود؟
شهر هوشمند از مفاهیمی است که آینده شهری بدان وابسته است. برخیها معتقدند هوشمندی شهر تا آنجا پیش خواهد رفت که نهاد شهرداری عملا تغییر ماهیت خواهد داد و برخی دیگر آن را ابزاری در تقویت حکمرانی شهر تعبیر میکنند. در باب مفهوم شهر هوشمند نیز اتفاق نظری وجود ندارد که آیا شهر هوشمند یعنی شهری بر مدار فناوری یا چیزهایی فراتر از آن! آنچه در ادامه میخوانید بخشهایی از مقالهای با عنوان «تبیین مفهوم و ویژگیهای شهر هوشمند» اثر احمد پوراحمد و همکاران است که در سال1397در شماره ۵۸ مجله تخصصی باغ نظر به چاپ رسیده است. او به 3موضوع کلیدی در باب شهر هوشمند پرداخته است.
ساخت شهر هوشمند نیازمند اقداماتی یکپارچه در سطوح مختلف شهرداری و بافت اجتماعی است. شهر هوشمند یک مفهوم کلنگر است که هدف آن مقابله با چالش معاصر و بهرهبرداری از فرصتهای اخیر ارائه شده توسط پیشرفتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات و شهرنشینی است. با وجود ادبیات گسترده در مورد مفهوم شهر هوشمند، هنوز درکی روشن و واضح و اجماع عمومی در اینباره وجود ندارد و محققان حوزههای علمی مختلف محتوای متنوعی را پیشنهاد کردهاند. بهطوری که برخی فناوریهای هوشمند را بهعنوان تنها یا حداقل مهمترین جزو شهر هوشمند مدنظر قرار دادهاند، عدهای دیگر تعاریفی را پیشنهاد کردهاند که فراتر از فناوری است و بر این باورند که اتخاذ فناوری پایان کار نیست. فناوریها میتواند در شهرها برای توانمندسازی شهروندان از طریق تطبیق این فناوریها با نیازهای آنها به جای تطبیق زندگی آنها با الزامات فناوری مورد استفاده قرار گیرد. بررسی ارائههای وسیع در ادبیات نشان میدهد که معنای شهر هوشمند چندوجهی است. نتایج تجزیه و تحلیل تعاریف و مفاهیم شهر هوشمند حکایت از این دارد که 3موضوع در این میان کلیدی هستند:
۱) زیرساختها برای مفهوم شهر هوشمند محوری و اساسی هستند. فناوری، عاملی توانمندساز برای شهر هوشمند است، اما لزوماً حیاتیترین و مهمترین عامل نیست. ترکیب، اتصال و یکپارچگی سیستمها و زیرساختها برای هوشمندشدن شهر اساسی است. سیستمهای اصلی گسسته و مجزا نیستند و به شبکهای چندبعدی و پیچیده از سیستمهای متنوع بههم پیوسته در شیوهای همافزایی که عملکرد بهتر و مطلوب را توزیع میکند، تبدیل شدهاند.
۲) فرایندها (چگونه شهر هوشمند بهوجود میآید) در تعاریف کاری مهم هستند. بخش کلیدی شهر هوشمند تغییر اساسی شیوههایی است که خدمات تحویل داده میشود و ارائه شهر هوشمند در درجه اول درباره فناوری نیست، بلکه درباره بهبود و تحول خدمات است.
۳) چشماندازها برای آینده بهتر مهم هستند. شهر هوشمند باید اقتصاد هوشمند، حکمروایی هوشمند، تحرک هوشمند، محیط هوشمند، مردم هوشمند و زندگی هوشمند و نحوه تعامل بین آنها را پیشبینی کند اما داشتن چشمانداز برای هوشمندشدن به تنهایی کافی نیست و اقدامات در زمینه قانونگذاری، سیاست و تحول سازمانی مورد نیاز است. از طرفی نفوذ هوش به هریک از زیرسیستمهای شهر بهصورت مجزا برای ایجاد شهر هوشمند کافی نیست بلکه این ابعاد باید بهعنوان کل ارگانیک درنظر گرفته شود.
نکته کلیدی این است که شهرها باید پاسخگوی تغییرات زمینهای که در آن عمل میکنند باشند و اینکه چه چیزی باید بهعنوان هوشمند درنظر گرفته شود بستگی به شرایط زمینهای متنوع (متن و بستر) از قبیل سیستم سیاسی، شرایط جغرافیایی و انتشار فناوری دارد. در واقع راهحلهای هوشمند به سادگی نمیتواند کپی شود و نیازمند این است که ارزش آنها برای زمینههای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. در حقیقت یک مسیر برای تبدیلشدن به هوشمند وجود ندارد و شهرهای مختلف روشهای مختلفی را اتخاذ کردهاند که بازتاب شرایط خاص آنهاست.
شهرها نمیتوانند به آسانی روشهای خوب را کپی کنند بلکه باید رویکردهایی که متناسب با شرایطشان است را توسعه دهند؛ چرا که دو شهر با شرایط یکسان وجود ندارد. در این میان مدیران شهری نباید حل تمام مشکلات شهر را هدف قرار دهند بلکه به جای آن میبایست ظرفیت سیستمهای شهری را برای رویارویی و مقابله با طیف وسیعی از مسائل و مشکلات تقویت کنند. مدل شهر هوشمند بهعنوان یک مدل توسعه شهری در نقاط مختلف یک کشور میتواند به موازات هم مدنظر قرار گیرد. بررسی ارائههای وسیع در ادبیات نشان میدهد که شهرهای مختلف اهداف متفاوتی را در زمینه هوشمندسازی دنبال کردهاند اما هدف همه آنها از دنبالکردن اهداف مختلف متناسب با شرایط و اولویتهای شهرشان، ارتقای کیفیت زندگی است. در این میان با توجه به وضعیت نامناسب و جایگاه پایین ایران در میان کشورهای جهان بسترسازیهای لازم (بهترتیب در زمینه زیرساخت مخابراتی، تولید محتوا و قابلیتهای انسانی) از اهمیت مضاعفی برخوردار است.