جوانی امتیاز تیم ماست
میلاد عبادیپور، کاپیتان تیم ملی والیبال معتقد است که جوان شدن امتیاز بزرگ تیم در لیگ ملتهاست و تا زمانی که به جوانها میدان داده نشود، هیچ اتفاقی در والیبال نمیافتد
لیلی خرسند
میلاد عبادیپور برخلاف همه کسانی که تردید دارند تیم ملی والیبال بتواند در لیگ ملتها عملکرد قابلقبولی داشته باشد، امیدوار است. میگوید تیم جوان شده و همین جوانی برای یک تیم امتیاز دارد. او حق دارد امیدوار باشد. کاپیتان تیم است و باید به همتیمیهایش انگیزه بدهد. اما مسئله دیگر تیم، خود اوست. میلاد باتجربهترین بازیکنی است که بعد از رفتن ستارههای قبلی در تیم حضور دارد اما لیگ لهستان به تازگی تمامشده و او نه فرصت چندانی برای استراحت داشت و نه زمان زیادی در اردوها بود. اردوی یک هفتهای در صربستان میتواند بازیکنی حرفهای در حد میلاد را به هماهنگی تیمی برساند اما خستگی شاید تأثیر خودش را بگذارد. با این حال او اطمینان میدهد خودش و همتیمیهایش بهترین بازیها را به نمایش بگذارند.
همه از سختی کار میگویند. اینکه بازیکنان باتجربه رفتهاند. از آنهایی هم که ماندهاند چند نفری مصدوم هستند و بقیه هم خیلی تجربه میدان بزرگی در حد لیگ ملتها را ندارند. میلاد بهعنوان کاپیتان و عضو باتجربه تیم هم کار را سخت میداند؟
کار خیلی سختی در پیش داریم اما این دلیل نمیشود که مقابل تیمهای دیگر کم بیاوریم. تیمهایی که به لیگ ملتها میآیند همه جنگنده هستند و ما هم یکی از این تیمها هستیم. ما تیم جوان و باانگیزهای داریم و این انگیزه و جوانی 50درصد کار را آسانتر میکند. 50درصد بقیه کار هم به تجربه تیمها بستگی دارد. درست است تعدادی از بازیکنان ما تجربه بازی در تورنمنتهایی در این سطح را ندارند اما تا زمانی که به آنها فرصت داده نشود و نتوانند در این میدانها خودشان را نشان بدهند، هیچ اتفاقی نمیافتد. خود سعید معروف این دوره را طی کرده. اگر به سعید بها نمیدادند، سعید، سعید نمیشد. ما کار سختی داریم ولی امید هم داریم. تیمهای دیگر هم مثل ما تغییراتی داشتهاند. لهستان امسال کوبیاک را ندارد. پاسور اصلیشان نیست، لئون آسیبدیده است و شاید به مسابقات جهانی هم نرسد. تیم لهستان هم جوان شده ولی باز هم بهترین تیم و مدعی قهرمانی جهان است. ما چرا مدعی نباشیم؟ در مقایسه با بقیه، جنگندگی ما بیشتر است و این یک امتیاز است و بازیهای خیلی خوبی از این تیم خواهیم دید.
خیلی امیدوارید.
همیشه باید امیدوار باشیم. ناامیدی کار را سختتر میکند. انگیزه و اعتماد به نفس است که باعث میشود یک تیم عملکرد بهتری داشته باشد. اگر این دو نباشد، برعکسش اتفاق میافتد.
تیمهای ایرانی انگیزه دارند و مشکل اصلیشان اعتماد به نفس است. شاید تنها دورهای که میشد گفت تیم اعتماد به نفس بالایی داشت، دوره مربیگری ولاسکو بود.
صددرصد میتوانم بگویم اعتماد به نفس میتواند نتیجه بعضی از بازیها را عوض کند. من به این حرفم واقعا اعتقاد دارم. درست است اعتمادبهنفسی که تیم در دوره ولاسکو داشت، در دورههای بقیه مربیان خارجی که به ایران آمدند، کمتر دیدیم.
