«پزشکان داوطلب»، «پزشکان بدون مرز» و هر اسم دیگری، نام فعالیتی است که سالهاست گروههای پزشکی بهصورت داوطلبانه انجام میدهند؛ حضور در مناطق محروم و صعبالعبور که از امکانات اولیه بهداشتی و درمانی محروماند، مهمترین هدفی است که آنها در این کاروانهای پزشکی دنبال میکنند؛ از محلههای محروم تهران و روستاهای حاشیهای پایتخت گرفته تا شهرستانها و روستاهایی که حتی از داشتن مراکز بهداشت هم محروماند. حضور این تیمهای پزشکی تنها به ویزیت رایگان یکهفتهای در مناطق محروم خلاصه نمیشود؛ پیگیری روند درمان برخی بیماران تازه بعد از برگشتن تیمهای پزشکی از روستا آغاز میشود. سالهاست خیران هم دستبهدست این پزشکان دادهاند و بخشی از هزینههای درمان بیماران نیازمند را تقبل میکنند.
به گزارش همشهری، فعالیت پزشکان بدون مرز، انجمنها و گروههای داوطلبی که برای محرومیتزدایی سر به روستاهای دورافتاده میزنند، گستردهتر از هر وقت دیگری شده است. تسهیلگری نهادهای کار داوطلبانه مثل هلال احمر یا کمیته امداد در این میان به شناسایی بهتر مناطق محروم و نیازسنجیها کمک زیادی میکند. «شاهین فتحی» مدیرعامل جمعیت هلال احمر استان تهران میگوید: «ارتباط مویرگیای که هلال احمر در دورافتادهترین روستاها دارد، باعث شده تا ابزارها و امکان خوبی برای ارزیابی نیازهای مختلف این مناطق داشته باشد. از طرفی ما شبکهای از پزشکان داوطلب را داریم که با تخصصهای مختلف، حاضر هستند بهصورت رایگان به ویزیت بیماران نیازمند بپردازند. ما با شناسایی این مناطق و بیماریهای رایج در آن، امکان ارائه این خدمات را برای تیمهای پزشکی فراهم میکنیم.»
قبل از اعزام تیمهای پزشکی، بیماریهای مخصوص هر منطقه شناسایی میشوند. با توجه به این بیماریهای شناساییشده، تیمهای تخصصی به مناطق محروم اعزام میشوند. «بهزاد نقوی چالشتری» عضو شبکه پزشکان بدون مرز است و بهصورت داوطلبانه به مناطق محروم سفر میکند. او میگوید: «وقتی از محرومیت حرف میزنیم، باید باشید و ببینید که منظورمان چیست! ما به روستاها و مناطق صعبالعبور عشایرنشینی میرویم که هیچ دسترسی جادهای به آن فراهم نیست. بیماران و مراجعانی را ویزیت میکنیم که تا پیش از این هرگز مواجههای با پزشک متخصص نداشتهاند، نه به خاطر سلامت! بهخاطر اینکه هیچ پزشک متخصصی در نزدیکی محل سکونت آنها وجود ندارد.»
و از زنان و مردان عشایری میگوید که وقتی خبر استقرار تیمهای پزشکی در منطقهای را میشنوند، هرطور شده خودشان را میرسانند: «یکی از دفعاتی که به منطقهای عشایری در کوهرنگ رفته بودیم، زنی خودش را به محل ویزیت رساند که میگفت یک روز و نیم در کوهستان با پای پیاده مشغول کوهپیمایی بوده تا بتواند توسط پزشکان ویزیت شود.»
اغلب بیماریهایی که نیاز به پزشک متخصص دارند، با یکی دو ویزیت درمان نمیشوند و نیاز به طی دوره چندماهه برای درمان دارند. برای همین است که پزشکان معمولا به محل ویزیت قبلی برمیگردند یا از طریق همین شبکههای داوطلبیای که اطراف خود دارند، روند درمان را به دیگر تیمهای پزشکی میسپارند. نمونهاش چشمان نوجوانی به نام یوسف که همین چند ماه پیش جراحی شد. یوسف، فرزند خانوادهای در روستای «ده کهنه» شهرستان لردگان است. 10سال دارد و 9سال از عمرش، به نگرانی از کمشدن تدریجی بیناییاش گذشته. نخستین بار معلم مدرسه روستا متوجه مشکل بینایی یوسف شد و آن را با پدرش در میان گذاشت. با این حال، دور بودن از مرکز شهرستان و نیازمندبودن به وسیله نقلیه برای رفتوآمد و مهمتر از آن، نیاز به پرداخت هزینه، خانواده یوسف را از پیگیری مشکل بینایی او منصرف کرده بود. تا اینکه پای پزشکان داوطلب استان تهران به روستای ده کهنه باز شد. یک روز معلم روستا به محل استقرار پزشکان داوطلب رفت و ماجرای کمبینایی یوسف را به پزشکان اطلاع داد. معاینههای اولیه از بیماریای خبر دادند که یوسف از بدو تولد با آن درگیر بود اما میشد با درمان، جلوی پیشرفت بیماری را گرفت. همه اینها مقدمهای شد برای اینکه پزشکان داوطلب با قول تامین هزینهها و حتی تامین اقامت چندروزه خانواده یوسف، او و پدرش را به تهران دعوت کنند. شاهین فتحی میگوید: «با کمک و همکاری پزشکان و همچنین خیری که هزینه جراحی را تقبل کرد، یوسف و پدرش یک هفته در تهران مهمان ما بودند. بینایی این کودک نزدیک به صفر بود اما با جراحی، یوسف توانست دوباره دنیا را ببیند. این تنها یکی از نمونههای پیگیری پزشکان داوطلب برای کمک به روند درمان بیماران نیازمند و محروم در گوشه و کنار کشور است.» او از پزشکانی میگوید که کفشهای طبی مخصوص کودکان را به روستاها میفرستند یا با کمک خیران، هزینههای جراحیهای سنگین و فوقتخصصی بیماران نیازمند در سراسر کشور را تامین میکنند: «پزشکان داوطلب با اینکه شرایط سختی را در برنامههای محرومیتزدایی از سر میگذرانند، اما روحیهای ستودنی در این برنامهها دارند.» همچنین از پزشکانی میگوید که با کنسلشدن پروازها بهدلیل شرایط جوی و اتفاقهای دیگر، خودشان را از راه زمینی و حتی با وسیله شخصی به روستاهای هدف رساندهاند؛ چون میدانستند که خانوادههای بیماران، در این روستاهای دور از دسترس و محروم منتظر آنها هستند.
چند روایت از حضور داوطلبانه پزشکان در روستاهای محروم
حلقهای از حلقههای زنجیر
در همینه زمینه :