• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
دو شنبه 23 خرداد 1401
کد مطلب : 163048
+
-

در ثبت وقایع جنگ، افراط و تفریط نکنیم

پای صحبت‌های گلعلی بابایی، سردار جنگی که نویسنده بیش از 42کتاب درباره دفاع‌مقدس است

گزارش
در ثبت وقایع جنگ، افراط و تفریط نکنیم

مژگان مهرابی- روزنامه‌نگار

از پایان جنگ تحمیلی سال‌های زیادی گذشته اما برای سردار پاسدار گلعلی بابایی، نویسنده نامی کشورمان خیر. برای او همچنان جهاد ادامه دارد. بابایی این روزها با سلاح قلمی که به‌دست دارد به شیوه خودش با دشمن می‌جنگد. جهادش در راه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است؛ چیزی که می‌تواند به حفظ ارزش‌های ملی و دفاع‌مقدس کمک کند. از این‌رو شبانه روز در تلاش است و می‌نویسد؛ از یاد و خاطره شهدا و ایثارگران؛ کسانی که آرامش امروز کشورمان را به تک‌تک آنها مدیون هستیم. به باور او، بعضی از روی کنجکاوی و بعضی از روی سرگرمی ممکن است خاطرات جنگ را دنبال کنند اما کم نیستند آدم‌هایی که به‌دلیل احترامی که برای رزمندگان و شهدا قائل هستند دوست دارند کتاب‌های دفاع‌مقدسی بخوانند. پس باید نوشت تا تاریخ دفاع‌مقدس زنده بماند. این نویسنده در کارنامه فرهنگی‌اش توانسته 42کتاب درباره وقایع جنگ و حماسه‌آفرینی افراد تأثیرگذار دفاع‌مقدس را به چاپ برساند. با او گفت‌وگو می‌کنیم.

گلعلی بابایی آدم عجیبی است؛ انگار از نوشتن خسته نمی‌شود. به قول دوستان نویسنده‌اش، هیچ‌کس مثل او دلسوز ادبیات دفاع‌مقدس نیست. بعضی هم می‌گویند که در نوشته‌هایش رگی از جلال آل احمد دارد. او که بیشتر روزهای جنگ را در مناطق عملیاتی حضور داشته حالا بر ذمه خود می‌داند تا همه وقت و انرژی خود را برای بیان حوادث نادیده و ناشنیده جنگ بگذارد. انتشارات صاعقه را هم به همین منظور راه‌اندازی کرده است. در اینجا هم کتاب‌های خودش و هم دیگر نویسنده‌هایی که رویکرد نوشته‌هایشان دفاع‌مقدسی است چاپ می‌شود. بابایی دفتر کارش را شبیه موزه شهدا کرده است؛ دیوارها از بالا تا پایین پوشیده شده از تصویر کسانی که در جنگ به شهادت رسیده‌اند. انگار با آنها زندگی می‌کند. برای همین بیشتر زمانش را در دفتر انتشارات می‌گذراند. بابایی قبل از اینکه درباره کارش حرف بزند به سال‌1348برمی‌گردد: «ما در روستای برار زندگی می‌کردیم. پدرم کارگر کارخانه آرد بود. من را از 6سالگی به مکتب‌خانه آقا شیخ میرزا آقا نعیمی فرستاد. 7ساله که شدم در دبستان روستا درس خواندم تا کلاس چهارم. آن زمان در روستاها سپاهیان دانش به بچه‌ها درس می‌دادند. روش تدریس‌شان هم به این صورت بود  که در یک سال می‌شد 2پایه تحصیلی را خواند. برای همین در 9سالگی کلاس چهارم بودم. همان زمان به تهران آمدیم. خانه‌مان در خیابان جی بود؛ درست نزدیک مسجد جوادالائمه(ع). چون شرایط مالی خوبی نداشتیم روزها در یک تراشکاری کار می‌کردم و شب‌ها هم درس می‌خواندم».