کادر فنی فعلی چطور ؟
ما سال پیش با مربی ایرانی قهرمان آسیا شدیم. همان ژاپنی را در فینال آسیا بردیم که در المپیک ما را شکست داده بود. درست است آنها نیشیدا و پاسورشان را نداشتند اما ما هم معروف، موسوی و غفور را نداشتیم. ما یک تیم یکدست بودیم و توانستیم آن بازی را ببریم. لیگ ملتها در سطح مسابقات آسیایی نیست ولی شرایط تیم ما همان است. همدل هستیم و میتوانیم خوب بازی کنیم. شاید جلوی خیلی از تیمهای بزرگ ببازیم و این طبیعی است که مای بیتجربه مقابل تیمهای باتجربه شکست بخوریم. لازم نیست توضیح بدهم که برزیل چه تیمی است. آنها چندین قهرمانی جهان دارند و از نظر تاکتیکی چشمبسته هم همدیگر را در زمین پیدا میکنند. شرایط ما با آنها متفاوت است، بهخصوص الان که تیم جوان شده. شاید در دو سه سال اول کارمان سخت باشد اما تیم که راه بیفتد همهچیز بهتر میشود. میانگین سنی تیم ما 25سال است و این یک امتیاز است. از الان درست کار کنیم میتوانیم خودمان را برای انتخابی المپیک پاریس و خود المپیک آماده کنیم. این مسابقات بهترین فرصت برای جوانهاست.
سختی کار را بیشتر در چه میبینید؟
بالا بردن اعتمادبهنفس تیم خودش سختترین کار است. از طرف دیگر بیشتر بازیکنان تجربه سفرهای سخت و پیدرپی را ندارند و شاید شرایط سخت سفرها و بازیها را درک نکرده باشند. چند بازی که بگذرد، کار راحتتر میشود. این بچهها باهوش هستند و به مهم بودن این مسائل پی میبرند. با کمک کادر فنی هم میشود اعتماد به نفسشان را بالا برد.
لیگ لهستان تازه تمام شده، میلاد خسته نیست؟
همه ما خستگیهایی را با خودمان داریم ولی این خستگیها کوتاهمدت است. وقتی وارد فاز مسابقات شوی، دیگر به این چیزها فکر نمیکنی و روی خوب بازی کردن تمرکز میکنی.
پختگی میلاد چقدر میتواند به تیم کمک کند؟
ما هر چقدر یاد بگیریم، کم است. داستان قطره در برابر دریاست. سعی میکنم کمک کنم و به همان اندازه از بقیه کمک بگیرم.
در نبود بقیه ستارهها، بار تیم بیشتر روی دوش شماست و انتظارات را از کاپیتان تیم بالا میبرد.
بچهها به بالاترین درک و شعور رسیدهاند و به نحو احسن کارشان را انجام میدهند، هر جایی هم که به مشکل بخورند، من و بقیه بازیکنان باتجربه حمایتشان میکنیم.
میلاد در بالاترین سطح والیبال جهان بازی میکند، 5سال لیگ لهستان بوده و قرار است به لیگ ایتالیا برود اما به اندازه ستارههایی که در تیم بودند، دیده نشده است.
از موقعی که وارد تیم ملی شدم دیده شدن برایم مهم نبود الان هم همین نظر را دارم. اینکه دیده بشوی و در چشم باشی، برای همه آدمها مهم است ولی چیزهای مهمتر از دیده شدن هم هست. من بیشتر سعی کردهام تمرکزم روی ورزش و زندگیام باشد و به بغلدستیهایم کمک کنم. یک درصد هم به این فکر نکردهام کاری کنم که مردم من را ببینند. هر چیز در زمان خودش اتفاق میافتد. اگر قرار باشد ستاره بشوم، در زمان خودش میشوم.
فصل بعد به لیگ ایتالیا میروید، بازی کردن در این کشور را چقدر اتفاق مهمی میدانید؟
وقتی سبک زندگی و ورزشات را تغییر میدهی، اتفاقات بزرگ برایت میافتد. من لهستان بازی کردم و این فصل به ایتالیا میروم. این اتفاق بزرگی است و سعی میکنم چیزهای جدید یاد بگیرم.