• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
چهار شنبه 1 تیر 1401
کد مطلب : 164021
+
-

زمانی برای «نه‌» نگفتن

والدین چقدر و چگونه می‌توانند مقابل خواسته‌های کودکان خود« نه» بگویند

گزارش
زمانی برای «نه‌» نگفتن

وسط گرمای خرماپز مرداد‌ماه دخترم هوس پوشیدن کاپشن خال‌خالی‌اش را کرده بود و هر چه برایش توضیح می‌دادم هوا گرم است و گرمازده می‌شوی گوش‌اش بدهکار نبود. در عرض چند لحظه فکرهای مختلفی از ذهنم عبور کرد؛ مردم چه می‌گویند؟ خودش گرمازده می‌شود! تفاوت لباس پوشیدن در فصل‌های سال را نمی‌آموزد! آخه کاپشن وسط تابستان؟! پس حس ارزشمندی و انتخاب کودکم چه می‌شود؟ اصلا بدن خودش است شاید واقعا گرمش نیست! والدگری در چنین موقعیت‌هایی سخت می‌شود. زمان‌هایی که فکر می‌کنیم باید به کودک نه بگوییم بی‌آن که به روح و روان او آسیب نزنیم. از سویی نمی‌شود به همه خواسته‌های کودک آری گفت؛ پس ارزش‌ها و خط قرمزها و دایره توانایی‌های ما چه می‌شوند؟ از سوی دیگر چطور مراقب روح لطیف و ارزشمند کودک باشیم؟

مواجهه با اراده و انتخاب
نه گفتن به کودک در موقعیت‌های مختلف یکی از سخت‌ترین و از سویی سهل‌ترین کارهاست. این مسئله مهمی است که در کدام موقعیت می‌توانیم کلمه نه را در مقابل خواسته کودک استفاده کنیم و اینکه چطور این کلمه را به کودک بگوییم که کمترین آسیب را به کودک و رابطه‌مان وارد کنیم.عابده بهمن‌پور، پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت، با تأکید بر مسئله انتخاب‌گری کودک به مثال انتخاب لباس اشاره می‌کند و در گفت‌وگو با همشهری می‌گوید: «شاید در چنین موقعیتی مهم نباشد که کودک چه لباسی می‌پوشد، شاید فرصتی باشد برای اینکه ما بحث آزادی و حق انتخاب را با کودک‌مان تجربه کنیم.» اراده و اختیار، نیازی است که خداوند در فطرت ما قرار داده است. اراده و اختیار و آزادی به ما کمک می‌کند آن چیزی را که درون‌مان است بتوانیم بروز دهیم و رشد کنیم. بهمن‌پور می‌افزاید: «همین موقعیت‌های ساده فرصت‌های خوب کسب تجربه است. مثلا در موقعیت انتخاب لباس به ظاهر نامناسب فصل، می‌توانیم به کودک بگوییم الان این لباس گرم را می‌خواهی؟ مطمئنی؟ و آگاهی می‌دهیم به کودک که کمی فکر کن ببین با این لباس در این هوا گرمت نمی‌شود؟ حتی می‌توانیم گزینه‌های دیگر را هم به او نشان دهیم؛ می‌خواهی لباسی را که عکس ماشین دارد، بپوشی؟یا اینکه عکس دایناسور دارد، یا اینکه آستین‌اش کوتاه است؟ ببین کدامشان را می‌خواهی؟‌»