رفقای دوست‌داشتنی من
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری کانون فرهنگی در مسجد جوادالائمه(ع) بابایی بیشتر از پیش به مسجد رفت‌وآمد می‌کرد. مرحوم حسین فردی کلاس داستان‌نویسی راه‌اندازی کرده بود و همین عاملی شده بود تا بچه‌ها اشتیاق زیادی برای شرکت در این کلاس داشته باشند. بابایی خاطره آن روزها را یادآور می‌شود: «حبیب غنی‌پور (نویسنده)، فرج‌الله ‌سلحشور (کارگردان)، حسین یاری (بازیگر)، بهزاد بهزادپور (کارگردان) و اصغر نقی‌زاده (بازیگر) از دوستان صمیمی من بودند. پاتوق‌مان مسجد بود. هم در برنامه‌های فرهنگی شرکت می‌کردیم و هم شب‌ها برای حفاظت از محله و مردم نگهبانی می‌دادیم. آن زمان منافقان برای مردم دردسرسازی می‌کردند. من بیشتر همراه اصغر نقی‌زاده گشت می‌زدم. اصغر آنقدر شیطنت می‌کرد و ما را می‌خنداند که به ما بد نمی‌گذشت».

‌اردوگاه کوهستانی قلاجه
با شروع جنگ، بچه‌های مسجد که حالا برای خود مردی شده بودند یکی یکی راهی جبهه شدند. بابایی هم به تازگی عضو نیروی سپاه شده بود و نخستین بار زمستان سال‌1361به جبهه اعزام شد. مدتی از اعزامش نگذشته بود که در عملیات والفجر مقدماتی تیری به عصب سیاتیکش اصابت کرد.
همین باعث شد پزشکان بعد از بهبودی‌اش به او اجازه فعالیت‌های رزمی ندهند. اما از آنجا که بابایی آدمی نبود که دست از جبهه بکشد سعی کرد همچنان حضور مداومی داشته باشد ولی تا جایی که می‌تواند از امور رزمی پرهیز کند.
او تعریف می‌کند: «55‌ماه در مناطق عملیاتی حضور داشتم و 3بار هم مجروح شدم. در این شرایط بهترین کاری که می‌توانستم انجام دهم ثبت وقایع جنگ بود. برای همین نوشتن آنها را پیش از عملیات والفجر4 و از اردوگاه کوهستانی قلاجه شروع کردم. هرچه می‌دیدم و می‌شنیدم را می‌نوشتم. تا پایان جنگ7دفترچه دست‌نوشته داشتم».

