چکشها برای که به صدا درمیآیند؟
«حراج ملی ایران» به فروشی معادل ۴۲ میلیارد و ۴۲۴ میلیون تومان دست یافت
اوایل دهه 1390بود که تلاش و تمنای فراوان تعدادی از فعالان هنری برای راهاندازی حراجهای بزرگ هنری در ایران به تولد 2«حراج تهران» و «حراج ملی ایران» انجامید. حراج تهران به معرفی و عرضه هنر مدرن و معاصر ایران تعلق داشت و حراج ملی به محملی برای ارائه آثار هنر سنتی ایرانی بدل شد. در تمام این سالها، حرفوحدیث و انتقاد درباره اصالت برخی آثار یا منشأ پولهایی که در حراجیها خرج میشود، زیاد بوده و حتی سال گذشته مسعود فراستی، منتقد جنجالی سینما، در برنامه «هفت» نوک پیکان انتقادهایش را به سمت حراج تهران گرفت و حرفهایش صدای اعتراض تعدادی از هنرمندان تجسمی را درآورد. برخیها برگزاری حراجهای هنری را فرصتی برای پویایی بازار آثار هنری و معرفی و عرضه هنر ایران به جهان میدانند و عدهای دیگر بر این اعتقادند که شفاف نبودن سازوکار حراجها یا زیر سؤال بودن اصالت آثار یا رخ دادن مسائلی مثل خرید اثر عرضهشده از سوی خود فروشنده برای افزایش کاذب قیمت اثر به وجهه و اعتبار حراجها لطمه زده است. هم حراج تهران و هم حراج ملی رویدادهایی خصوصی هستند و ارتباطی به دولت ندارند. جمعه گذشته هفتمین دوره حراج ملی ایران در حوزه هنر کلاسیک و اسلامی در خانه همایش برگزار شد که به فروشی معادل ۴۲ میلیارد و ۴۲۴ میلیون تومان دست یافت. در این حراج، مجموعه قلمدان و پاکتنامه (۲۱ قلمدان و ۲پاکتنامه) با ۹میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان به فروش رسید تا عنوان گرانترین اثر این دوره را بهخود اختصاص دهد. حراج ملی ایران رویدادی است که خانه حراج ملی آن را از سال ۱۳۹۰ برگزار میکند و هادی پورجاوید و علی روحانی مدیران آن هستند. این حراج با هدف پیدا کردن بازاری برای هنرهای سنتی ایرانی آغاز بهکار کرد و در آن آثار نقاشی، مجسمه، خوشنویسی، نقاشیخط، نگارگری، نسخ خطی، تذهیب، صنایعدستی، جواهرات، فرش و منسوجات به فروش رسیده است.
این آثار متعلق به کیست؟
بخشی از ارزش و اهمیت یک اثر هنری از اسم و رسم خالقش مایه میگیرد؛ از همین رو، حراجیهای هنری معتبر معمولا درباره تعیین خالقان آثار هنری ضوابط سفت و سختی دارند و کمتر به آثاری که خالقشان مشخص نیست، روی خوش نشان میدهند. با وجود این، در این دوره از حراج ملی 6اثر منسوب به فروش گذاشته شد. با وجود اینکه قدمت تاریخی و کیفیت هنری خود اثر نیز در تعیین ارزش آن بسیار مهم است، اما آیا ارائه 6اثر منسوب در یک حراجی که میخواهد به استانداردهای حراجیهای هنری بزرگ و معتبر برسد، کمی زیاده از حد نیست؟ در این دوره ۴۰ اثر از هنر کلاسیک ایرانی و اسلامی به حراج گذاشته شد که از آثار شاخص این دوره میتوان به مجموعه قلمدان و پاکتنامه (۲۱قلمدان و ۲پاکتنامه)، مینیاتوری منسوب به حسین بهزاد، شمایل منسوب به آقا ابراهیم، شمایل اثر علی ابن محمد ابراهیم نقاشباشی، نقاشی لاکی منسوب به میرزا بابا، 5لت نقاشی منسوب به علی خان صبا، در چوبی متعلق به کارگاه میرزا آقا امامی، نسخ خطی قرآن و منسوجات اشاره کرد.
حراج ملی مجوز ندارد
مرتضی ادیبزاده، سرپرست اداره کل موزهها و اموال منقول تاریخی و فرهنگی به انتقاد از هفتمین دوره «حراج ملی» پرداخت. ادیبزاده در صفحه شخصی خود نوشت: «هیچگونه مجوزی از سوی اداره کل موزههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برای حراج ملی صادر نشده است و همچنین به اطلاع میرساند با توجه به قدمت و قداست این آثار هرگونه خروج آنها از کشور ممنوع بوده و برابر با ماده ۵۶۱ مجازات اسلامی جرم محسوب میشود.» آیا جواز نداشتن این حراجی بهمعنای این است که آثار فروختهشده باید باز پس داده شوند؟ همچنین باید پرسید آیا آثار به فروش گذاشتهشده در این حراجی جزو آثار نفیس ملی محسوب میشوند یا خیر؟ اساسا مسئولیت نظارت بر حراجیهای خصوصی برعهده کدام نهاد است؟ اداره کل هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه وظیفهای در قبال حراجیها دارد؟ تعیین اصالت آثار ارائهشده در حراجیها بر عهده کیست؟ سود حاصل از فروش این آثار به هنرمند میرسد یا واسطه هنری؟ درآمد حراجیها به جیب چهکسی میرود؟ پاسخ به این پرسشها میتواند در برگزاری بیچونوچرای حراجیهای هنری مؤثر باشد. شفافیت درباره سازوکار اقتصادی حراجهای هنری موضوعی است که گویا هیچ سازمان یا نهادی به دلایل مختلف تمایل پرداختن به آن را ندارد.