شانه خاکی قبل تونل

میثم قاسمی

فرقی ندارد آخر هفته باشد یا روز وسط هفته. تفاوتی نمی‌کند مبدأ و مقصدتان کجا باشد. هر زمانی از هرجا که بیایید و به هرجا که بروید اگر گذرتان به جاده هراز بیفتد، بالاخره در ترافیک چند کیلومتر تونل آخر(شاید هم تونل اول) گیر می‌کنید. اگر از سمت تهران به آمل بروید تونل‌های متعددی بر سر راه دارید. همچنین در نقاطی، جاده باریک می‌شود یا پیچ‌وخم‌ها زیاد می‌شوند. همه اینها را که رد کنید به غول مرحله آخر می‌رسید. درحالی‌که تصور می‌کنید در انتهای راه هستید و تا چند دقیقه دیگر می‌توانید وارد شهر آمل شوید، ناگهان انبوه خودروها را مقابل خود می‌بینید. اگر تازگی‌ها از این جاده عبور نکرده باشید، تصور می‌کنید تصادفی رخ داده یا خودرویی در میانه جاده خراب شده است، اما واقعیت این است که خودروها در صف ورود به تونل آخر مانده‌اند که بسیار باریک است. پس خودتان را برای یک ساعت اعصاب خردکن آماده کنید. اگر از آمل به سمت تهران حرکت کنید، همین اتفاق چند کیلومتر مانده به نخستین تونل رخ می‌دهد و آنقدر شما را خسته و کلافه می‌کند که دیگر از بقیه جاده زیبای هراز لذت نمی‌برید. احتمالا همان زمان که بی‌اغراق سانتی‌متربه‌سانتی‌متر به تونل نزدیک می‌شوید، راننده‌هایی را می‌بینید که در شانه خاکی جاده، گاز می‌دهند. در نگاه آنها، مردمی که در ترافیک چندکیلومتری مانده‌اند از حداقل هوش و استعداد برخوردار نیستند و خداوند در حق آنها ظلم کرده است و فقط خودشان هستند که آنقدر زرنگی دارند که می‌توانند سریع‌تر به مقصد برسند. آنها گاز می‌دهند و از کنار همه رد می‌شوند و زمانی که شانه خاکی به پایان می‌رسد، طلبکارانه خود را لابه‌لای ماشین‌های دیگر جا می‌دهند. چنین آدم‌هایی در همه‌جا دیده می‌شوند. شاید تصور شود برای جلوگیری از سوء‌استفاده آنها باید پلیس راه حضور جدی‌تری داشته باشد، اما در دیگر موضوعات چه؟ آیا می‌توان برای همه صف‌هایی که در طول روز تشکیل می‌شوند هم پلیس گذاشت؟ آیا می‌توان هر لحظه با این آدم‌های همیشه حق‌به‌جانب، دعوا کرد؟ آموزش و بالا بردن سطح شعور عمومی راه بهتری نیست؟ هرچند احتمالا زمان بیشتری نیاز دارد، اما در نهایت نتیجه بهتر و ماندگارتری حاصل می‌شود. آدم‌هایی که به شانه خاکی نمی‌روند، شعور دارند و بود و نبود پلیس هم تأثیری در رفتارشان ندارد.