ثبت وقایع جنگ در نقطه رهایی
بعد از پایان جنگ، بابایی تصمیم گرفت تحولی در زندگی خود ایجاد کند. او که با شروع جنگ ترک تحصیل کرده بود درسش را ادامه داد. همزمان با آن دست به اقدام ارزنده‌ای زد و همراه با تعدادی از پیشکسوتان جنگ «گروه تفحص شهدا در لشکر 27رسول‌الله(ص)» را راه‌اندازی کردند. هدفش این بود که یاد شهدا و ایثارگران را زنده نگه دارد. باقی ماجرا را از زبان خودش می‌شنویم: «گام بعدی که برداشتم این بود که نوشته‌هایم را کتاب کنم. موضوع را با مرتضی سرهنگی، مسئول دفتر ادبیات و هنر مقاومت در میان گذاشتم و در سال69 بخشی از خاطرات در کتابی با عنوان «نقطه رهایی» چاپ شد.» این نویسنده بعد از اخذ دیپلم برای تحصیل در دانشگاه اقدام کرد و همزمان با نوشتن کتاب و انجام فعالیت‌های فرهنگی مدرک کارشناسی مدیریت فرهنگی خود را از دانشگاه امام حسین(ع) گرفت.
بابایی ادامه می‌دهد: «بعد از چاپ کتاب نقطه رهایی، برای چاپ کتاب دیگری اقدام کردم. بخشی از دست‌نوشته‌ها مربوط به عملیات آبی - خاکی بدر می‌شد که آن هم در سال‌72با عنوان غرب هور به چاپ رسید». بابایی خاطرت آن روزها را فراموش نمی‌کند؛ روزهایی که رفقایش یکی یکی راهی می‌شدند و بعد از هر عملیات فقط تعداد اندکی از آنها بازمی‌گشتند. او خود را مدیون شهدا می‌داند و معتقد است که حفظ تاریخ دفاع‌مقدس مهم‌ترین اقدام برای زنده نگه‌داشتن یاد ایثارگران است.
وقایع تاریخی اگر درست و مستند ثبت نشوند، جا برای تحریف آنها باز می‌شود. این نکته است که بابایی به آن تأکید دارد و می‌گوید: «دفاع‌مقدس، جنگی نامتقارن بود و باید اتفاقات را بدون کم و کاست ثبت می‌کردیم. ثبت درست وقایع جنگ می‌تواند توطئه و دروغ‌پراکنی رسانه‌های بیگانه را خنثی کند. وظیفه همه ما ازجمله هنرمندان، نویسندگان و اهل قلم، این است که توطئه دشمنان و رسانه‌های بیگانه را خنثی کنیم و در ثبت وقایع جنگ کوتاهی نکنیم. وقایع و اتفاقات جنگ تحمیلی و دوران دفاع‌مقدس را باید همانگونه که اتفاق افتاده است ثبت و ضبط کنیم و نباید در ثبت وقایع و اتفاقات جنگ افراط و تفریط داشته باشیم چون زمینه سوءاستفاده و دروغ‌پراکنی رسانه‌های بیگانه و دشمنان فراهم می‌شود، باید تنها به ثبت آن چیزی که اتفاق افتاده است، بپردازیم».

مستند‌نگار دفاع‌مقدس
بابایی از سال 72به‌طور جدی برای انجام امور پژوهشی دفاع‌مقدس گام برداشت. او می‌خواست کاری کند کارستان. اول از نوشتن زندگینامه شهدا و فرمانده‌های جنگ شروع کرد و بعد هم کارنامه عملیاتی لشکر 27محمد رسول‌الله(ص) را نوشت. برای نوشتن بعضی از کتاب‌ها به خانه شهدا می‌رفت و پای صحبت پدر و مادر یا همسر آنها می‌نشست. سعی می‌کرد همه زوایای اخلاقی شهدا را از زبان دوست و آشنا جویا شود. در کتاب «قلمی به رنگ خاک» حال و هوای بچه‌های مسجد جوادالائمه را نوشته است. یا زندگینامه شهید اسماعیل قهرمانی، قائم‌مقام لشکر 27محمد رسول‌الله که داستانش بیشتر به افسانه می‌ماند. بین آثارش، کتاب‌های «همپای صاعقه»، «‌‌ضربت متقابل»، «کالک‌های خاکی»، «گردان نهم» و «ققنوس فاتح» مورد تفقد مقام معظم رهبری قرار گرفت. او دلخور از کم‌کاری برای اشاعه تاریخ دفاع‌مقدس می‌گوید: «درباره قهرمان‌های جهانی کتاب‌ها و فیلم‌های زیادی تولید شده اما متأسفانه جوانان ما کمتر درباره قهرمان‌های ملی خود می‌دانند. چگوارا را همه می‌شناسند اما اگر بگوییم غلامعلی پیچک، کمتر کسی می‌داند که او چه اعجوبه‌ای بوده است». بابایی علاوه بر نویسندگی، 8سال به‌عنوان معاون فرهنگی لشکر 27محمد رسول‌الله(ص) فعالیت کرد و به قول خودش در سال‌1387به‌عنوان معاون فرهنگی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس ستاد کل نیروهای مسلح انتخاب شد. او هم‌اکنون مدیر انتشارات صاعقه است. این مؤسسه در سال‌۱۳۹۱برای ناشر آثار مرتبط با لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) و سپاه محمد رسول‌الله(ص) در دوران دفاع‌مقدس بنا نهاده شد.

مؤلف رکورددار؛ صاحب 42 کتاب دفاع‌مقدسی
گلعلی بابایی در کارنامه فرهنگی خود 42کتاب چاپ کرده که به زندگینامه فرماندهان جنگ و ماجراهای دفاع‌مقدس پرداخته است. «عقابان بازی دراز»، «حکایت مردان مرد»، «حماسه 27»، «همپای صاعقه»، «حکایت مردان مه رو»، «ققنوس فاتح» (محسن وزوایی)، «نبردهای جنوب اهواز»، «ضربت متقابل»، «از الوند تا قراویز»، «غوغای غبار»، «بهار 82»، «غرب غریب در حماسه دفاع‌مقدس»، «چهارده روایت»، «کالک‌های خاکی»، «نهمین گردان»، «فتحی مافوق طبیعت»، «قطعه‌ای از آسمان»، «فکه»، «قلمی به رنگ خاک»، «پهلوان گود گرمدشت»، «ماه همراه بچه‌هاست» (شهید ابراهیم همت)، «حماسه بی‌پایان»، «تا آوردگاه الهاله»، «پیغام ماهی‌ها»(شهید همدانی)، «تک‌سوار دشت زید» (شهید اسماعیل قهرمانی)، «قصه ما همین بود» (شهید سیدمحمدرضا دستواره)، «راز آن ستاره»(شهید رضا چراغی)، «شاهین بر آفتاب» (شهید غلامعلی پیچک) و «معشوق بی‌نشان»(شهید حسن زمانی) ازجمله کتاب‌هایی است که توسط این نویسنده به چاپ رسیده است. گلعلی بابایی هم‌اکنون کتاب «والفجر مقدماتی» را آماده چاپ دارد که روایتی از لحظه به لحظه کانال کمیل و داستان فکه است.

مکث
 گلعلی بابایی بخشی از شناسنامه فرهنگی ماست
حسین قرایی؛ نویسنده

گلعلی بابایی چند ویژگی دارد که شاید در دیگران نباشد، یکی سبک نوشتاری اوست که در کتاب‌هایش با عنوان سرگذشت‌نویسی اعمال شده است. این کتاب‌ها تماما مستند هستند و شما یک «واو» در این کتاب‌ها پیدا نمی‌کنید که غیرمستند باشد. اگر هم چیزیی در کتاب مجهول باشد در پاورقی توضیح می‌نویسد؛ این سبک نوشتاری بابایی است. او در کتاب‌هایش خیلی متکی به تصاویر است و می‌خواهد به‌نوعی با سند عکس بر مطالب مهر تأییدی بزند. تقریباً در اکثر کتاب‌های بابایی یک فصل به روایت تصویر وجود دارد. مثلا در یک کتاب 200صفحه‌‌ای، 50صفحه تصویر دارد؛ عکس‌هایی که زبان روایت دارند. گلعلی بابایی بخشی از شناسنامه فرهنگی ماست. سبک او نیز لشکرنویسی و یگان‌نویسی است. بعضی از کلمات گلعلی بابایی با توجه به زمختی جنگ، خوش‌تراش و زیبا ارائه شده است.‌

مکث
 متن دست‌نوشته مقام معظم رهبری بر حاشیه کتاب «همپای صاعقه»

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
«این یک کتاب منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن می‌توان ده‌ها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبت‌شده در سراسر این کتاب، همان ظرافت‌های حیرت‌انگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتح‌المبین و بیت‌المقدس پدید آمده و برترین‌های هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعه‌ نمایشگاه بی‌نظیر هنرهای انقلاب اسلامی نشان می‌دهد. این مردان بزرگی که نام آنها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما می‌گذرد، از جنس همان اخوان صفا و فرسان هیجان‌اند که سیدشهیدان سلام‌الله‌علیه آنها را باعظمت و سوز و مهر، مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد. در روز و شب‌هایی از آبان و آذر۸۶، صفحه‌به‌صفحه و سطر‌به‌سطر مطالعه و نیوشیده شد».

این خبر را به اشتراک بگذارید