در تیم فرزندت باش
حالا تصور کنید با وجود تمام تلاش‌ها برای راضی کردن کودکتان باز هم او قانع نشده و اصرار دارد همان انتخاب را داشته باشد. چاره چیست؟ بهمن‌پور می‌گوید:« اگر فرزندتان بر سر پوشیدن همان کاپشن ایستاده است، در برابرش مقاومت نکنید. حتی می‌توانید بگویید چقدر هم که قشنگ است، بپوشش. شاید امروز اصلا باد بیاید. وقتی به کودک حق آزادی و حق انتخاب می‌دهیم او با حس خوبی نسب به‌خودش، نسبت به ما، نسبت به رابطه‌ای که با هم داریم و نسبت به انتخابی که کرده و با اعتماد به نفس از خانه بیرون می‌آید.» فراموش نکنید او صاحب بدن خودش است و گرما را حس می‌کند، وقتی کودک در مقاومت با ما نیست و این حس را ندارد که از لج مامان این لباس را پوشیده‌ام و نمی‌گویم گرم‌ام شده، گرمش که شود کاپشن‌اش را درمی‌آورد. می‌توانیم حتی در خانه به کودک بگوییم اشکال ندارد کاپشن را بپوش ولی چون هوا گرم است من این لباس آستین کوتاه را هم می‌آورم که اگر گرمت شد لباست را عوض کنی. به این ترتیب او می‌بیند والدش هم آزادی عمل می‌دهد و هم در تیم و کنار اوست. به‌گفته این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت، وقتی رابطه ما با فرزندمان در راستای اثبات حقانیت نباشد و نخواهیم به او ثابت کنیم حق قطعا با ماست، موقعیت دیگر چالش نیست بلکه تجربه و تمرین انتخاب‌گری خواهد بود و اسباب رشد خواهد شد.

نه به نه‌های بی‌شمار
گاهی چالش‌های ارتباط ما با کودک‌مان حاصل نه گفتن‌های مکرر است. کافی‌ست کاغذ و قلم برداریم و تعداد نه‌هایی را که در طول روز به کودک‌مان می‌گوییم یادداشت کنیم. ببینیم در چه موقعیت‌هایی به او نه می‌گوییم و این موقعیت‌ها با کمی تغییر، چقدر قابلیت آری گفتن داشته است. گاهی ما ساده‌ترین راه را انتخاب می‌کنیم بی‌آنکه حواسمان به عواقب آن باشد. عابده بهمن‌پور معتقد است هر قدر موقعیت‌های انتخاب‌گری را در فضای زندگی‌مان بیشتر کنیم، موقعیت چالش با کودک‌مان‌کمتر می‌شود و آن تجربه خوب رهایی که کودک در اثر فرصت انتخاب‌گری به‌دست می‌آورد و تجربه‌اش می‌کند انرژی درونی ‌ می‌شود برای معدود وقت‌هایی که می‌گوییم نه اینجا خط قرمز ماست! بهمن‌پور می‌گوید:« ما همیشه و در هر شرایطی نمی‌توانیم به کودک‌مان آری بگوییم. گاهی ارزش‌ها، خط قرمزهای اصلی، توانایی‌های‌مان و شرایط چنان است که واقعا راهی جز نه گفتن نداریم. اما تعداد این نه‌ها محدود است. وقتی شما سعی همیشگی‌تان بر همراهی و همدلی با کودک است، جایی که قاطعانه« نه» می‌گویید کودک حس نمی‌کند که پدر یا مادر من مثل همیشه مانع من شده است. چرا که او در موقعیت‌های زیادی دیده است که والد با او سر لج ندارد، فرصت انتخاب به او داده است و کمک کرده آزادی را تجربه کند. پس وقتی یک جایی مامان یا بابا می‌گوید نه! حتما دلیلی دارد و به‌خاطر لج کردن با من نیست.»

مکث
رفتار آینه‌وار

در بیشتر موارد در بحث تربیت کودکان اصلا لازم نیست چیزی به زبان بیاوریم، کافیست آنچه می‌خواهیم بیاموزیم را در رفتار و عمل خودمان اجرا کنیم تا در کودک‌مان هم نهادینه شود. این مسئله در بحث نه گفتن به کودک هم مصداق دارد.  وقتی والد در موقعیت‌های مختلف با کودکش همراه می‌شود و سعی دارد تا جایی که امکان دارد به او نه نگوید، کودک هم همراهی کردن را می‌آموزد. در موقعیت‌های مختلف همدلی را از والدش یاد می‌گیرد و می‌تواند از این سرمایه درونی استفاده کند و انسانی باشخصیت متعادل باشد. اما اگر ما بخواهیم در برابر انتخاب‌های فرزندمان بایستیم و مانع‌اش شویم، او هم از ما یاد می‌گیرد که در هر شرایطی و به هر قیمتی پای خواسته‌هایش بایستد و از موضعش کوتاه نیاید و در آینده هم ممکن است لجباز  شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :